تولید ارقام جدید و سازگار به محیطهای مختلف از اهداف مهم بهنژادگران بهشمار میرود. تلاقی ارقام جدید و گزینش ژنوتیپهای برتر از نظر صفات مطلوب در بین نتاج آنها همواره مورد استفاده بهنژادگران قرار گرفته است. ۲۸ ژنوتیپ حاصل از تلاقی یک آزمایش دیآلل ۷ × ۷ یکطرفه شامل هفت والد (الوند، آنفارم۹، چمران۲، بککراسروشن، قدس، افق و سرخدانه) و ۲۱ دورگ حاصل از آنها در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در دو شرایط بدون تنش و تنش خشکی مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه واریانس نشان داد که بین ژنوتیپها در کلیه صفات تفاوت معنیدار وجود داشت. میانگین مربعات GCA و SCA در شرایط بدون تنش و تنش در همه صفات معنیدار بود، لذا جزء افزایشی و غیرافزایشی واریانس قابل توارث در وراثت کلیه صفات نقش داشت. والد بککراس روشن دارای ترکیبپذیری بالا و والد افق دارای ترکیبپذیری پایینی در اکثر صفات در هر دو شرایط بدون تنش و تنش بودند. در هر دو شرایط دورگهای بککراس روشن × چمران۲، سرخدانه × قدس و افق × آنفارم۹ بالاترین دورگ از لحاظ عملکرد و صفات وابسته بودند. تجزیه واریانس هیمن نشان داد که جزء a (تنوع ژنتیکی افزایشی)، جزء b (تنوع ژنتیکی غالبیت)، جزء b۱ (هتروزیس)، جزء b۲ (هتروزیس خاص هر والد) و جزء b۳ (انحراف غالبیت خاص هر تلاقی) در هر دو شرایط در تمامی صفات معنیدار بود. تجزیه هیمن نتایج تجزیه گریفینگ را مورد تأیید قرار داد.