|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
6 نتیجه برای رگرسیون
امیدعلی اکبرپور، دوره 4، شماره 1 - ( 6-1396 )
چکیده
برای اجرای هر برنامه بهنژادی آگاهی از ساختار ژنتیکی صفت مورد بررسی، میزان تأثیر عوامل محیطی و اثر متقابل عوامل ژنتیکی و محیطی و همچنین اطلاع از تأثیر ثابت و تصادفی بودن فاکتورها بر تحلیل نتایج یک امر ضروری است. به طبع آن تجزیه و تحلیل مولفههای واریانس از اهمیت زیادی در بهنژادی گیاه و دام برخوردار است. برای برآورد مولفههای واریانس از برآوردگرهای زیادی استفاده میشود که ANOVA یکی از مهمترین آنها است. این برآوردگر در برخی موقعیت ها که دادهها نامتعادل هستند و مولفههای واریانس منفی برآورد میشوند، ناکارآمدتر از برآوردگرهای حداکثر درستنمایی (Maximum Likelihood; ML) و حداکثر درستنمای محدود شده (Restricted Maximum Likelihood; REML) هستند. لذا هدف از این تحقیق بررسی مروری مدلهای خطی مختلط و مقایسه برآورد مولفههای واریانس به روشهای ANOVA، ML وREML با استفاده از دادههای آزمایشی است.
راحله عزیزنیا، هدیه بدخشان، تیمور جوادی، سوما زمانی، دوره 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده
در این مطالعه، تنوع محتوای بتاگلوکان دانه، در 20 لاین و رقم جو بر اساس طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، تنوع ژنتیکی بین این ژنوتیپ ها، با استفاده از نشانگر ISSR ارزیابی شد. استخراج بتاگلوکان به روش آنزیمی انجام گرفت. از نظر محتوای بتاگلوکان دانه در بین ژنوتیپهای جو، اختلاف معنیدار در سطح احتمال یک درصد وجود داشت. محتوای بتاگلوکان دانه بین 7.21 تا 12.48 درصد متغیر بود و بیشترین مقدار محتوای بتاگلوکان، در ژنوتیپهای یوسف، E94B3 و E94B17 اندازهگیری شد. آغازگرهای ISSR با متوسط درصد چندشکلی 69.79 درصد، تنوع ژنتیکی 0.25 و شاخص شانون 0.37 در بررسی تنوع ژنتیکی بسیار کارآمد عمل کردند. لاینها و رقمهای جو، در دو گروه مجزا با مطابقت زیاد با شجره ژنتیکی، از هم متمایز شدند. تعداد نه آغازگر دارای اطلاعات برای محتوای بتاگلوکان دانه توسط روشهای ناپارامتری کروسکال-والیس، همبستگی اسپیرمن و تجزیه رگرسیون گام به گام شناسایی شدند. درصد تبیین تغییرات محتوای بتاگلوکان دانه توسط این آغازگرها، بین 24.3 تا 42.4 متغیر بود. آغازگرهای ISSR6(700)، ترکیب ISSR1+ISSR4(1400) و ترکیب IS2+ISSR2(1400) دارای ارتباط قویتری با محتوای بتاگلوکان بودند. آغازگرهای دارای اطلاعات، امکان گزینش کارآمد ژنوتیپهای جو با محتوای بتاگلوکان بالاتر را فراهم میآورند.
عبدالکریم طهماسبی، رضا درویشزاده، امیر فیاض مقدم، اسماعیل قلی نژاد، حسین عبدی، دوره 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده
انتخاب ژنوتیپ ها بر اساس صفات چندگانه، موضوعی اساسی و بخش مهمی از فرآیند به نژادی گیاهی میباشد. در پژوهش حاضر، کارایی شاخص های گزینش بر اساس صفات فنولوژیکی، مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی برای بهبود عملکرد دانه در کنجد مورد مطالعه قرار گرفت. ارزیابی فنوتیپی 25 توده بومی کنجد در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تکرار تحت شرایط ارومیه در سال 1396 انجام شد. نتایج نشان داد که همبستگی های فنوتیپی و ژنوتیپی بین عملکرد دانه و صفات تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، تعداد شاخه های جانبی، دمای برگ، شاخص سطح برگ و وزن بیولوژیک، مثبت و معنی دار بود. با تجزیه رگرسیون، صفات تعداد کپسول و تعداد شاخه های جانبی به عنوان متغیرهای علّت ردیف اول و صفات وزن بیولوژیک، شاخص برداشت، شاخص سطح برگ، ارتفاع بوته و کلروفیل به عنوان متغیرهای علّت ردیف دوم شناسایی شدند. جهت بهدست آوردن شاخص های گزینشی از دو روش بهینه و پایه و نیز از ده بردار مختلف از ارزش های اقتصادی صفات استفاده شد. بردارها بر اساس اطلاعات تجزیه همبستگی، رگرسیون، علیت و وراثت پذیری صفات بودند. شاخص های سوم و چهارم که در آن ها متغیرهای علّت ردیف اول وارد مدل شده بودند، سودمندی نسبی بالایی نشان دادند و از نظر این دو شاخص توده های شماره 12، 17، 18 و 19 به عنوان مطلوب ترین توده ها شناسایی شدند. در نهایت پیشنهاد می گردد که کارایی این شاخص ها در شرایط مزرعه نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
کاوه صادقی، محمدهادی پهلوانی، محسن اسماعیلزاده مقدم، خلیل زینلینژاد، دوره 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده
شناسایی شاخص های انتخاب مهمترین مرحله یک پروژه اصلاحی است که با هدف بهبود عملکرد دانه صورت میگیرد. تعریف شاخص انتخاب معمولاً با ارزشیابی متغیرها در روشهای آماری چندمتغیره انجام می شود. در پژوهش حاضر ارتباط بین عملکرد دانه و اجزای آن در ژنوتیپهای گندم نان با روشهای آماری چندمتغیره صورت گرفت. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال زراعی 98-1397 اجرا گردید. ده رقم تجاری گندم نان بههمراه نتاج حاصل از تلاقی مستقیم و معکوس آنها در یک آرایش دی آلل از نظر صفات مورفولوژیکی، فنولوژیکی بهویژه عملکرد دانه و اجزای آن مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج ضرایب همبستگی ژنوتیپی و فنوتیپی نشان داد که بین عملکرد دانه و صفات طول سنبله، وزن سنبله، تعداد پنجه بارور، تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبلچه در سنبله، وزن هزاردانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت همبستگی مثبت و معنی داری در سطح احتمال 1 درصد وجود داشت. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه رگرسیون گام به گام، صفات عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، تعداد دانه در سنبله اصلی و وزن سنبله اصلی بهترتیب وارد مدل رگرسیونی شده و در مجموع 98 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه کردند. بر اساس نتایج تجزیه علیت، عملکرد بیولوژیک بالاترین اثر مستقیم را بر عملکرد دانه داشت. پس از عملکرد بیولوژیک، بیشترین اثر مستقیم بر عملکرد دانه مربوط به صفت وزن سنبله اصلی بود. همچنین با در نظر گرفتن مقادیر ویژه بزرگتر از یک در تجزیه به عامل ها، 8 عامل پنهانی شناسایی شد که در مجموع 75.18 درصد از تغییرات داده ها را توجیه نمودند. بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت که عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، تعداد دانه در سنبله و وزن سنبله نسبت به سایر صفات میتوانند بهعنوان شاخصهای مناسب در برنامههای اصلاحی برای انتخاب ژنوتیپهای با عملکرد بالا در شرایط مزرعه مورد استفاده قرار گیرند. همچنین ژنوتیپهای گنبد♀ × احسان♂ و احسان از بیشترین ارزش برای صفات مورد بررسی برخوردار بودند که در تحقیقات به نژادی آینده می توان از آن ها استفاده کرد.
مریم قربانی، کیانوش چقامیرزا، سعید عباسی، زهرا عزیزی آرام، دوره 10، شماره 1 - ( 6-1402 )
چکیده
تحقیق حاضر بهمنظور ارزیابی تنوع ژنتیکی 18 رقم و لاین امیدبخش لوبیا و شناسایی نشانگرهای آگاهیبخش SSR و SCoT مرتبط با 14 خصوصیت دانه شامل تعداد دانه در غلاف، وزن 100 دانه، طول دانه، عرض دانه، پروتئین خام، قند محلول کل، نشاسته، میزان چربی، خاکستر، غلظت آهن، کلسیم، منیزیوم، روی و اسید اورونیک انجام شد. میزان محتوای چندشکلی (PIC) برای نشانگر SSR از 0.2 تا 0.5 با متوسط 0.39 و برای نشانگر SCoT بین 0.19 تا 0.42 با میانگین 0.34 متغیر بود. میانگین کل قدرت تفکیک نشانگر SSR و SCoT بهترتیب برابر 1.54 و 5.34 بود که میتواند بیانگر مناسبتر بودن نشانگر SCoT نسبت به نشانگر SSR برای بررسی تنوع ژنتیکی در ژنوتیپهای مورد مطالعهی لوبیا باشد. با دندروگرام حاصل از تجزیه خوشهای با استفاده از هر دو نشانگر، ژنوتیپهای لوبیا به سه گروه متفاوت دستهبندی شدند. تجزیه به مختصات اصلی برای نشانگر SSR نشان داد که مجموع تغییرات توجیه شده توسط دو مؤلفه اول برابر با 59.05 درصد و برای نشانگر SCoT تنها 25.43 درصد بود که این موضوع میتواند نشاندهنده پراکنش بهتر نشانگرهای SCoT نسبت به نشانگرهای SSR در سطح ژنوم لوبیا باشد. تجزیه واریانس مولکولی بر اساس گروهبندی حاصل از تجزیه خوشهای نشان داد که تنوع داخل گروه بر اساس نشانگرهای SSR و SCoT بهترتیب برابر با 89 و 78 درصد بود. نتایج تجزیه رگرسیون بین نشانگرهای مورد بررسی و خصوصیات دانه لوبیا نشاندهندهی وجود ارتباط معنیدار هر نشانگر با چندین صفت مورد بررسی بود که این موضوع میتواند بیانگر ارتباط یا پیوستگی مکانهای نشانگری باشد. دوازده صفت از 14 خصوصیت مورد بررسی دانه لوبیا با حداقل یک نشانگر مولکولی ارتباط معنیدار نشان دادند.
محمد ضابط، فهیمه برازنده، علیرضا صمدزاده، دوره 10، شماره 1 - ( 6-1402 )
چکیده
بهمنظور بررسی ساختار ژنتیکی صفات مختلف کنجد، 7 ژنوتیپ شامل اردستان، سیرجان، فارس، سبزوار، جیرفت، اولتان و TS-3 در قالب طرح دایآلل یکطرفه 7 × 7 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند طی سالهای 97-1394 مورد مطالعه قرار گرفت. صفات ارتفاع بوته، ارتفاع تا اولین کپسول، تعداد شاخه فرعی، تعداد برگ، طول برگ، روز تا 50 درصد گلدهی، روز تا 90 درصد گلدهی، روز تا رسیدن فیزیولوژیک، تعداد کپسول در بوته، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، شاخص برداشت، تعداد دانه در کپسول، وزن کپسول، طول و عرض کپسول، میزان کلروفیل a، b و کل، درصد روغن و پروتئین اندازهگیری شد. تجزیه واریانس هیمن نشان داد که اجزای a، b و b3 در تمامی صفات و اجزای b1 و b2 در اکثر صفات معنیدار بودند. پارامترهای D، H1 و H2 در اکثر صفات معنیدار و پارامترهای F، h2 و E در اکثر صفات معنیدار نشدند. متوسط درجه غالبیت (√H1/D) بیانگر غالبیت ناقص و فوقغالبیت در صفات مورد مطالعه بود. پارامتر H2/(4H1) در کلیه صفات بهاستثنای روز تا 50 درصد گلدهی کمتر از 0.25 بود؛ بنابراین در کلیه صفات بهاستثنای صفت فوق، ژنهای افزاینده و کاهنده توزیع متقارنی در بین والدین نداشتند. پارامتر (√(4DH1)+F)/√(4DH1)-F نشان از توزیع متقارن و نامتقارن در صفات مورد مطالعه داشت. در اکثر صفات یک بلوک ژنی غالب کنترلکننده صفات وجود داشت. وراثتپذیری عمومی بین 0.99-0.47 و وراثتپذیری خصوصی بین 0.98-0.17 متغیر بود. بهطور کل تمامی صفات توسط ژنهای با اثرات افزایشی و غالبیت کنترل میشدند؛ بنابراین امکان گزینش و تولید دورگ در کنجد وجود دارد. با توجه به آنکه ژنوتیپهای فارس، اولتان و TS-3 بیشترین آللهای غالب را داشتند، استفاده از این سه ژنوتیپ در مطالعات آتی توصیه میگردد.
|
|
|
|
|
|