۵ نتیجه برای کلزا
هادی کریم بیگی، فرهاد نظریان فیروزآبادی، میترا خادمی، الهام موسوی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
کلزا ).L napus Brassica ،)گیاهی روغنی و زراعی متعلق به خانوادهی شببو است. این خانواده دارای حدوداً ۳۵۰ جنس و بیش از ۳۰۰۰ گونه است. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ۲۱ رقم کلزا با استفاده از نشانگرهای مولکولی، از ۱۱جفت آغازگر اختصاصی ریزماهوارهی SSR استفاده شد. آغازگرها در مجموع ۷۶ باند واضح تولید نمودند که ۴۶ باند از آنها چند شکل )۵/۶۰ درصد( بودند. میانگین تعداد باندهای تکثیری به ازای هر جفت آغازگر و ژنوتیپ به ترتیب ۹/۶ و ۶/۳ بود. هر جفت آغازگر به طور متوسط ۲/۴ باند چند شکل تولید نمود. در بین آغازگرها، بیشترین تعداد باند تکثیری مربوط به آغازگرهای Na۱۰A۰۹ وCB۱۰۰۳۶B با ۱۰ باند و کمترین تعداد باند مربوط به آغازگر CB۱۰۴۰۳ با ۴ باند بود. تجزیه خوشهای به روش UPGMA و با استفاده از ماتریس تشابه دایس، ژنوتیپهای کلزا را به ۳ گروه اصلی تقسیم نمود. رقم Licord به تنهایی یک گروه را تشکیل داد، درحالی که از لحاظ خصوصیات مرفولوژیکی با بیشتر ژنوتیپها شباهت باالیی داشت. این موضوع احتماالً به دلیل تفاوت در سطح پلوئیدی این ژنوتیپ و یا نامگذاری اشتباه آن میباشد. براساس نتایج حاصل از ماتریس تشابه، بیشترین شباهت )۹۹/۰ )مربوط به ژنوتیپهای Zarfam و Gerinimo و کمترین تشابه )۷۲/۰ )مربوط به ژنوتیپهای ۱۱-KS و Licord بود. نتایج گروهبندی ژنوتیپها نشان داد که ژنوتیپهای ایرانی و خارجی در یک گروه قرار گرفتند. این موضوع احتماالً قرابت و خویشاوندی نزدیک ژنوتیپهای ایرانی و خارجی را نشان میدهد. نتایج حاصل از تجزیهی مولکولی (AMOVA (دادهها نشان داد که میزان تنوع درون گروهی )پائیزه- بهاره( بیشتر از تنوع بین گروهی است به طوری که ۹۷ درصد تنوع مربوط به تنوع درون گروهها بود.
سارا مطلبی نیا، امید سفالیان، علی اصغری، علی رسولزاده، بهرام فتحی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
در تحقیق حاضر، بهمنظور ارزیابی شاخصهای تحمل به خشکی در ارقام کلزا و ارتباط آنها با نشانگرهای ISSR، ۱۲ ژنوتیپ با استفاده از آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در ۳ سطح آبیاری (شاهد و آبیاری بعد از تخلیه ۶۰ و ۸۵ درصد رطوبت) در گلخانهی دانشگاه محقق اردبیلی مورد بررسی قرار گرفتند. ارزیابی ژنوتیپها از نظر تحمل به خشکی توسط شاخصهای کمی شامل میانگین حسابی (MP)، میانگین هندسی (GMP)، حساسیت به تنش (SSI)، تحمل به تنش (STI) و شاخص تحمل (TOL) صورت گرفت. تجزیه واریانس در هر پنج شاخص محاسبه شده مورد بررسی بر اساس طرح کاملاً تصادفی در دو سطح تنش، بین ارقام اختلاف معنیدار مشاهده شد. با توجه به نتایج مقایسه میانگین در هر دو سطح تنش، رقم SLMO۴۶ با داشتن بیشترین مقدار شاخصهای MP و STI و میزان پایین TOL بهعنوان مقاومترین و رقم کارون با داشتن بیشترین مقدار شاخص SSI، حساسترین رقم شناخته شد. با توجه به نتایج بهدست آمده از تجزیه به عاملها نیز در سطح اول ژنوتیپ ساریگل ۳۲ و تا حدودی ژنوتیپ کارون و در سطح دوم رقم طلایه و تا حدودی رقم ساریگل ۳۲ بهعنوان ژنوتیپهای حساس و در هر دو سطح ژنوتیپ SLMO۴۶ مقاوم به تنش شناخته شدند. همبستگی فنوتیپی عملکرد دانه در شرایط تنش و بدون تنش خشکی در دو سطح با ۵ شاخص بررسی گردید. در شرایط تنش اول عملکرد دانه با شاخصهای بهرهوری متوسط، میانگین هندسی بهرهوری و شاخص تحمل تنش همبستگی مثبت و معنیدار نشان داد. در شرایط تنش دوم نیز شرایط مانند تنش اول بود با این تفاوت که همبستگی معنیداری بین شاخصهای تحمل و تحمل خشکی به دست نیامد. تجزیه همبستگی کانونیک در رابطه با شاخصهای خشکی و نشانگرهای مولکولی در پنج نشانگر (۵، ۹، ۱۱، ۱۴ و ۱۹) که دارای بیشترین درصد چندشکلی بودند با استفاده از ضرایب تابع اول انجام شد. از تکنیک ISSR-PCR برای شناسایی برخی از نشانگرهای مولکولی مرتبط با شاخصهای تحمل خشکی استفاده شد. در مجموع از ۱۸ آغازگر ISSR استفاده گردید که ۱۰۶ نوار واضح و قابل امتیازدهی تولید کردند و از این میان ۶۰ نوار (۱۶۸/۵۳ درصد) چندشکل بودند. در نهایت با توجه به نتایج بهدست آمده، از نشانگرهای مذکور میتوان در برنامههای پرورش کلزا در جهت تحمل خشکسالی استفاده کرد.
بهرام علیزاده، عباس رضایی زاد، محمد یزداندوست همدانی، غلامحسین شیراسماعیلی، فرشاد ناصرقدیمی، حمیدرضا خادم حمزه،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
اثر متقابل ژنوتیپ × محیط مسئلهای مهم در مطالعه صفات کمی میباشد زیرا پایداری عملکرد در محیطهای مختلف را کاهش میدهد و همچنین تفسیر آزمایشهای ژنتیکی را دشوار و پیشبینیها را با مشکل مواجه میسازد. در این راستا بهمنظور تجزیه اثر متقابل ژنوتیپ × محیط و تعیین پایداری عملکرد و سازگاری ژنوتیپهای کلزا زمستانه در مناطق سرد و معتدل سرد کشور، تعداد ۹ لاین و ۴ رقم در شش ایستگاه تحقیقاتی (اصفهان، همدان، کرج، کرمانشاه، خوی و زرقان) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به مدت دو سال زراعی (۹۶-۱۳۹۴) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه مرکب عملکرد دانه نشان داد که اثرات محیط، ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ × محیط معنیدار بود. معنیدار بودن اثر متقابل ژنوتیپ × محیط، بیانگر واکنش متفاوت ژنوتیپها در محیطهای مختلف بود و از اینرو، امکان تجزیه پایداری ژنوتیپها وجود داشت. رقم نفیس و لاین BAL-۹۲-۱ بهترتیب با عملکرد دانه ۴۰۸۶ و ۳۸۲۹ کیلوگرم در هکتار نسبت به میانگین کل برتر بودند و دارای متوسط رتبه و واریانس رتبه کمتری نسبت به سایر ژنوتیپها بودند. بر اساس نتایج تجزیه پایداری با روش ابرهارت و راسل، لاین BAL-۹۲-۱ با عملکرد بالاتر از میانگین و ضریب رگرسیون نزدیک به یک بهعنوان ژنوتیپ با سازگاری عمومی بالا برای تمام مناطق شناخته شد. بر اساس روش گزینش همزمان برای عملکرد و پایداری (YSi)، لاینهای HW-۹۲-۱، BAL-۹۲-۱، BAL-۹۲-۱۱ و رقم نفیس با کمترین مقادیر بهعنوان پایدارترین و لاینهای BAL-۹۲-۴، HW-۹۲-۲، HW-۹۲-۳ و رقم احمدی با بیشترین مقدار آماره مذکور بهعنوان ناپایدارترین ژنوتیپها شناسایی شدند. همچنین بر اساس شاخص SIIG، لاینهای HW-۹۲-۱، BAL-۹۲-۱، BAL-۹۲-۶، BAL-۹۲-۱۱ و رقم نفیس با داشتن مقدار SIIG بالا و همچنین عملکرد دانه بالاتر از میانگین بهعنوان ژنوتیپهای برتر از نظر پایداری و عملکرد دانه شناخته شدند. در مجموع، لاین BAL-۹۲-۱ با داشتن عملکرد و پایداری عمومی بالا، لاین برتر این آزمایش بود که برای مطالعات تکمیلی جهت معرفی بهعنوان رقم تجاری جدید در مناطق سرد و معتدل سرد ایران انتخاب شد.
امیر قلیزاده، حسن امیری اوغان، ولیاله رامئه، کمال پیغامزاده، بهنام بخشی، بهرام علیزاده، سید علیرضا دلیلی، شهریار کیا، فرناز شریعتی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
وجود تنوع ژنتیکی برای تداوم و پیشرفت برنامههای بهنژادی گیاهان زراعی و افزایش کارایی انتخاب ضروری است. در این مطالعه تعداد ۱۹ لاین پیشرفته امیدبخش (نسل F۷) به همراه دو رقم دلگان و RGS۰۰۳ در سه ایستگاه تحقیقاتی (گرگان، ساری و زابل) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ مورد ارزیابی قرار گرفتند. بالاترین ضریب تغییرات فنوتیپی و ژنتیکی به ترتیب برای صفات تعداد شاخههای فرعی و تعداد خورجین در بوته به دست آمد. بیشترین درصد وراثتپذیری عمومی به ترتیب مربوط به روز تا پایان گلدهی و روز تا گلدهی بود و کمترین مقدار وراثتپذیری به ارتفاع بوته اختصاص داشت. ژنوتیپهای G۱۶، G۱۸، G۱۵، G۱، G۲، G۵ و G۲۰ با داشتن مقدار شاخص انتخاب ژنوتیپ مطلوب SIIG (Selection index of ideal genotype) بالا و همچنین عملکرد دانه بالاتر از میانگین، بهعنوان ژنوتیپهای برتر از نظر عملکرد دانه و سایر صفات زراعی شناخته شدند و میتوان از آنها برای انجام آزمایشهای بیشتر از جمله آزمایش سازگاری استفاده نمود. همچنین نتایج تجزیه به عاملها و ضرایب همبستگی ژنتیکی نشاندهنده ارتباط مثبت صفات تعداد شاخههای فرعی، تعداد خورجین در بوته و تعداد دانه در خورجین با عملکرد دانه بود. بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت که صفات تعداد شاخههای فرعی، تعداد خورجین در بوته و تعداد دانه در خورجین میتوانند بهعنوان شاخصهای مناسب در برنامههای به نژادی برای انتخاب ژنوتیپهای با عملکرد بالا در کلزا مورد استفاده قرار گیرند.
حسین مهریپور ازبرمی، جلال صبا، بهرام علیزاده، امیر قلیزاده، فرید شکاری،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
اثر متقابل ژنوتیپ × محیط مسئلهای مهم در مطالعه صفات کمی میباشد، زیرا پایداری عملکرد در محیطهای مختلف را کاهش میدهد. در این راستا، بهمنظور تجزیه اثر متقابل ژنوتیپ × محیط و تعیین پایداری عملکرد دانه و سازگاری لاینهای جهشیافته کلزای زمستانه، تعداد ۹ لاین و ۶ رقم در شش ایستگاه تحقیقاتی (اصفهان، همدان، کرج، کرمانشاه، قزوین و زرقان) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار بهمدت دو سال زراعی (۱۴۰۰-۱۴۰۲) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه مرکب عملکرد دانه نشان داد که اثرات محیط، ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ × محیط معنیدار بود. معنیدار بودن اثر متقابل ژنوتیپ × محیط، بیانگر واکنش متفاوت ژنوتیپها در محیطهای مختلف بود و از اینرو، امکان تجزیه پایداری ژنوتیپها وجود داشت. بر اساس نتایج تجزیه پایداری با روش ابرهارت و راسل، رقم طلایه با عملکرد بالاتر از میانگین و ضریب رگرسیون نزدیک به یک بهعنوان ژنوتیپ با سازگاری عمومی بالا برای تمام مناطق شناخته شد. بر اساس روش گزینش همزمان برای عملکرد و پایداری (YSi)، لاینهای Z-۹۰۰-۶، T-۱۲۰۰-۱ و رقم طلایه با کمترین مقادیر بهعنوان پایدارترین و ارقام زرفام، اوکاپی و اکسپرس با بیشترین مقدار آماره مذکور بهعنوان ناپایدارترین ژنوتیپها شناسایی شدند. همچنین بر اساس شاخص SIIG، لاینهای Z-۹۰۰-۶، T-۱۲۰۰-۱ و رقم طلایه با داشتن مقدار SIIG بالا و همچنین عملکرد دانه بالاتر از میانگین بهعنوان ژنوتیپهای برتر از نظر پایداری و عملکرد دانه شناخته شدند؛ بنابراین لاینهای Z-۹۰۰-۶ و T-۱۲۰۰-۱ قابلیت ورود به آزمایشهای تحقیقی-ترویجی بهمنظور معرفی بهعنوان رقم جدید را دارند. بر اساس نتایج تجزیه خوشهای، هر دو سال آزمایش مکانهای کرج، زرقان، کرمانشاه و اصفهان در یک گروه قرار گرفتند که نشاندهنده قابلیت پیشبینی و تکرارپذیری بالای این مکانها میباشد