|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
11 نتیجه برای بیان ژن
محمد مجدی، قاسم کریم زاده، محمدعلی ملبوبی، دوره 1، شماره 2 - ( 11-1393 )
چکیده
بابونهکبیر (Tanacetum parthenium L.) گیاهی است دارویی از خانواده گل ستارهایها (Asteraceae) که بهدلیل وجود ترکیب ترپنی پارتنولید، توجه زیادی را بهعلت ارزش دارویی و فعالیتهای فارماکولوژیکی (بهعنوان پیشگیری کننده میگرن و درمان سرطان) به خود جلب کرده است. پارتنولید یک سزکوییترپن لاکتون میباشد که گفته میشود بهطور عمده از مسیر MVA (Mevalonic acid) بیوسنتز میشود. اخیراً نشان داده شده است که مسیر MVA و مسیر MEP (Methyl erythritol phosphate) از طریق تبادل پیشماده IDP (Isopentenyl diphosphate) برای بیوسنتز ترپنهای مختلف با هم در ارتباط میباشند؛ بنابراین بیوسنتز پارتنولید میتواند تحت تأثیر مسیر MEP نیز قرار بگیرد. در تحقیق حاضر، بیان دو ژن کلیدی مسیر MVA (TpHMGR و TpGAS) و دو ژن کلیدی مسیر MEP (TpDXR و TpHDR) با استفاده از واکنش زنجیرهای پلیمراز در زمان واقعی (Real time PCR) در برگهای مربوط به مرحله رویشی و زایشی و در گلهای ژنوتیپهای مختلف بابونهکبیر بررسی شد. نتایج نشان داد که میزان بیان این ژنها میتواند تحت تأثیر مرحله رشدی و ژنوتیپ تغییر کند، بهنحوی که در برگهای مرحله رویشی و گلها ژنوتیپهای مختلف فقط بیان ژن TpGAS تفاوت نشان داد، در حالی که در برگهای مرحله زایشی میزان بیان ژنهای TpHMGR، TpGAS و TpDXR اختلاف معنیدار( 01/0 P<) مشاهده شد.
سعید باقری کیا، محمد هادی پهلوانی، احد یامچی، خلیل زینلی نژاد، علی مصطفایی، دوره 4، شماره 1 - ( 6-1396 )
چکیده
در شرایط تنش خشکی که یکی از مهمترین عوامل محدودکننده عملکرد گندم در مناطق خشک و نیمهخشک محسوب میشود، انتقال مجدد مواد فتوسنتزی به منظور پر کردن دانههای گندم اهمیت بیشتری مییابد. در مورد اهمیت ریشه در انتقال مجدد طی پر شدن دانهها تحت تنش خشکی اطلاعات اندکی در دسترس است. لاین موتانت پیشرفته گندم نان (T-65-7-1) به همراه تیپ وحشی آن (رقم طبسی) در دو شرایط رطوبتی (مطلوب و 40-30 درصـد ظرفیت مزرعه) به صورت یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار کشت شدند. نمونهبرداری برای آنالیز بیان ژنها در 2 مرحله (7 و 21 روز پس از گردهافشانی) از ریشه انجام شد. در این ژنوتیپها انتقال مجدد و کارایی انتقال مجدد فروکتان و بیان نسبی ژنهای درگیر در سنتز و هیدرولیز فروکتان در ریشه طی پر شدن دانهها، تحت تنش خشکی انتهایی مطالعه شدند. نتایج نشان داد که فروکتان ذخیره شده در ریشه در انتقال مجدد آسیمیلاتها سهیم بود. بیشتر بودن انتقال مجدد فروکتان از ریشه به دانه، تحت تنش خشکی در لاین موتانت به دلیل بالاتر بودن بیان ژنهای درگیر در سنتز فروکتان (1-SST و 6-SFT) در 7 روز پس از گردهافشانی و هیدرولیز فروکتان (6-FEH) در 21 روز پس از گردهافشانی، نسبت به تیپ وحشی بود. تنش خشکی باعث تغییرات معنیداری در بیان ژنهای 1-FFT و 1-FEH در ریشه هر دو ژنوتیپ نشد که تأیید کننده این موضوع است که تنها فرم غالب پیوند فروکتان β (2,6) تحت تأثیر تنش خشکی قرار گرفته است. در برنامههای اصلاحی گندم، ژنهای 1-SST، 6-SFT و 6-FEH میتوانند به عنوان نشانگرهای مولکولی برای گزینش ژنوتیپهایی با محتوای فروکتان بالاتر و انتقال مجدد بیشتر مورد استفاده قرار گیرند.
میترا خادمی، فرهاد نظریان فیروزآبادی، دوره 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
اخیراً، روشهای جدید بهنژادی مولکولی و مهندسیژنتیک برای غلبه بر محدویتهای بهنژادی سنتی در ایجاد گیاهان مقاوم به بیماری بهوجود آمدهاند. استفاده از پپتیدهای ضدمیکروبی در تولید گیاهان تراریخت مقاوم به طیف گستردهای از بیمارگرهای گیاهی با موفقیتهای فراوانی همراه بوده است. در میان تعداد زیادی از پپتیدهای ضدمیکروبی، درماسپتین B1 یک پپتید ضدمیکروبی کاتیونی بهطول 31 اسید آمینه با خاصیت ضدمیکروبی علیه طیف وسیعی از بیمارگرهای بیماریزا میباشد. با هدف افزایش کارایی ضدمیکروبی این پپتید، توالی کدکنندهی پپتید ضدمیکروبی DrsB1 یک بار به انتهای N و بار دیگر به انتهای C توالی کدکنندهی دمین اتصال به کیتین ژن Avr4 قارچ کلادوسپوریوم فلاوم (Cladosporium fulvum) متصل و سامانههای ژنی (CBD-DrsB1 and DrsB1-CBD) به کمک روش اگروباکتری به ریزنمونههای برگی گیاه توتون منتقل گردیدند. با استفاده از واکنشهای PCR، RT-PCR و SDS-PAGE بهترتیب حضور ترانسژنها و بیان آنها در گیاهان تراریخت توتون تأیید شد. فعالیت ضدمیکروبی پپتیدهای نوترکیب استخراج شده علیه تعدادی از بیمارگرهای گیاهی و انسانی مورد بررسی قرار گرفت. دو پپتید نوترکیب دارای اثرات بازدارندگی معنیداری (P ≤ 0.01) روی رشد و نمو قارچهای بیماریزا بودند. همچنین نتایج حاصل از آزمایش CFU نشان داد که پپتیدهای نوترکیب تولیدی گیاهان تراریخت، اثر ممانعتکننده نسبتا بالای روی این بیمارگرها داشتند. پپتید نوترکیب CBD-DrsB1 دارای بیشترین اثر ضدباکتریایی، در حالیکه پروتئین نوترکیب DrsB1-CBD از توانایی ضدقارچی بالاتری برخوردار بود. علاوه بر این، بیان پپتید نوترکیب DrsB1-CBD سبب افزایش مقاومت معنیداری علیه قارچ R.solani در مقایسه با قارچ .Pythium sp گردید. جالب توجه آنکه، قارچهایی با مقدار بیشتری از کیتین در دیواره سلولی نسبت به پپتیدهای نوترکیب آسیبپذیرتر بودند که این مسئله نشان میدهد پپتیدهای نوترکیب دارای تمایل بیشتری به کیتین دیواره سلولی هستند. بهدلیل فعالیت ضدمیکروبی بالا و جدید بودن پپتیدهای نوترکیب، میتوان از این راهکار برای اولین بار، برای تولید ارقام مقاوم تراریخت محصولات زراعی علیه بیمارگرها استفاده نمود.
مهرنوش رافعی، محمد رضا عامریان، بهزاد سرخی، پرویز حیدری، حمیدرضا اصغری، دوره 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی غلظتهای مختلف اپیبراسینولید بر عملکرد دانهای، کاتالاز، محتوای کلروفیل کل، پایداری غشاء سلولی گندم و بررسی بیان برخی از ژنهای مسیر سیگنالینگ براسینواستروئیدها (BES1 و BRI1) تحت تنش خشکی انتهای فصل، آزمایشی بهصورت کرتهای دو بار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج در سال زارعی 98 به اجرا درآمد. عامل اصلی در دو سطح (آبیاری کامل و قطع آبیاری از مرحله 50 درصد گلدهی تا پایان فصل زراعی)، عامل فرعی در چهار سطح (محلولپاشی اپیبراسینولید در 0، 0.25، 0.625 و 1 میلیگرم در لیتر) و عامل فرعی فرعی شامل هفت ژنوتیپ گندم (مهرگان، پارسی و ژنوتیپهای ناشناخته با کدهای 2853، 3506، 3737، 4056 و 4228) بود. نمونهبرداری سی روز پس از اعمال تنش خشکی از برگ پرچم (مرحله زادوکس89) صورت گرفت. نتایج نشان داد که تنش خشکی موجب کاهش پایداری غشاء سلولی، محتوای کلروفیل کل، عملکرد و همچنین افزایش کاتالاز در همه ژنوتیپها میشود. ژنوتیپ 4228 بر اساس میزان عملکرد دانه، پایداری غشاء سلولی، محتوای کلروفیل و کاتالاز تحت تنش خشکی، متحملترین ژنوتیپ گندم در بین ارقام مورد مطالعه بود. همچنین، نتایج نشان داد که کاربرد اپیبراسینولید از طریق افزایش صفات مذکور موجب کاهش اثرات مخرب تنش خشکی در گندم شده که نتیجه آن افزایش عملکرد دانهای بیشتر تحت تنش خشکی است. با افزایش غلظت اپیبراسینولید، میزان عملکرد دانه نیز افزایش یافت. بررسی الگوی بیان ژن 1TaBES و TaBRI1 با استفاده از روش Real-time PCR نشان داد که اگرچه کاربرد هورمون براسینواستروئید موجب افزایش تحمل به تنش خشکی در گندم میشود اما مسیر سیگنالینگ آن متفاوت از مسیر سیگنالینگ شناخته شده BRI1 است
سید سجاد سهرابی، سید محسن سهرابی، سید کریم موسوی، محسن محمدی، دوره 7، شماره 1 - ( 6-1399 )
چکیده
زعفران (.LCrocus sativus ) ارزشمندترین و گرانترین ادویه در سطح جهان است. کلالههای این گیاه منبع آپوکاروتنوئیدهای با ارزشی مانند کروسین، پیکروکروسین و سافرانال هستند. مطالعات ترنسکریپتومی و بیانی ژنها یکی از مهمترین مراحل در بررسی تولید متابولیتهای ثانویه در گیاهان هستند. یکی از پیشنیازهای مهم در این گونه مطالعات، شناسایی ژنهای مرجع قابلاعتماد و پایدار بهمنظور نرمالسازی بیان سایر ژنها است. در پژوهش حاضر، با استفاده از ترنسکریپتوم گیاه زعفران هشت ژن مرجع شناسایی و تعیین توالی شد، سپس میزان پایداری بیان آنها با استفاده از روشهای غیرپارامتریک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تکثیر و توالییابی، جداسازی صحیح هشت ژن مرجع Actin، EF1، GAPDH، H3، MDH، TBP، UBC و UBQ را از گیاه زعفران نشان داد. بررسی میزان پایداری بیان ژنهای مرجع نشان داد که ژنهای MDH و UBQ بهترتیب بیشترین میزان پایداری را بین بافتهای مختلف گیاه زعفران داشته و کمترین میزان پایداری مربوط به ژن TBP بود. در این پژوهش توالی هشت ژن مرجع در زعفران جداسازی و پایداری بیان آنها برای اولینبار در بافتهای مختلف این گیاه سنجیده شد. ژنهای مرجع شناسایی شده در این پژوهش میتوانند بهعنوان ژنهای پایدار برای نرمالسازی بیان ژنها در مطالعات ترنسکریپتومی گیاه زعفران بهکار برده شوند.
سیده یلدا رئیسی ساداتی، سدابه جهانبخش گده کهریز، علی عبادی، محمد صدقی، دوره 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
در شرایط تنش خشکی، سیستم علامتدهنده موجب القای بیان ژنهای مشخصی در مقابل اثرات زیانآور تنشهای محیطی می شود. در میان ریزعناصر ضروری برای رشد و نمو گیاهان، عنصر روی نقش مهمی در بسیاری از فرآیندهای متابولیکی گیاهان ازجمله بیان ژن و تحمل به تنش دارد. بهمنظور بررسی اثر تنش خشکی و نانواکسید روی بر الگوی بیان نسبی برخی ژنهای دخیل در تنشهای غیرزنده (شامل WRKY1، HMA2 و ZIP1) ارقام گندم، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در گلخانه اجرا شد. در این آزمایش، فاکتور اول تنش خشکی در سه سطح (35، 60 و 85 درصد ظرفیتزراعی)، فاکتور دوم شامل سه رقم گندم (حیدری، میهن و سایسونز) و فاکتور سوم شامل نانواکسید روی در سه سطح (0، 5/0 و 1 گرم بر لیتر) بود. براساس نتایج بدست آمده، با افزایش شدت تنش خشکی، بیان نسبی ژنهای WRKY1 و ZIP1 در رقم متحمل به خشکی (میهن) و نیز با افزایش غلظت نانوذره روی زمان تنش، بیان ژن ZIP1 در رقم حساس به خشکی (سایسونز) افزایش پیدا کرد. بیشترین میزان بیان نسبی ژن HMA2 در رقم حیدری تحت تنش خشکی ملایم ملاحظه شد. بطور کلی، بیان هر سه ژن مورد مطالعه در رقم متحمل (میهن) تحت تنش خشکی افزایش یافت. افزایش سطح بیان ژنهای HMA2 و ZIP1، میتواند مرتبط با انتقال روی به بافتهای مصرفکننده و همچنین افزایش مصرف روی در سوخت و ساز جاری گیاه باشد که در نتیجه در افزایش تحمل گیاه گندم به تنش خشکی مؤثر است.
محدثه غلامی فرح آبادی، غلامعلی رنجبر، علی دهستانی کلاگر، نادعلی باقری، دوره 8، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
کیفیت نان به کمیت و کیفیت پروتئین آرد گندم بستگی دارد و این مستلزم استفاده از ارقام مناسب گندم میباشد. هدف از این مطالعه بررسی کیفیت نانوایی لاینهای دابلدهاپلوئید گندم و ارتباط بین خصوصیات کیفی با پروتئینهای ذخیرهای گلوتنین بوده است. صفات مرتبط با کیفیت نانوایی 30 لاین دابلدهاپلوئید گندم بههمراه والدین و همچنین دو رقم Ehsan و Morvarid بهعنوان شاهد مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمون SDS-PAGE جهت مشخص نمودن میزان پروتئین کل و ارتباط بین پروتئینهای ذخیرهای بذر با خصوصیات کیفی انجام شد و سپس آزمون بیان ژنهای دخیل در کیفیت نانوایی صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین ژنوتیپهای گندم اختلاف معنیداری در تمامی صفات مورد ارزیابی وجود دارد. بیشترین میزان حجم رسوب زلنی مربوط به لاینهای DH-143 و DH-159 (بهترتیب با 34 و 31 میلیلیتر)، بیشترین گلوتن مرطوب مربوط به DH-159 (77.80 گرم) و DH-143 (74.85 گرم)، بیشترین گلوتن خشک مربوط به DH-159 (26.21 گرم) و DH-143 (25.11 گرم) و بیشترین میزان جذب آب مربوط به DH-159 (51.59 درصد) و DH-143 (49.74 درصد) بود. همچنین بیشترین محتوای پروتئین مربوط به DH-143 (18.03 درصد) و DH-159 (17.72 درصد) بود. بررسی خصوصیات کیفی نانوایی نشان داد که لاینهای DH-143 و DH-159 مطلوبتر میباشند. نتایج آزمون SDS-PAGE مشخص نمود که بالاترین میزان پروتئین دانه مربوط به لاینهای DH-143 و DH-159 (بهترتیب 28.23 و 26.63 میکروگرم در میلیلیتر) میباشد. بر اساس نتایـج حاصـل از آزمـون بیـان ژن (Real-Time PCR) مشخص شد که لاینهای DH-159 و DH-143 میزان بیان بالاتری را برای ژنهای HMW-X، HMW-Y و PDIL در مقایسه با رقم شاهد از خود نشان دادند. با توجه به نتایج حاصله از این مطالعه، لاینهای DH-143 و DH-159 را میتوان در برنامه اصلاحی برای بهبود کیفیت نانوایی گندم مورد استفاده قرار داد.
رضا میردریکوند، سید سجاد سهرابی، سید محسن سهرابی، کامران سمیعی، دوره 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده
امروزه پپتیدهای ضدمیکروبی بهعنوان نسل جدیدی از آنتیبیوتیکها برای درمان بیماریهای میکروبی در انسان، جانوران و محافظت از گیاهان در مقابل بیمارگرهای مختلف، شناخته میشوند. هوئینها گروهی از پپتیدهای ضدمیکروبی بهشمار میروند که بهدلیل تنوع بسیار بالا و بیان در اندامهای مختلف گیاهی و همچنین نقش مؤثر در پاسخ به تنشهای زیستی و غیرزیستی بهعنوان یکی از مهمترین گروه از پپتیدهای ضدمیکروبی شناخته میشوند. هدف مطالعه حاضر شناسایی و جداسازی ژنهای هوئین در گیاه جو و بررسی خصوصیات و میزان بیان آنها در بافتها و شرایط محیطی مختلف بود. بدین منظور تمام توالیهای پروتئینی مربوط به ژنهای هوئین گیاهی از پایگاه NCBI دریافت شدند. پس از بهدست آمدن توالی مورد توافق، این توالی با استفاده از ابزار tBLASTn در برابر ژنوم جو مورد همردیفی قرار گرفت. نتایج حاصل از همردیفی، سرهمبندی شده و توالیهای حاصل بلاست برای تعیین چارچوب خوانش باز (ORF) کامل، دمینهای عملکردی، سیگنال پپتید، محل تجمع سلولی، خصوصیات فیزیکوشیمیایی، فراوانی اسیدهای آمینه، فعالیت ضدمیکروبی و الگوی بیان مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت با استفاده از واکنش PCR توالی کدکننده کامل هوئینها تکثیر و بهصورت آزمایشگاهی تأیید شد. در این پژوهش، سیزده ژن هوئین با ORFهایی با طول متوسط 813 جفتباز در گیاه جو شناسایی، جداسازی و توالییابی شدند. ژنهای هوئین جداسازی شده از جو با سایر هوئینهای گیاهی، از نظر توالی ژنی و پروتئینی و همچنین خصوصیات ساختاری و عملکردی مشابهت بالایی نشان دادند. نتایج نشان داد که هوئینهای گیاه جو مانند سایر هوئینهای گیاهی، بدون اینترون و یا دارای تنها یک اینترون هستند و وجود سیگنال پپتید ترشحی، تجمع خارج سلولی، وجود دمینهای عملکردی ChtBD1 در همه آنها و دمین عملکردی Lyz-like در برخی از آنها، تأیید شد. همچنین نتایج نشان داد که فعالیت ضدمیکروبی و بیان حداکثری در ریشه و اندامهای زایشی و همچنین بیان در پاسخ به تنشهای زیستی و غیرزیستی از دیگر ویژگیهای این پروتئینها است. یافتههای مطالعه حاضر درک ما را در مورد اثر ژنهای هوئین در فرآیندهای زیستی گیاه مانند رشد و نمو و همچنین پاسخ به تنشهای زیستی و غیرزیستی افزایش میدهد.
شهنوش نیری، بهرام باغبان کهنهروز، دوره 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده
صنوبر سیاه هیبرید (Populus × euramericana)، گیاهی با کاربردهای مهم اقتصادی در صنایع خمیرچوب و کاغذ، سوخت زیستی و مواد نانوسلولزی و حذف آلودگیهای خاک است. در این پژوهش، شیوهنامه انتقال ژن بهروش آگروباکتریوم و باززایی مستقیم گیاه با استفاده از بافت میانگره ساقه صنوبر سیاه هیبرید ارائه و تحلیل مولکولی گیاهان تراریخت انجام شد. جهت باززایی گیاه کامل از کشت ریزنمونههای میانگره ساقه در محیطکشت القای ساقهزایی حاوی محیط موراشیگ و اسکوگ (MS) و غلظتهای مختلف ترکیباتBAP × IBA و برای ریشه زایی (RIM) از محیطکشت القای ریشهزایی حاوی غلظت های IBA × NAA استفاده شد. با ارزیابی فاکتورهای فیتوهورمونی در باززایی مستقیم، بالاترین میزان باززایی ساقه (28.57 ساقه در هر ریزنمونه) از ریزنمونههای کشت شده در محیطکشت SIM حاوی 0.5 میلیگرم بر لیتر BAP و 0.05 میلیگرم بر لیتر IBA بهدست آمد. بهترین ریشهزایی ساقههای باززا در محیطکشت RIM حاوی 0.1 میلیگرم بر لیتر IBA و 0.05 میلیگرم بر لیتر NAA تولید شد. 100 درصد گیاهان باززا با محیط سازگار شده و به گلخانه منتقل گردیدند. نتایج مربوط به حساسیت به علفکش نشان داد که 0.5 میکرومولار Basta® سیستم گزینش دقیقی جهت مهار سلولهای غیرتراریخت فراهم میآورد. بالاترین فراوانی انتقال ژن (93.33درصد) از طریق پیشکشت ریزنمونهها بهمدت 6 روز و تلقیح آنها با Agrobacterium tumefaciens سویه LBA4404 ( 0.6=OD600 ) همراه 100 میکرومولار استوسرینگان بهمدت 10 دقیقه بهدست آمد. آنالیزهای لکهگذاری سادرن، RT-PCR و آزمون هیستوشیمیایی GUS بهترتیب درج یک تا دو نسخه ژن gus در DNA ژنومی و بیان پایدار آن را در گیاهان نسل T0 منتخب تأیید کرد. یافتههای این تحقیق میتواند بهعنوان شیوهنامه باززایی و انتقال ژن به گیاه صنوبر سیاه هیبرید مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
سعید نوابپور، حوریه نجفی، دوره 9، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده
تنشهای محیطی از عوامل اصلی کاهش دهنده رشد و نمو و عملکرد گیاهان زراعی بهشمار میآیند و همواره امنیت غذایی انسانها را تهدید میکنند. این مطالعه بهمنظور بررسی اثر تنش خشکی بر تغییرات صفات بیوشیمیایی و میزان بیان ژنهای عوامل رونویسی MYB در دو رقم گندم (تجن و زاگرس)، تحت تنش خشکی انجام شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام شد. اعمال تیمار خشکی در سه سطح 40، 70 و 100 درصد ظرفیت زراعی و 4 هفته پس از جوانهزنی انجام شد. 20 روز پس از اعمال تنش نمونهبرداری از برگ و ریشه بهمنظور بررسی بیان ژنها و برخی صفات بیوشیمیایی صورت گرفت. نتایج بررسی محتوای کلروفیل تحت تنش نشان داد که با افزایش شدت تنش در ژنوتیپهای مختلف محتوای کلروفیلa و b کاهش مییابد. میزان کاهش کلروفیلa و b در ژنوتیپ تجن در تنش شدید، بیشتر از ژنوتیپ زاگرس بود. همچنین محتوای TBARM تحت تنش شدید خشکی بهطور معنیداری بیشتر از وضعیت تنش متوسط بود و این افزایش در ژنوتیپ تجن بیشتر از رقم زاگرس دیده شد. تجزیه و تحلیلRT-PCR نشان داد که ژنهای خانواده MYB مورد مطالعه، تحت تنش خشکی افزایش بیان نشان میدهند. از طرفی رقم زاگرس که جزو ارقام متحمل به تنش خشکی میباشد برای تمامی ژنهای مورد بررسی افزایش بیان بیشتری نسبت به رقم تجن داشت که امکان استفاده از این رقم را در بحث برنامههای بهنژادی فراهم میکند. همچنین با توجه به اهمیت ژنهای خانواده MYB طی تنش خشکی، از یافتههای پژوهش حاضر میتوان در برنامههای بهنژادی و هرمی کردن ژنها استفاده کرد.
فریبا رنجبر، بابک عبدالهی مندولکانی، راحله قاسم زاده، دوره 10، شماره 1 - ( 6-1402 )
چکیده
بهمنظور ارزیابی الگوی بیان ژنهای کدکننده آنزیمهای آنتیاکسیدان کاتالاز (Catalase)، آسکورباتپراکسیداز (Ascorbate peroxidase) و پلیفنلاکسیداز (Polyphenol oxidase) تحت شرایط کمبود (کمتر از 1.5 میلیگرم آهن در کیلوگرم خاک) نسبت به شاهد (10 میلیگرم آهن در کیلوگرم خاک) در ارقام آهن-کارا (پیشتاز) و آهن-ناکارا (فلات) گندم نان، آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه اجرا شد. ارقام گندم نان در شرایط کمبود و کفایت آهن خاک کشت و میزان بیان نسبی ژنهای کدکننده سه آنزیم فوق در برگ و ریشه گندم در دو مرحله رویشی و زایشی با استفاده از روش Real-time PCR اندازهگیری شد. نتایج این پژوهش نشان داد که میزان بیان نسبی ژن کاتالاز در مرحله زایشی در ریشه هر دو رقم بهطور قابلتوجهی افزایش یافت ولی افزایش بیان در رقم آهن-کارا بیشتر از رقم آهن-ناکارا بود. میزان بیان نسبی این ژن در برگ در همین مرحله و در ریشه در مرحله رویشی در هر دو رقم کاهش یافت. میزان بیان نسبی ژن آسکورباتپراکسیداز در مرحله زایشی در ریشه رقم آهن-ناکارای فلات بیشتر از رقم آهن-کارا افزایش یافت. در مرحله رویشی در برگ و ریشه، بیان این ژن در رقم آهن-کارا افزایش ولی در رقم آهن-ناکارا کاهش یافت. میزان بیان نسبی ژن پلیفنلاکسیداز در مرحله رویشی در شرایط کمبود آهن در برگ تقریباً سه برابر ریشه افزایش یافت در حالیکه بیان نسبی این ژن در مرحله زایشی در برگ نسبت به کنترل کاهش یافت. با افزایش بیان هر دو ژن کاتالاز و آسکورباتپراکسیداز در ریشه هر دو رقم در مرحله زایشی در شرایط کمبود آهن، بهنظر میرسد گیاه در مرحله پر شدن دانه با انتقال آهن بیشتر به دانه سعی در کاهش اثرات تنش و حفظ عملکرد دارد. یافتههای مطالعه حاضر درک ما را در مورد نقش ژنهای کدکننده آنزیمهای آنتیاکسیدانی در مقابله با تنش کمبود آهن خاک افزایش میدهد.
|
|
|
|
|
|