|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
9 نتیجه برای افزایشی
پریا دری، سعید خاوری خراسانی، محمود ولی زاده، پریسا طاهری، دوره 1، شماره 2 - ( 11-1393 )
چکیده
انتخاب روش اصلاحی در برنامههای بهنژادی گیاهان زراعی بستگی به نظام ژنتیکی کنترل کننده صفت گزینش شده دارد. این پژوهش بهمنظور مطالعه پارامترهای ژنتیکی برخی صفات فنولوژیک، مورفولوژیک، عملکرد دانه و اجزای عملکرد با استفاده از تجزیه میانگین نسلهای حاصل از تلاقی اینبردلاینهای KE72012 (P1) × K1263/1(P2) ذرت در ایستگاه طرق مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی در سال زراعی 1391 انجام شد. شش نسل P1، P2، F1، F2، BC1 و BC2 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نسلها نشان داد در کلیه صفات مورد بررسی، جزء غالبیت (H) بیشتر از جزء افزایشی (D) بود، البته در بعضی صفات تفاوت بین دو جزء غالبیت و افزایشی بسیار زیاد بود که این موضوع بیانگر اهمیت اثرات غالبیت در کنترل ژنتیکی صفات میباشد. متوسط غالبیت ژنی 1/2(H/D) در کلیه صفات، نشان دهنده غالبیت کامل به سمت فوق غالبیت بود که بیان کننده اهمیت اثرات غالبیت میباشد. براساس تجزیه میانگین نسلها با استفاده از آزمون مقیاس وزنی، برازش مدل ساده افزایشی-غالبیت صورت گرفت و عدم کفایت آن در صفات، حاکی از اهمیت اثرات اپیستازی در توجیه تغییرات ژنتیکی این صفات بود. متوسط وراثتپذیری عمومی برای صفات مورد مطالعه در تلاقیKE72012 (P1) × KE1263/1 (P2) بین 10/0 تا 88/0 و دامنه وراثتپذیری خصوصی در این تلاقی بین 02/0 تا 59/0 برآورد گردید. همچنین تخمین تعداد ژن کنترل کننده صفت عملکرد دانه نشان داد که در تلاقی KE 72012 (P1) × K1263/1 (P2)، یک تا 5 ژن دخالت دارند.
داوود صادقزاده اهری، پیمان شریفی، رحمت الله کریمی زاده، محتشم محمدی، دوره 2، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده
بهمنظور بررسی اجزای ژنتیکی و نحوه توارث تعدادی از صفات مورفولوژیک، 6 ژنوتیپ گندم دوروم دیم (چهلدانه، گردیش، زردک، سوریه 1، واها و Knd1149//68/ward) و بذور حاصل از تلاقی دایآلل کامل آنها در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 2 تکرار در سال زراعی 85-1384 در مزرعه تحقیقاتی ایستگاه کشاورزی دیم مراغه کشت گردیدند. نتایج تجزیه دایآلل نشان داد که برای صفات عملکرد دانه، تعداد دانه در سنبله، طول سنبله و تعداد پنجه بارور سهم واریانس افزایشی نسبت به واریانس غالبیت بیشتر بود. مقدار مثبت پارامتر F نشان داد که در والدین مورد استفاده فراوانی آللهای غالب نسبت به آللهای مغلوب بیشتر بود. مقدار درجه غالبیت نیز نشاندهنده غالبیت ناقص ژنها در کنترل صفات عملکرد دانه، تعداد دانه در سنبله، طول سنبله، تعداد پنجه بارور و وزن صد دانه و فوق غالبیت در کنترل طول پدانکل بود. تجزیه گرافیکی نشان داد که افزایش صفات عملکرد دانه، طول پدانکل، وزن صد دانه، تعداد دانه در غلاف و طول سنبله توسط ترکیبی از آللهای غالب و مغلوب کنترل میگردد. بالا بودن سهم اثر افزایشی برای عملکرد دانه نشاندهنده امکان گزینش برای بهبود صفت مذکور در ژنوتیپهای مورد مطالعه است. از آنجا که در بین والدین مورد مطالعه بیشترین مقدار عملکرد دانه مربوط به رقم گردیش (33/10 گرم در بوته) بود، این رقم میتواند در برنامههای اصلاحی بهعنوان والد تلاقی جهت نیل به لاینهایی با عملکرد و اجزای عملکرد بالا مورد استفاده قرار گیرد. همچنین بهرهگیری از تلاقی Knd1149//68/ward × واها با بیشترین میزان عملکرد در بین ژنوتیپهای مورد مطالعه، در برنامههای تولید هیبرید توصیه میشود.
مهرداد حنیفهئی، حمید دهقانی، مصطفی خدادادی، دوره 4، شماره 1 - ( 6-1396 )
چکیده
تنش خشکی یکی از عمدهترین خطرات جهانی است که تولید محصول گیاهان زراعی از جمله گشنیز را تحت تأثیر قرار میدهد. به منظور بررسی توارث پذیری و نحوه عمل ژن برای صفات کمی مهم در گشنیز در سه شرایط آبیاری معمولی (WW)، تنش ملایم (MWS) و تنش شدید (SWS)، تلاقی بین دو ژنوتیپ TN-59-158 (والد حساس) و TN-59-230 (والد متحمل) انجام گرفت. والدین و نتاج حاصله از تلاقی سهجانبه تغییر یافته در شرایط مزرعه و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار ارزیابی شدند. تفکیک اثرات اپیستازی به اجزای تشکیل دهنده آن نشان داد که اپیستازی نوع [i] برای صفات تعداد روز تا 50% گلدهی و وزن هزار میوه در تیمارهای آبیاری WW و MWS، تعداد روز تا برداشت، عملکرد میوه در بوته و RWC در تیمارهای آبیاری MWS و SWS و صفات شاخص برداشت و میزان اسانس میوه در تیمارهای آبیاری WW، MWS و SWS نقش داشت. همچنین صفات تعداد روز تا برداشت و عملکرد میوه در بوته در تیمار آبیاری معمولی تحت تاثیر اپیستازی نوع [j + l] بودند. مقدار اثرات افزایشی در همه صفات به جزء تعداد روز تا برداشت در شرایط آبیاری معمولی بزرگتر از اثرات غالبیت بودند و نسبت غالبیت برای آنها کمتر از یک بود که حاکی از غالبیت نسبی ژنهای عمل کننده در ارتباط با این صفات بود. بیشترین و کمترین میزان وراثتپذیری خصوصی به ترتیب مربوط به صفات میزان اسانس میوه و شاخص برداشت (به ترتیب 65/0 و 03/0) بود.
رضا درویش زاده، هادی علیپور، احمد صرافی، دوره 4، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده
بیماری ساقه سیاه یکی از بیماریهای مهم قارچی آفتابگردان است. اطلاع از نحوه توارث و کنترل ژنتیکی صفت اهمیت ویژهای در انتخاب روش مناسب بهنژادی برای مقاومت به این بیماری دارد. در این تحقیق دو ژنوتیپ ENSAT-B5 و AS613 آفتابگردان به همراه ژنوتیپ جهش یافته M5-54-1 که دارای واکنش متفاوت به جدایههای MP8 و MP10 (قارچ عامل بیماری ساقه سیاه) بودند، انتخاب و نسلهای F1، F2، BC1 و BC2 از طریق تلاقیهای ENSAT-B5×AS613 و ENSAT-B5×M5-54-1 ایجاد شدند. نسلهای حاصل از تلاقی و والدین برای هر مجموعه در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با 3 تکرار در شرایط کنترل شده کشت و آلودگی با جدایههای MP8 و MP10 قارچ عامل بیماری انجام شد. به غیر از ترکیب تلاقی [(♀) M5-54-1 × ENSAT-B5 (♂)-MP10]، در دو ترکیب تلاقی [(♀) AS613 × ENSAT-B5 (♂)-MP8] و [(♀) AS613 × ENSAT-B5 (♂)-MP10] معنیدار شدن آزمون نیکویی برازش برای مدل سه پارامتری افزایشی- غالبیت حاکی از وجود اثرات متقابل غیرآللی در توارث صفت مقاومت به ساقه سیاه بود. در مدلهای برازش یافته برای ترکیب های تلاقی مختلف، اثر غالبیت [d] و اثرات متقابل غالبیت × غالبیت [dd] بالا و معنیدار بودند که نشاندهنده اهمیت بیشتر اثرات غیرافزایشی است. بنابراین انتخاب در نسلهای اولیه برای این صفت موفقیت آمیز نخواهد بود و بر این اساس تولید ارقام هیبرید برای افزایش مقاومت به بیماری ساقه سیاه توصیه میشود.
مهدی رحیمی، مریم عبدلی نسب، دوره 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده
صفات بیوشیمیایی و فیزیولوژیک در مواجهه با انواع تنشهای محیطی تحت تاثیر قرار میگیرند و بنابراین اصلاح این صفات، نقش موثری در تحمل به تنشها خواهد داشت. در این مطالعه، دورگهای حاصل از پنج لاین S7 ذرت در قالب یک طرح نیمهدیآلل در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان در طی سال زراعی 97-96 بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار بهمنظور مطالعه قابلیت ترکیبپذیری صفات بیوشیمیایی و فیزیولوژیک ذرت مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس دیآلل به روش چهارم گریفینگ نشان داد که واریانس ترکیبپذیری عمومی و خصوصی برای صفات پروتئین، پرولین، محتوای قند، کاروتنوئید، کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل معنیدار است. بنابراین نقش اثرات افزایشی و غیرافزایشی در کنترل این صفات برآورد شد. صفات پروتئین، پرولین، کلروفیل a و کلروفیل کل بیشتر تحت کنترل اثرات افزایشی قرار داشتند در حالیکه صفت کاروتنوئید بیشتر تحت کنترل اثرات غیرافزایشی بود و نقش اثرات افزایشی و غیرافزایشی در کنترل بقیه صفات تقریباً برابر بود. لاین KSC704-S7-11 برای اکثر صفات مورد مطالعه ترکیبپذیری عمومی مثبت و معنیداری نشان داد که میتوان از این لاین در برنامههای بهنژادی برای بهبود و افزایش تحمل به تنشها استفاده نمود. علاوهبر آن، تلاقیهای P1 × P3 و P4 × P5 نیز بیشترین ترکیبپذیری خصوصی مثبت و معنیداری را برای صفات پرولین، کلروفیل a، کلروفیل کل و کاروتنوئید نشان دادند، بنابراین بهعنوان بهترین دورگها برای بهبود و افزایش تحمل به تنش در ذرت معرفی میشوند.
محمد ضابط، امیر ابراهیم زاده، زهره علیزاده، علیرضا صمدزاده، دوره 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده
تولید ارقام جدید و سازگار به محیطهای مختلف از اهداف مهم بهنژادگران بهشمار میرود. تلاقی ارقام جدید و گزینش ژنوتیپهای برتر از نظر صفات مطلوب در بین نتاج آنها همواره مورد استفاده بهنژادگران قرار گرفته است. 28 ژنوتیپ حاصل از تلاقی یک آزمایش دیآلل 7 × 7 یکطرفه شامل هفت والد (الوند، آنفارم9، چمران2، بککراسروشن، قدس، افق و سرخدانه) و 21 دورگ حاصل از آنها در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در دو شرایط بدون تنش و تنش خشکی مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه واریانس نشان داد که بین ژنوتیپها در کلیه صفات تفاوت معنیدار وجود داشت. میانگین مربعات GCA و SCA در شرایط بدون تنش و تنش در همه صفات معنیدار بود، لذا جزء افزایشی و غیرافزایشی واریانس قابل توارث در وراثت کلیه صفات نقش داشت. والد بککراس روشن دارای ترکیبپذیری بالا و والد افق دارای ترکیبپذیری پایینی در اکثر صفات در هر دو شرایط بدون تنش و تنش بودند. در هر دو شرایط دورگهای بککراس روشن × چمران2، سرخدانه × قدس و افق × آنفارم9 بالاترین دورگ از لحاظ عملکرد و صفات وابسته بودند. تجزیه واریانس هیمن نشان داد که جزء a (تنوع ژنتیکی افزایشی)، جزء b (تنوع ژنتیکی غالبیت)، جزء b1 (هتروزیس)، جزء b2 (هتروزیس خاص هر والد) و جزء b3 (انحراف غالبیت خاص هر تلاقی) در هر دو شرایط در تمامی صفات معنیدار بود. تجزیه هیمن نتایج تجزیه گریفینگ را مورد تأیید قرار داد.
جمال رحیمی درآباد، ورهرام رشیدی، حسین شهبازی، محمد مقدم واحد، ابراهیم خلیل وند، دوره 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
بهمنظور تعیین وراثتپذیری و پارامترهای ژنتیکی برخی صفات زراعی در ارقام جو، بذور F1 حاصل از تلاقی نیمهدیآلل 7 × 7 به همراه والدین در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و تحت شرایط بدون تنش و تنشهای شوری 8 و 12 دسیزیمنس بر متر ارزیابی شدند. تجزیه ژنتیکی به روش هیمن و روش دوم در مدل ثابت گریفینگ انجام شد. شیبخط رگرسیون Wr روی Vr در هر سه شرایط، اختلاف معنیداری با یک نشان نداد، اما با صفر اختلاف معنیداری نشان داد که نشاندهنده کفایت مدل افزایشی– غالبیت برای این صفات است. وراثتپذیری عمومی صفات بالا (9/0-7/0) و وراثتپذیری خصوصی صفات متوسط به بالا (8/0-4/0) بود. نتایج نمودارهای رگرسیونی نشان داد که والد افضل دارای بیشترین آلل غالب بود. معنیدار بودن جزء ژنتیکی a، در بیشتر صفات نشاندهنده نقش اثرهای افزایشی ژن در کنترل صفات بود. جزء ژنتیکی b در بیشتر صفات معنیدار بود که نشاندهنده حضور اثرهای غالبیت ژنی در کنترل صفات است. برآورد توزیع آللهای مثبت و منفی در والدین نشان داد مقدار این نسبت در کلیه صفات (بهجز وزن دانه در سنبله تحت تنش 12 دسیزیمنس بر متر) کمتر از 25 درصد بود که نشاندهنده عدم تقارن در توزیع آللهای مثبت و منفی در بین والدین است. بر اساس اثرات ترکیبپذیری عمومی در شرایط شوری، رقم کویر آللهای مطلوبی برای صفات ارتفاع بوته، وزن دانه در سنبله و وزن صددانه را دارا میباشد و میتواند بهعنوان یک والد عمومی در برنامههای بهنژادی بهکار برده شود. برآورد وراثتپذیری عمومی و خصوصی بالا برای بیشتر صفات گویای امیدبخش بودن این مواد ژنتیکی برای بهنژادی تحت شرایط نرمال و تنش شوری بود.
سیده شراره آریانژاد، حمید نجفی زرینی، مهدی غفاری، غلامعلی رنجبر، دوره 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده
این ارزیابی بهمنظور برآورد اجزای واریانس ژنتیکی اسیدهایچرب آفتابگردان در دو شرایط جداگانه آبیاری معمولی و تنش خشکی در طی دو سال زراعی 1399 و 1400 در کرج اجرا شد. مواد گیاهی مورد بررسی شامل 12 هیبرید حاصل از تلاقی چهار لاین برگرداننده باروری با سه لاین نرعقیم (تستر) بود که در دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار ارزیابی شدند. تنش خشکی باعث کاهش عملکرد روغن (34 درصد)، درصد روغن (شش درصد)، اسید استئاریک (4.7 درصد) و اولئیک (10.6 درصد) و افزایش اسیدهای پالمیتیک (12 درصد) و لینولئیک (2.8 درصد) شد. در هر دو شرایط، اثر متقابل لاین × تستر نقش بیشتری را در توجیه واریانس هیبریدها از نظر میزان اسیدهایچرب داشت که نشان دهنده نقش بارز اثرات غیرافزایشی در کنترل ژنتیکی این خصوصیات است. در شرایط آبیاری مطلوب عملکرد روغن، درصد روغن و اسید استئاریک تحت تأثیر هر دو نوع اثرات افزایشی، غالبیت و اسیدهایچرب پالمیتیک، اولئیک و لینولئیک در کنترل اثرات غالبیت بودند. در شرایط تنش خشکی بهجز درصد روغن که در کنترل اثرات افزایشی ژن بود، بقیه خصوصیات در کنترل اثرات غالبیت بودند. بر اساس نتایج این بررسی ترکیب اسیدهایچرب اصلی آفتابگردان عمدتاً در کنترل اثرات ژنتیکی غیرافزایشی بوده و روشهای مبتنیبر دورگگیری و تهیه ارقام هیبرید میتواند در اصلاح آفتابگردان از نظر ترکیب اسیدهایچرب مورد استفاده قرار گیرد.
محمد ضابط، فهیمه برازنده، علیرضا صمدزاده، دوره 10، شماره 1 - ( 6-1402 )
چکیده
بهمنظور بررسی ساختار ژنتیکی صفات مختلف کنجد، 7 ژنوتیپ شامل اردستان، سیرجان، فارس، سبزوار، جیرفت، اولتان و TS-3 در قالب طرح دایآلل یکطرفه 7 × 7 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند طی سالهای 97-1394 مورد مطالعه قرار گرفت. صفات ارتفاع بوته، ارتفاع تا اولین کپسول، تعداد شاخه فرعی، تعداد برگ، طول برگ، روز تا 50 درصد گلدهی، روز تا 90 درصد گلدهی، روز تا رسیدن فیزیولوژیک، تعداد کپسول در بوته، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، شاخص برداشت، تعداد دانه در کپسول، وزن کپسول، طول و عرض کپسول، میزان کلروفیل a، b و کل، درصد روغن و پروتئین اندازهگیری شد. تجزیه واریانس هیمن نشان داد که اجزای a، b و b3 در تمامی صفات و اجزای b1 و b2 در اکثر صفات معنیدار بودند. پارامترهای D، H1 و H2 در اکثر صفات معنیدار و پارامترهای F، h2 و E در اکثر صفات معنیدار نشدند. متوسط درجه غالبیت (√H1/D) بیانگر غالبیت ناقص و فوقغالبیت در صفات مورد مطالعه بود. پارامتر H2/(4H1) در کلیه صفات بهاستثنای روز تا 50 درصد گلدهی کمتر از 0.25 بود؛ بنابراین در کلیه صفات بهاستثنای صفت فوق، ژنهای افزاینده و کاهنده توزیع متقارنی در بین والدین نداشتند. پارامتر (√(4DH1)+F)/√(4DH1)-F نشان از توزیع متقارن و نامتقارن در صفات مورد مطالعه داشت. در اکثر صفات یک بلوک ژنی غالب کنترلکننده صفات وجود داشت. وراثتپذیری عمومی بین 0.99-0.47 و وراثتپذیری خصوصی بین 0.98-0.17 متغیر بود. بهطور کل تمامی صفات توسط ژنهای با اثرات افزایشی و غالبیت کنترل میشدند؛ بنابراین امکان گزینش و تولید دورگ در کنجد وجود دارد. با توجه به آنکه ژنوتیپهای فارس، اولتان و TS-3 بیشترین آللهای غالب را داشتند، استفاده از این سه ژنوتیپ در مطالعات آتی توصیه میگردد.
|
|
|
|
|
|