|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
10 نتیجه برای شاخص
سیده زهرا حسینی، احمد اسماعیلی، سید سجاد سهرابی، دوره 5، شماره 2 - ( 12-1397 )
چکیده
خشکسالی یکی از عوامل مهم محدودکننده تولید در جهان است و کاربرد روشهای بهنژادی یک راهکار اساسی در تولید ارقام متحمل و سازگار به تنش خشکی میباشد. بهمنظور بررسی و تعیین مؤثرترین شاخصهای تحمل به تنش و شناسایی ژنوتیپهای متحمل به تنش خشکی، 15 ژنوتیپ گلرنگ، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط (تنش کمآبیاری و بدون تنش)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اختلاف معنیداری بین ژنوتیپها از نظر صفات مورد مطالعه، شاخصهای مقاومت به تنش و نیز عملکرد در دو شرایط محیطی تنش و بدون تنش وجود دارد. همبستگی مثبت و معنیداری بین عملکرد دانه در شرایط تنش با شاخص تحمل تنش میانگین هارمونیک و شاخص میانگین هندسی بهرهوری برآورد شد و نشان داد که این شاخصها برای تعیین ژنوتیپهای متحمل به خشکی مناسب میباشند. بین شاخصهای حساسیت به تنش و شاخص تحمل با عملکرد دانه در شرایط تنش هیچ رابطه معنیداری دیده نشد، بنابراین این شاخصها برای شناسایی ژنوتیپهای متحمل به خشکی مناسب نبودند. در مجموع با استفاده از نمودار پراکنش سهبعدی، تجزیه به مؤلفههای اصلی و تجزیه بایپلات، دو ژنوتیپ 6 (Syrian) و 8 (Kino-76) بهعنوان متحملترین ژنوتیپها برای شرایط تنش خشکی و پر عملکردترین ژنوتیپها برای شرایط بدون تنش انتخاب شدند.
سارا مطلبی نیا، امید سفالیان، علی اصغری، علی رسولزاده، بهرام فتحی، دوره 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
در تحقیق حاضر، بهمنظور ارزیابی شاخصهای تحمل به خشکی در ارقام کلزا و ارتباط آنها با نشانگرهای ISSR، 12 ژنوتیپ با استفاده از آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 سطح آبیاری (شاهد و آبیاری بعد از تخلیه 60 و 85 درصد رطوبت) در گلخانهی دانشگاه محقق اردبیلی مورد بررسی قرار گرفتند. ارزیابی ژنوتیپها از نظر تحمل به خشکی توسط شاخصهای کمی شامل میانگین حسابی (MP)، میانگین هندسی (GMP)، حساسیت به تنش (SSI)، تحمل به تنش (STI) و شاخص تحمل (TOL) صورت گرفت. تجزیه واریانس در هر پنج شاخص محاسبه شده مورد بررسی بر اساس طرح کاملاً تصادفی در دو سطح تنش، بین ارقام اختلاف معنیدار مشاهده شد. با توجه به نتایج مقایسه میانگین در هر دو سطح تنش، رقم SLMO46 با داشتن بیشترین مقدار شاخصهای MP و STI و میزان پایین TOL بهعنوان مقاومترین و رقم کارون با داشتن بیشترین مقدار شاخص SSI، حساسترین رقم شناخته شد. با توجه به نتایج بهدست آمده از تجزیه به عاملها نیز در سطح اول ژنوتیپ ساریگل 32 و تا حدودی ژنوتیپ کارون و در سطح دوم رقم طلایه و تا حدودی رقم ساریگل 32 بهعنوان ژنوتیپهای حساس و در هر دو سطح ژنوتیپ SLMO46 مقاوم به تنش شناخته شدند. همبستگی فنوتیپی عملکرد دانه در شرایط تنش و بدون تنش خشکی در دو سطح با 5 شاخص بررسی گردید. در شرایط تنش اول عملکرد دانه با شاخصهای بهرهوری متوسط، میانگین هندسی بهرهوری و شاخص تحمل تنش همبستگی مثبت و معنیدار نشان داد. در شرایط تنش دوم نیز شرایط مانند تنش اول بود با این تفاوت که همبستگی معنیداری بین شاخصهای تحمل و تحمل خشکی به دست نیامد. تجزیه همبستگی کانونیک در رابطه با شاخصهای خشکی و نشانگرهای مولکولی در پنج نشانگر (5، 9، 11، 14 و 19) که دارای بیشترین درصد چندشکلی بودند با استفاده از ضرایب تابع اول انجام شد. از تکنیک ISSR-PCR برای شناسایی برخی از نشانگرهای مولکولی مرتبط با شاخصهای تحمل خشکی استفاده شد. در مجموع از 18 آغازگر ISSR استفاده گردید که 106 نوار واضح و قابل امتیازدهی تولید کردند و از این میان 60 نوار (168/53 درصد) چندشکل بودند. در نهایت با توجه به نتایج بهدست آمده، از نشانگرهای مذکور میتوان در برنامههای پرورش کلزا در جهت تحمل خشکسالی استفاده کرد.
لیلا خزائی، رضا شیرزادیان خرمآیاد، علی اکبر عبادی، علی مومنی، دوره 7، شماره 1 - ( 6-1399 )
چکیده
جهشزایی بهعنوان یکی از منابع مهم ایجاد تنوع ژنتیکی بوده و موتانتهای گیاهی میتوانند منابع مهم زیستی برای اصلاح گیاهان و مطالعه عملکرد ژنها محسوب شوند. روشهای مرسوم اصلاحی برای ایجاد تنوع ژنتیکی از راندمان پایینی برخوردار هستند. ما نشان دادیم، تیمار بذور برنج رقم هاشمی با 8/0 درصد اتیل متان سولفونات (EMS) برای 8 ساعت، سبب تغییرات فنوتیپی قابل مشاهدهای روی ژنوتیپهای موتانت برنج نسل M2 از نظر تعداد روز تا گلدهی، ارتفاع بوته، تعداد پنجه بارور، طول خوشه، تعداد دانههای پر و خوشهچههای پوک در خوشه، طول دانه، عرض دانه، وزن صد دانه و عملکرد دانه میشود. ضرایب تنوع فنوتیپی بیشتر صفات بالاتر از ژنتیکی بود. تعداد دانه پر در خوشه بیشترین و طول دانه کمترین وراثتپذیری عمومی را داشت. عملکرد دانه نیز از وراثتپذیری نسبتاً بالایی برخوردار بود. تجزیه همبستگی میان صفات مختلف در ژنوتیپهای موتانت نشان داد که عملکرد با تعداد پنجه بارور و تعداد دانه پر در خوشه همبستگی فنوتیپی مثبت معنیداری دارد. همچنین عملکرد دانه با طول خوشه، تعداد پنجه و تعداد دانه پر در خوشه در سطح ژنوتیپی همبستگی مثبت و معنیداری نشان داد. در تجزیه رگرسیون چندگانه به روش گام به گام، صفات تعداد پنجه، تعداد دانه پر در خوشه، وزن صد دانه و عرض دانه بهترتیب وارد مدل شدند که 96 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه کردند. تجزیه ضرایب مسیر عملکرد دانه و اجزای آن نشان داد که صفت تعداد پنجه بیشترین اثر مستقیم (77/0) را نسبت به سایر صفات روی عملکرد دانه داشت و میتواند بهعنوان مهمترین صفت جهت بهبود عملکرد دانه در برنج معرفی شود. همچنین بر اساس نتایج این تحقیق و با استفاده از شاخص گزینشی بهینه، ژنوتیپهای EM 18-17-5 و EM 15-14-1 بهعنوان ژنوتیپهای موتانت برتر انتخاب شدند. انتظار میرود این جمعیت موتانت بهعنوان یک منبع ژنتیکی برای درک ساختار صفات در برنج و استفاده در بهبود ژنتیکی صفات کمی با تنوع پایین استفاده شوند.
فاطمه درویش نیا، محمدهادی پهلوانی، خلیل زینلی نژاد، خسرو عزیزی، سعید باقریکیا، دوره 7، شماره 1 - ( 6-1399 )
چکیده
بهمنظور تعیین مؤثرترین شاخصهای کمیسازی تحمل به تنش کمآبی و شناسایی ژنوتیپهای متحمل به تنش کمآبی در گندم نان، 50 ژنوتیپ گندم نان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط تنش (بهصورت دیم) و بدون تنش (دو بار آبیاری در مواقع بروز تنش) در شرایط مزرعهای در شهرستان خرم آباد ارزیابی گردیدند. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که بین ژنوتیپها در هر دو شرایط محیطی از لحاظ کلیه صفات بهجز صفت تعداد سنبله در واحد سطح اختلاف معنیداری وجود داشت. در این بررسی هشت شاخص مقاومت به کمآبی شامل: شاخصهای تحمل به تنش (STI)، میانگین هندسی بهرهوری (GMP)، میانگین حسابی (MP)، عملکرد (YI)، میانگین هارمونیک (HM)، پایداری عملکرد (YSI)، حساسیت به تنش (SSI) و تحمل (TOL) بر اساس عملکرد دانه ژنوتیپها در هر دو محیط تنش و بدون تنش محاسبه شدند. شاخصهایی که بر اساس آنها افزایش عملکرد در هر دو شرایط تنش و بدون تنش صورت گیرد، بهعنوان بهترین شاخصها بودند. با توجه به این نکته شاخصهای STI و GMP، بهعنوان شاخص مناسب معرفی شدند. مناسبترین ژنوتیپها بر اساس نمودار سهبعدی این شاخصها ژنوتیپهای شیرودی و S-90-5 تعیین گردیدند. بر اساس وجود همبستگی مثبت بین شاخصهای مقاومت به تنش کمآبی و عملکرد در هر دو محیط تنش و بدون تنش، شاخصهای STI و GMP بهعنوان بهترین شاخصها معرفی شدند. با استفاده از روش ترسیمی بایپلات ژنوتیپهای شیرودی، S-90-5 و اروم، بهعنوان ژنوتیپهای با پتانسیل عملکرد بالا در هر دو محیط تنش و بدون تنش شناسایی گردیدند. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه خوشهای ژنوتیپهای مورد بررسی بر اساس شاخصهای مقاومت به کمآبی در سه گروه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل گرافیکی ژنوتیپها نیز نشان داد که ژنوتیپهای شیرودی و S-90-5 تحت هر دو شرایط محیطی برتر از سایرین بودند و مناسب کشت در شرایط دیم میباشند. این ژنوتیپها همچنین میتوانند بهعنوان والدین حامل ژنهای مطلوب واکنش به تنش، در برنامههای دورگگیری و گزینش ژنوتیپهای متحمل مورد استفاده قرار گیرند.
بهرام علیزاده، عباس رضایی زاد، محمد یزداندوست همدانی، غلامحسین شیراسماعیلی، فرشاد ناصرقدیمی، حمیدرضا خادم حمزه، دوره 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
اثر متقابل ژنوتیپ × محیط مسئلهای مهم در مطالعه صفات کمی میباشد زیرا پایداری عملکرد در محیطهای مختلف را کاهش میدهد و همچنین تفسیر آزمایشهای ژنتیکی را دشوار و پیشبینیها را با مشکل مواجه میسازد. در این راستا بهمنظور تجزیه اثر متقابل ژنوتیپ × محیط و تعیین پایداری عملکرد و سازگاری ژنوتیپهای کلزا زمستانه در مناطق سرد و معتدل سرد کشور، تعداد 9 لاین و 4 رقم در شش ایستگاه تحقیقاتی (اصفهان، همدان، کرج، کرمانشاه، خوی و زرقان) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به مدت دو سال زراعی (96-1394) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه مرکب عملکرد دانه نشان داد که اثرات محیط، ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ × محیط معنیدار بود. معنیدار بودن اثر متقابل ژنوتیپ × محیط، بیانگر واکنش متفاوت ژنوتیپها در محیطهای مختلف بود و از اینرو، امکان تجزیه پایداری ژنوتیپها وجود داشت. رقم نفیس و لاین BAL-92-1 بهترتیب با عملکرد دانه 4086 و 3829 کیلوگرم در هکتار نسبت به میانگین کل برتر بودند و دارای متوسط رتبه و واریانس رتبه کمتری نسبت به سایر ژنوتیپها بودند. بر اساس نتایج تجزیه پایداری با روش ابرهارت و راسل، لاین BAL-92-1 با عملکرد بالاتر از میانگین و ضریب رگرسیون نزدیک به یک بهعنوان ژنوتیپ با سازگاری عمومی بالا برای تمام مناطق شناخته شد. بر اساس روش گزینش همزمان برای عملکرد و پایداری (YSi)، لاینهای HW-92-1، BAL-92-1، BAL-92-11 و رقم نفیس با کمترین مقادیر بهعنوان پایدارترین و لاینهای BAL-92-4، HW-92-2، HW-92-3 و رقم احمدی با بیشترین مقدار آماره مذکور بهعنوان ناپایدارترین ژنوتیپها شناسایی شدند. همچنین بر اساس شاخص SIIG، لاینهای HW-92-1، BAL-92-1، BAL-92-6، BAL-92-11 و رقم نفیس با داشتن مقدار SIIG بالا و همچنین عملکرد دانه بالاتر از میانگین بهعنوان ژنوتیپهای برتر از نظر پایداری و عملکرد دانه شناخته شدند. در مجموع، لاین BAL-92-1 با داشتن عملکرد و پایداری عمومی بالا، لاین برتر این آزمایش بود که برای مطالعات تکمیلی جهت معرفی بهعنوان رقم تجاری جدید در مناطق سرد و معتدل سرد ایران انتخاب شد.
مریم رسول زاده اقدم، رضا درویش زاده، ابراهیم سپهر، هادی علی پور، دوره 8، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
کمبود عناصر غذایی از تنشهای غیرزیستی مهمی است که بر رشد و نمو گیاهان تأثیر میگذارد. در این پژوهش، 76 لاین خالص آفتابگردان روغنی جمعآوری شده از نقاط مختلف جهان در دو شرایط بهینه و کمبود فسفر قابل جذب بهصورت مرکب بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط گلدانی بهلحاظ برخی صفات فیزیولوژیک مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد کمبود فسفر باعث کاهش میانگین تمام صفات مورد مطالعه آفتابگردان بهغیر از صفت دمای کانوپی میشود. لاینهای آفتابگردان روغنی در شرایط بهینه و کمبود فسفر بهترتیب در پنج و چهار خوشه گروهبندی شدند. لاینهای 19، 21، 27، 44 و 71 که در شرایط بهینه فسفر در خوشه مطلوب قرار گرفته بودند، در شرایط کمبود فسفر نیز در خوشه مطلوب با عملکرد و اجزای عملکرد بالا گروهبندی شدند. براساس شاخص تحمل چندمتغیره MFVD برای هر یک از لاینها با استفاده از ماتریسهای نسبت و حاصلضرب میانگین صفات مورد مطالعه در شرایط بهینه و کمبود فسفر و تجزیه به مؤلفههای اصلی روی ماتریسهای حاصل محاسبه شد. براساس نتایج بایپلات حاصل، لاینهای 71، 74، 65، 21، 39، 7، 18 و 11 بهعنوان لاینهای مطلوب و متحمل به کمبود فسفر شناسایی شدند.
رحمت الله کریمی زاده، طهماسب حسین پور، پیمان شریفی، جبار آلتجعفربای، کمال شهبازی، کاوس کشاورزی، دوره 8، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
گندم دوروم ( .L Triticum turgidum) مانند بیشتر گیاهان زراعی دیگر، تحت تأثیر تنشهای مختلفی قرار میگیرد؛ بنابراین، ارقامی که علاوهبر توانایی تولید عملکرد بالاتر، بتوانند پتانسیل عملکرد خود را در سالها و مکانهای مختلف حفظ کنند، ارقام برتر بهشمار میآیند. بهمنظور دستیابی به ژنوتیپهای پرمحصول و پایدار گندم دوروم، 16 لاین همراه با دو رقم شاهد دهدشت و سیمره در چهار منطقه گچساران، گنبد، خرمآباد و مغان بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار طی سه سال زراعی (95-1392) مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه مرکب دادهها اثر معنیدار ژنوتیپ، محیط و برهمکنش ژنوتیپ × محیط را نشان داد. ژنوتیپ 6 و ژنوتیپ 18 بهترتیب بیشترین و کمترین میزان عملکرد دانه را داشتند. بر پایه روشهای پارامتری، ژنوتیپهای 3، 5، 15، 13 و 16 و بر پایه روشهای ناپارامتری، ژنوتیپهای 1، 3، 4، 5، 15 و 3، پایدارترین ژنوتیپها بودند. بر پایه مجموع رتبهی کنگ، ژنوتیپهای 15، 5، 6 و 1 پایدارتر از ژنوتیپهای دیگر بودند. از شاخص انتخاب ژنوتیپ ایدهآل (SIIG) برای ادغام تمام شاخصها در یک شاخص استفاده شد که بر پایه آن، ژنوتیپهای 5 و 15 با داشتن بیشترین میزان شاخص SIIG و عملکرد دانه، ژنوتیپهای برتر بودند. بر پایه تمام شاخصها، ژنوتیپهای 5 و 15 پایدارترین ژنوتیپها از نظر عملکرد دانه بود و میتوانند در پروسههای معرفی رقم بهکار گرفته شود.
عبدالکریم طهماسبی، رضا درویشزاده، امیر فیاض مقدم، اسماعیل قلی نژاد، حسین عبدی، دوره 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده
انتخاب ژنوتیپ ها بر اساس صفات چندگانه، موضوعی اساسی و بخش مهمی از فرآیند به نژادی گیاهی میباشد. در پژوهش حاضر، کارایی شاخص های گزینش بر اساس صفات فنولوژیکی، مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی برای بهبود عملکرد دانه در کنجد مورد مطالعه قرار گرفت. ارزیابی فنوتیپی 25 توده بومی کنجد در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تکرار تحت شرایط ارومیه در سال 1396 انجام شد. نتایج نشان داد که همبستگی های فنوتیپی و ژنوتیپی بین عملکرد دانه و صفات تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، تعداد شاخه های جانبی، دمای برگ، شاخص سطح برگ و وزن بیولوژیک، مثبت و معنی دار بود. با تجزیه رگرسیون، صفات تعداد کپسول و تعداد شاخه های جانبی به عنوان متغیرهای علّت ردیف اول و صفات وزن بیولوژیک، شاخص برداشت، شاخص سطح برگ، ارتفاع بوته و کلروفیل به عنوان متغیرهای علّت ردیف دوم شناسایی شدند. جهت بهدست آوردن شاخص های گزینشی از دو روش بهینه و پایه و نیز از ده بردار مختلف از ارزش های اقتصادی صفات استفاده شد. بردارها بر اساس اطلاعات تجزیه همبستگی، رگرسیون، علیت و وراثت پذیری صفات بودند. شاخص های سوم و چهارم که در آن ها متغیرهای علّت ردیف اول وارد مدل شده بودند، سودمندی نسبی بالایی نشان دادند و از نظر این دو شاخص توده های شماره 12، 17، 18 و 19 به عنوان مطلوب ترین توده ها شناسایی شدند. در نهایت پیشنهاد می گردد که کارایی این شاخص ها در شرایط مزرعه نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
نسرین رزمی، ابراهیم هزارجریبی، عباسعلی اندر خور، دوره 9، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده
سویا از جمله دانههای روغنی امیدبخش در شرایط کمبود حاد پروتئین و روغن میباشد. در این بررسی تعداد 16 ژنوتیپ برتر سویا از نظر عملکرد و اجزای عملکرد دانه، با استفاده از روشهای آماری چندمتغیره در طی دو سال زراعی 1397-1396 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل (مغان)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس مرکب بر وجود اختلاف آماری معنیدار برای صفات عملکرد دانه، اجزای عملکرد و طول دوره رشد در بین ژنوتیپهای سویا تأکید داشت. بر اساس نتایج مقایسه میانگین دادهها، ژنوتیپهای G1، G5 و G11 در هر دو سال آزمایش بیشترین میزان عملکرد دانه را به خود اختصاص دادند. وراثتپذیری عمومی صفات ارتفاع بوته، عملکرد دانه و تعداد دانه در مترمربع بهترتیب 07/92، 31/75 و 25/79 درصد بود. همچنین نتایج نشان داد که همبستگی مثبت و معنیداری بین عملکرد دانه با سطح برگ هر بوته، طول دوره رسیدگی، تعداد دانه در مترمربع و تعداد غلاف در بوته وجود داشت. تجزیه خوشهای به روش Ward، ژنوتیپها را در چهار گروه مجزا دستهبندی نمود. نتایج حاصل از تجزیه به مؤلفههای اصلی و رسم بایپلات نیز مطابقت بالایی با گروهبندی حاصل از تجزیه خوشهای نشان داد. بر اساس نتایج تجزیه خوشهای، ژنوتیپهای G1، G2، G5 وG11 متعلق به گروه اول با ویژگی عملکرد دانه بیشتر و تعداد دانه در مترمربع بالاتر معرفی شدند و استفاده از آنها در برنامههای بهنژادی آینده توصیه میگردد.
حسین عبدی، هادی علی پور، ایرج برنوسی، جعفر جعفرزاده، دوره 10، شماره 1 - ( 6-1402 )
چکیده
ارزیابی ساختار جمعیت، جهت درک الگوهای تنوع، انتخاب والدین مناسب برای تلاقی، شناسایی دقیق مکانهای ژنومی کنترلکننده صفات، مطالعات تکاملی و روابط خویشاوندی ضروری است. در جریان تحقیق حاضر، ساختار ژنتیکی در جمعیتی متشکل از 383 ژنوتیپ گندم ایرانی از گونههای هگزاپلوئید (ارقام زراعی و تودههای بومی) و تتراپلوئید بر اساس روشهای مبتنیبر فاصله (تجزیه به مؤلفههای اصلی و تجزیه تابع تشخیص مؤلفههای اصلی) مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور از 16270 نشانگر چندشکلی تک نوکلئوتیدی (SNP) بهدست آمده توسط روش GBS، استفاده شد. بر اساس نتایج، تقریباً یکچهارم از واریانس کل به تنوع بین جمعیتها تعلق داشت و ضریب Fst بین ارقام زراعی و تودههای بومی برابر با 0.15 بهدست آمد. در حالیکه ضریب فوق بین نمونههای تتراپلوئید و تودههای بومی هگزاپلوئید بالا و برابر با 0.44 بود. ژنوم D کمترین مقدار شاخص Fst را به خود اختصاص داد و کروموزوم 4B بیشترین میزان ضریب Fst و سایر شاخص تنوع ژنی را نشان داد. گرچه بایپلات PCA، ارقام زراعی و تودههای بومی گندمهای هگزاپلوئید را بهخوبی از هم تفکیک نمود، اما نتوانست تمایز روشنی بین نمونههای تتراپلوئید با سایر ژنوتیپها ایجاد نماید. ارزیابی دقیق ساختار جمعیت با روش DAPC توانست بهطور موفقیتآمیزی گروههای از پیش تعیین شده را شناسایی و تفکیک کند. این نتیجه بدان دلیل است که رویکرد DAPC تمایز بین گروهها را به حداکثر و تغییرات درون گروه را به حداقل میرساند. اختلاط جزئی بین ارقام زراعی و تودههای بومی هگزاپلوئید را میتوان به تبادل ژنی بین این دو گروه و یا شاید برچسبگذاری اشتباه آنان در زمان جمعآوری ارتباط داد. بهطور کلی، نتایج حاصل از این مطالعه اطلاعات مفیدی درباره تمایز ژنتیکی نمونههای گندم تتراپلوئید و هگزاپلوئید ایرانی ارائه داد که میتواند در برنامهریزیهای آتی بهنژادی گندم مورد استفاده قرار گیرد. همچنین حفاظت از این نمونهها در بانکهای ژن برای استراتژیهای مختلف ضروری میباشد.
|
|
|
|
|
|