|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای نشاسته
فرهاد نظریان فیروزآبادی، دوره 1، شماره 2 - ( 11-1393 )
چکیده
نشاسته پلیساکاریدی مرکب از واحدهای گلوکز است که از دو جزء آمیلوز و آمیلوپکتین تشکیل شده است. آمیلوز ترکیبی خطی از واحدهای گلوکز (4-1)α است، اما آمیلوپکتین نسبتاً دارای شاخههای (6-1)α فراوانی است. بسته به نوع گونه گیاهی و محل ساخت و ساز نشاسته، نسبت این دو جز متغیر است، اما بهطور کلی در بیشتر گونهها میزان آمیلوز در حدود 20 درصد است. اگرچه این پلیساکارید مهم به همان شکلی که در گیاه تولید میشود دارای کاربردهای متعددی در صنایع غذایی، دارویی و ... است، اما استفاده از آن به همین شکل و بدون اعمال تیمارهای فیزیکو-شیمیایی با محدودیتهای فراوانی مواجهه است و لذا چندان مناسب کاربردهای صنعتی نمیباشد. درست به همین دلیل و برای تولید نشاستههایی با خصوصیات مطلوبی چون حداقل پسرفت (Retrogradation) و پایداری در چرخههای متعدد ذوب و انجماد مجدد (Freez-thaw stability)، در نهایت نسبت به تیمار نشاسته با مواد شیمیایی اقدام میشود. صرفنظر از هزینهبر بودن چنین تیمارهایی در صنعت، نگرانی در مورد سلامت بشر و آلودگی محیطزیست را میتوان از مضرات دیگر این روشها برشمرد. دستورزی در سطح آنزیمهای دخیل در بیوسنتز نشاسته امکان اصلاح کیفیت نشاسته تولیدی در گیاهانی مانند سیبزمینی، کاساوا، ذرت، گندم، برنج و ... را فراهم آورده است. بهمنظور تغییر در خصوصیات فیزیکو-شیمیایی نشاسته به کمک راهکارهای مهندسی ژنتیک، از آنزیمهای جالبتوجهی از منابع میکروبی متعددی استفاده میشود تا در جریان بیوسنتز نشاسته، بتوانند تغییرات مورد نظر را در داخل آمیلوپلاست اعمال کنند. خاموشسازی ژنهای درگیر در بیوسنتز نشاسته و یا افزایش بیان آنها، منجر به تولید نشاستههایی با خصوصیات فیزیکوشیمیایی متفاوت شده است. همچنین تولید بیوپلیمرهای که واحدهای سازندهی آنها بهغیراز (4-1)α و (6-1)α بهصورت پیوندهای (3،6-1)α و (4،6-1)α و یا ترکیبی از اینها به هم متصل شده باشند، به دلیل اهمیت این بیوپلیمرها در صنعت، در حال حاضر از جمله زمینههای تحقیقاتی مهم امروزی است.
بهناز سیفاله پور، صحبت بهرامی نژاد، کیانوش چقامیرزا، شهریار ساسانی، دوره 11، شماره 1 - ( 6-1403 )
چکیده
گندم یکی از مهمترین غلات و اساسیترین محصول غذایی در سراسر جهان محسوب میشود. عمده مصرف گندم به صورت نان است که کیفیت مطلوب آن از نظر طعم، مزه، طول مـدت نگهداری و کـاهش ضایعات اهمیت بسزائی دارد. در مطالعه حاضر، پارامترهای ژنتیکی برخی ویژگیهای کیفی دانه در 131 لاین F6 گندم حاصل از تلاقی ارقام مرودشت × نورستار (بههمراه والدین)، شامل محتوای پروتئین دانه، رطوبت، نشاسته، الیاف نامحلول در شوینده خنثی، عدد فالینگ، گلوتن کل، گلوتن قوی، گلوتن ضعیف و گلوتن خشک مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که لاینهای مورد بررسی فقط برای صفات محتوای پروتئین دانه و عدد فالینگ تفاوت بسیار معنیداری داشتند. برخی از لاینها برای صفات مهمی همچون درصد پروتئین دانه مقادیر بالاتری نسبت به والدین نشان دادند. نتایج تجریه خوشهای تنوع بین لاینها را تأیید کرد. گروه پنج با 31 لاین بیشترین میانگین برای محتوای پروتئین دانه را نشان داد. محتوای پروتئین با صفات مرتبط با گلوتن، همبستگی فنوتیپی مثبت و بسیار معنیداری نشان داد. کمترین و بیشترین مقدار ضریب تغییرات فنوتیپی، ژنتیکی و محیطی بهترتیب برای درصد نشاسته و عدد فالینگ بهدست آمد. تفاوت قابلملاحظه بین ضریب تغییرات ژنتیکی و فنوتیپی در صفاتی همچون نشاسته دانه و گلوتن نشاندهنده تأثیر بیشتر محیط بر این صفات است. پروتئین و عدد فالینگ، از وراثتپذیری و پیشرفت ژنتیکی بالایی برخوردار بودند. با توجه به نتایج بهدست آمده، محتوای پروتئین دانه و عدد فالینگ به دلیل تنوع بالا و اثر کمتر انحراف محیطی میتوانند برای انتخاب لاینهای برتر (28، 35، 81 و 100) در این جمعیت مورد توجه قرار گیرند.
|
|
|
|
|
|