|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
8 نتیجه برای چندشکلی
مریم احمدی، مصطفی ولیزاده، محمود تورچی، محمد مقدم واحد، حسین محمدزاده جلالی، دوره 1، شماره 1 - ( 2-1393 )
چکیده
بهمنظور ارزیابی تنوع ژنتیکی ارقام اصلاح شده و بومی یونجه، 12 رقم یونجه شامل پنج رقم اصلاح شده (کایساری، کدی، رنجر، مسمیر و سی ریور) و هفت رقم بومی (همدانی، قره یونجه، یزدی، تازه کند دیم، شازند، عمو زینالدین و رهنانی) از طریق صفات زراعی و نشانگرهای آنزیمی مورد مطالعه قرار گرفتند. تعداد 35 بذر از هر رقم در گلدانهای مجزا بهصورت طرح کاملاً تصادفی نامتعادل، کشت شدند. تجزیه واریانس صفات مختلف نشان داد که بین ارقام بومی و اصلاح شده یونجه از لحاظ اکثر صفات اختلاف معنیدار وجود ندارد. در مورد آنزیمهای استراز و پراکسیداز، دادهها بر اساس وجود و عدم وجود نوار آنزیمی (1 و 0) در 11 نوار ایزوزیمی پلیمورف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. ارقام بومی و اصلاح شده بهترتیب با میانگین 246/0 ± 48/0 و 193/0 ±519/0 برای شاخص شانون و میانگین 181/0 ± 327/0 و 148/0± 352/0 برای شاخص تنوع ژنتیکی نی، تفاوت چشمگیری نشان ندادند. بررسی رابطهی بین دادههای ایزوزیمی و صفات مورد بررسی نشان داد که بین ایزوزیم 4POX- و عملکرد تک بوته تر و خشک در ارقام اصلاح شده ارتباط معنیدار وجود دارد.
زینب بهاری، عبدالعلی شجائیان، سجاد رشیدی منفرد، امین میرشکاری، خدیجه نصیری، مرضیه امیریان، دوره 2، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده
آگاهی از میزان تنوع ژنتیکی و درک روابط موجود بین گونهها و تودههای بومی کشور گام مؤثری در راستای حفظ ژرمپلاسم گیاهان میباشد. در این مطالعه تنوع ژنتیکی درون و بین هفده تودهی شوید (Anethum graveolens L.) بومی مناطق مختلف ایران با استفاده از پنج نشانگرISSR بررسی شد. در مجموع 29 باند چند شکل ایجاد شد. میانگین کل چند شکلی 7/54% بود. بیشترین و کمترین میزان محتوای اطلاعات چندشکل (PIC)، به ترتیب 46/0 در آغازگر (CA)8G و 4/0 در آغازگر (AG)8T و میانگین 43/0 بود. بیشترین و کمترین تنوع ژنتیکی بر اساس شاخصهای درصد مکانهای ژنی چندشکل بهترتیب 07/62 و 10/93، هتروزیگوسیتی مورد انتظار به ترتیب 248/0 و 392/0 و شاخص اطلاعات شانون به ترتیب 360/0 و 567/0 در میان تودهی اردبیل و تودهی آذرشهر مشاهده شد. ماتریس عدم تشابه نشان داد که تودههای ساری و کرمان بیشترین و تودههای اهواز و نهاوند کمترین فاصله ژنتیکی را داشتند. تقسیمبندی تغییرات درون و بین تودهها با استفاده از تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که 88 درصد کل تغییرات ژنتیکی درون تودهها وجود دارد. تجزیه خوشهای بر اساس روش UPGMA ارتباط ضعیف بین فاصله ژنتیکی و فاصله جغرافیایی را در بین تودهها نشان داد.
رضا میر دریکوند، اسما خیرالهی، آسا ابراهیمی، محمد رضوانی، دوره 2، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده
این پژوهش به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی 25 ژنوتیپ گندم نان و دوروم دیم با استفاده از 20 جفت آغازگر SSR، انجام شد. از روش CTAB برای استخراج DNA استفاده شد. در مجموع 69 آلل مختلف در تمام ژنوتیپها تکثیر و شناسایی گردید. تعداد آلل تکثیر شده توسط آغازگرها از 2 آلل (آغازگرهای Xgwm369 و Xcfd40) تا 5 آلل (آغازگر Xbarc54) متغیر بود. میانگین تعداد آلل 45/3 آلل در هر مکان ژنی بود. در این مطالعه بیشترین و کمترین میزان اطلاعات چندشکلی (PIC) به ترتیب مربوط به آغازگرهای Xcfd40، Xcfd168، Xgwm350، Xbarc178 و Xgwm30 بود. ماتریس تشابه بین ژنوتیپهای مورد مطالعه با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و روش UPGMA تشکیل گردید. بر اساس ضرایب تشابه به دست آمده، ارزشهای تشابه دامنهای از 14/0 تا 86/0 درصد را نشان دادند. بیشترین تشابه ژنتیکی بین ژنوتیپهای Seri و Seri82 و کمترین آن بین ژنوتیپهای Baviacora و Sita/chil به ترتیب به میزان 86/0 و 14/0 مشاهده شد. تجزیه خوشهای توانست ژنوتیپهای گندم بهاره و زمستانه و ژنوتیپهای گندم نان و دوروم را از هم تفکیک نماید. با توجه به تنوع ژنتیکی که با استفاده از نشانگرهای SSR به دست آمد، میتوان از فواصل ژنتیکی بطور مطلوب در برنامههای بهنژادی گندم استفاده کرد.
مرضیه شازدهاحمدی، مهین خرازی، دوره 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
گام اول در برنامههای بهنژادی، تعیین تنوع ژنتیکی مواد اصلاحی است. بررسی تنوع ژنتیکی توتون برای برنامههای اصلاحی و حفاظت از ذخایر ژنتیکی، امری حیاتی بوده و اطلاع از سطح تنوع ژنتیکی در ژنوتیپهای توتون برای انتخاب والدین در برنامههای اصلاحی از اهمیت زیادی برخوردار است. استفاده از نشانگرهای مولکولی، سبب کاهش مدت زمان اصلاح و هزینههای پروژههای اصلاحی میشود. در این تحقیق، تنوع ژنتیکی 100 ژنوتیپ گیاه توتون با استفاده از 25 نشانگر ISSR ارزیابی شد. الگوی نواربندی بر اساس وجود و عدم وجود نوارها بهترتیب با یک و صفر نشان داده شدند. از تعداد 237 قطعهای که درکل ارقام تولید شدند، تعداد 195 قطعه چندشکل بودند و میانگین چندشکلی از 4 تا 12 به ازای هر آغازگر متفاوت بود. میانگین درصد چندشکلی تعیین شده در مجموع ژنوتیپهای مورد بررسی 10/94 بود. بهمنظور تعیین کارایی نشانگرها، محتوای اطلاعاتی چندشکلی (PIC) و همچنین درصد چندشکلی آنها محاسبه شد. آغازگرهای UBC815، UBC812 و UBC878 با دارا بودن بهترین پارامترهای نشانگری به عنوان بهترین آغازگرها جهت بررسی تنوع ژنتیکی در این تحقیق معرفی شدند. بهمنظور ارزیابی تشابه ژنتیکی بین ارقام، ضرایب تشابه مختلفDice ،Jaccard و SM محاسبه شده و آزمون تطابق مانتل انجام و دندروگرام براساس ضریب تشابه SM و الگوریتم UPGMA ترسیم شد. ضریب کوفنتیک بدست آمده برابر 9632/0 بود. همه ژنوتیپهای مورد بررسی تشکیل دو خوشهی مجزا دادند که بیانگر کارایی بالای آغازگرهای مورد استفاده در تکثیر قطعات مناسب از ژنوم بود. تجزیه به مختصات اصلی نشان داد که سه مولفه اول توانستند در مجموع 65/79 درصد از واریانس کل را توجیه کنند. با توجه به اهداف این تحقیق، میتوان به این نتیجه رسید که بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای توتون با استفاده از نشانگر ISSR مفید بوده و نشانگر ISSR میتواند به عنوان یک سیستم نشانگر مناسب جهت تشخیص تنوع و روابط ژنتیکی در اصلاح این گیاه مورد استفاده قرار گیرد.
مهدی رمضانی، مهدی رحیمی، دوره 4، شماره 1 - ( 6-1396 )
چکیده
اسفرزه (Plantago ovata) گیاهی است که برای کاهش التهاب معده و عفونت ادراری و همچنین کنترل قند خون و میزان کلسترول در بدن استفاده میشود. روابط فیلوژنی و تنوع ژنتیکی 22 اکوتیپ مختلف اسفرزه (Plantago ovata) با استفاده از 12 نشانگر ISSR و همچنین نه صفت مورفولوژیکی و فنولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس دادهها حاکی از تنوع بالا بین اکوتیپهای مورد مطالعه بود. تجزیه خوشهای به روش UPGMA توانست 22 اکوتیپ مختلف را بر اساس دادههای زراعی در دو گروه قرار دهد. همچنین ارزیابی مولکولی اکوتیپها نشان داد که 12 آغازگر توانستند تعداد 91 نوار چندشکل به وجود آورند. از بین آغازگرهای مورد استفاده، آغازگر UBC813 با 11 نوار و بعد از آن، آغازگر UBC811 با تعداد 10 نوار بیشترین و آغازگر UBC824 با تعداد 4 نوار کمترین تعداد نوار چندشکل را ایجاد نمودند. محتوای اطلاعات چندشکل (PIC) نشانگرها بین 26/0 تا 45/0 و شاخص نشانگری (MI) از 90/0 تا 13/4 متغیر بود. تجزیه خوشهای به روش UPGMA براساس دادههای مولکولی، 22 اکوتیپ مورد مطالعه را در پنج گروه قرار داد که به ترتیب شامل 1، 1، 2، 3 و 15 اکوتیپ بودند. گروهبندی اکوتیپها با نشانگرهای مولکولی با گروهبندی اکوتیپها با صفات مورفولوژیک تفاوت داشت. با توجه به نتایج میتوان از اکوتیپهایی که فاصله زیادی با هم دارند در برنامه اصلاحی اسفرزه استفاده نمود.
پریا امیری، احمد اسماعیلی، جواد هادیان، دوره 4، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده
مطالعه تنوع ژنتیکی در گیاهان دارویی، یکی از اهداف مهم بهنژادی است. پیشرفت های اخیر در کاربرد واکنش زنجیرهای پلیمراز، امکان بررسی افراد یک جمعیت را در تعداد مکانهای ژنی بیشتری از ژنوم فراهم ساخته است و از میان نشانگرهای مولکولی DNA، نشانگرISSR نیز به طور موفقیت آمیزی در مطالعات مختلف تنوع ژنتیکی گیاهان استفاده شده است. در این پژوهش، تنوع ژنتیکی 43 نمونه از 5 جمعیت کدوتخمکاغذی و 4 نمونه از 1 جمعیت کدوتنبل کشت شده در کلکسیون دانشگاه شهید بهشتی توسط 12 نشانگر ISSRبررسی شد. در مجموع 83 نوار قابل امتیازدهی بهدست آمد و میانگین نوارهای تولیدی توسط نشانگرها 91/6 بود و 100 درصد نوارهای قابل امتیازدهی چند شکلی نشان دادند. دندروگرام بر اساس ضریب تشابه جاکارد و روش خوشهبندی CLink (Complete Linkage)، ترسیم گردید و پنج گروه اصلی بهدست آمد. نتایج به دست آمده از گروهبندی با دو روش تجزیه به مختصات اصلی و تجزیه خوشهای نشان داد که گروهبندی ارایه شده توسط دو روش مزبور با یکدیگر مشابه بودند. ضریب کوفنتیک محاسبه و 97/0 بهدست آمد. در مجموع نتایج نشان داد که برخی از نشانگرهای ISSR استفاده شده در این تحقیق، برای مطالعات آینده تنوع ژنتیکی در گونه Cucurbita pepo مفید است.
لیلی طحانی، مهرآنا کوهی دهکردی، حمید دهقان زاده، دوره 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
بابونه آلمانی با نام علمی (chamomilla Matricaria) گیاهی علفی، یکساله از تیره کاسنی است. بابونه از دیرباز عمدتا به منظور استفاده از اسانس و عصاره آن در صنایع دارویی ،آرایشی و بهداشتی، عطرسازی و چاشنی های غذایی به عنوان ستاره ای در میان گیاهان دارویی مطرح بوده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تنوع ژنتیکی در نه جمعیت بابونه آلمانی با استفاده از نشانگر ملکولی SCoT انجام شد. ده آغازگر SCoT مورد استفاده قرار گرفت، آغازگرها نوارهای چندشکل با الگوی نواری واضح ایجاد کردند. در مجموع 141 نوار ایجاد شد که از این بین 140 نوار (5/96 درصد) چندشکلی نشان دادند. تجزیه خوشهای با استفاده از الگوریتم UPGMA و بر اساس ضریب تشابه جاکارد انجام شد، نتایج حاصل از تجزیه خوشهای و تجزیه به مولفههای اصلی توانست نمونههای جمعیتی بابونه را به چهار گروه تقسیم نماید. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مولکولی (AMOVA) نشان داد میزان تنوع بین گروهی بیشتر از تنوع درون گروهی است به طوری که 55 درصد تنوع مربوط به تنوع بین گروهها بود. نتایج این پژوهش نشان داد نشانگرهای SCoT در تعیین میزان تنوع ژنتیکی و روابط خویشاوندی نمونههای جمعیتی مورد مطالعه بابونه از کارایی بالایی برخوردار هستند.
سعید نواب پور، احد یامچی، ساسان گل چشمه، دوره 8، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
مطالعه حاضر جهت طبقهبندی و بررسی تنوع ژنتیکی بین نمونههای استبرق مناطق مختلف استان کرمان با استفاده از نشانگرهای ISSR انجام شد. در مجموع DNA مربوط به 14 نمونه گیاهی با 9 آغازگر ISSR با استفاده از واکنش PCR تکثیر شد و الگوی باندی آنها بهدست آمد. آغازگرهای مورد استفاده چندشکلی قابلقبولی (35.93) را نشان دادند بهنحویکه حداقل و حداکثر شاخص اطلاعات چندشکل آغازگرهای بهکار رفته در این مطالعه بهترتیب 0.11 برای آغازگر ISSR9 و 0.41 برای آغازگرهای ISSR3 و ISSR8 بود. میزان شباهت ژنتیکی بر اساس شاخص نی از 0.405 تا 0.745 بهدست آمد و کمترین شباهت ژنتیکی بین نمونههای جیرفت 3 و دوساری 2 و بیشترین شباهت ژنتیکی بین نمونههای جیرفت 1 و جیرفت 2 بود. با استفاده از تجزیه خوشهای بهروش UPGMA، نمونهها در چهار گروه قرار گرفتند که گروههای دوم و سوم نمونههای بیشتری را در خود جای دادند. از نظر نزدیکی ژنتیکی نیز دو نمونه جیرفت 1 و جیرفت 2 که در یک خوشه قرار داشتند، نزدیکتر بودند. همچنین نمونههای جمعآوری شده از عنبرآباد نسبت به سایر نمونهها در فاصله ژنتیکی دورتری قرار داشت. تجزیه به مختصات اصلی نیز نشان داد مؤلفههای اول و دوم 67 درصد از تنوع بهدست آمده را توجیه میکنند. بهطور کلی نشانگرهای ISSR برای طبقهبندی نمونههای استبرق مفید بود و با توجه به اطلاعات بهدست آمده مبنی بر وجود تنوع ژنتیکی در بین نمونههای استبرق استان کرمان، از این تنوع میتوان در آینده در بهنژادی و تولید استبرق زراعی بهره جست.
|
|
|
|
|
|