[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
فهرست داوران همکار::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
ISSN
شاپای آنلاین: ISSN 2676-7309
شاپای چاپی: ISSN 2383-1367
..




 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
36 نتیجه برای موضوع مقاله: ژنتیک گیاهی

سعید باقری کیا، محمد هادی پهلوانی، احد یامچی، خلیل زینلی نژاد، علی مصطفایی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1396 )
چکیده

در شرایط تنش خشکی که یکی از مهم‌ترین عوامل محدودکننده عملکرد گندم در مناطق خشک و نیمه‌خشک محسوب می‌شود، انتقال مجدد مواد فتوسنتزی به منظور پر کردن دانه‌های گندم اهمیت بیشتری می‌یابد. در مورد اهمیت ریشه در انتقال مجدد طی پر شدن دانه‌ها تحت تنش خشکی اطلاعات اندکی در دسترس است. لاین موتانت پیشرفته گندم نان (T-65-7-1) به همراه تیپ وحشی آن (رقم طبسی) در دو شرایط رطوبتی (مطلوب و 40-30 درصـد ظرفیت مزرعه) به صورت یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار کشت شدند. نمونه‌برداری‌ برای آنالیز بیان ژن‌ها در 2 مرحله (7 و 21 روز پس از گرده‌افشانی) از ریشه انجام شد. در این ژنوتیپ‌ها انتقال مجدد و کارایی انتقال مجدد فروکتان و بیان نسبی ژن‌های درگیر در سنتز و هیدرولیز فروکتان در ریشه طی پر شدن دانه‌ها، تحت تنش خشکی انتهایی مطالعه شدند. نتایج نشان داد که فروکتان ذخیره شده در ریشه در انتقال مجدد آسیمیلات‌ها سهیم بود. بیشتر بودن انتقال مجدد فروکتان از ریشه به دانه، تحت تنش خشکی در لاین موتانت به دلیل بالاتر بودن بیان ژن‌های درگیر در سنتز فروکتان (1-SST و 6-SFT) در 7 روز پس از گرده‌افشانی و هیدرولیز فروکتان (6-FEH) در 21 روز پس از گرده‌افشانی، نسبت به تیپ وحشی بود. تنش خشکی باعث تغییرات معنی‌داری در بیان ژن‌های 1-FFT و 1-FEH در ریشه هر دو ژنوتیپ نشد که تأیید کننده این موضوع است که تنها فرم غالب پیوند فروکتان β (2,6) تحت تأثیر تنش خشکی قرار گرفته است. در برنامه‌های اصلاحی گندم، ژن‌های 1-SST، 6-SFT و 6-FEH می‌توانند به عنوان نشانگرهای مولکولی برای گزینش ژنوتیپ‌هایی با محتوای فروکتان بالاتر و انتقال مجدد بیشتر مورد استفاده قرار گیرند.
محمد رضا صلواتی میبدی، غلامعلی رنجبر، سید کمال کاظمی تبار، حمید نجفی زرینی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1396 )
چکیده

تنش آبی یکی از رایج­ترین تنش­های محیطی است که تولید محصول توتون را در ایران با محدودیت روبرو می­سازد. شناسایی تنوع موجود در ژرم پلاسم توتون و درک روابط ژنتیکی صفات به اصلاح ارقام متحمل به تنش خشکی کمک شایانی مینماید. در این مطالعه، تنوع ژنتیکی 100 ژنوتیپ توتون گرمخانه­ای نسبت به تنش خشکی، با استفاده از 15 صفت مورفولوژیک و 25 نشانگر بین ریز ماهواره مورد ارزیابی قرار گرفت. ارقام در قالب طرح لاتیس ساده 10×10 با 2 تکرار (در شرایط دیم و آبی) در مؤسسه تحقیقات توتون تیرتاش کشت شدند. نتایج نشان داد مقدار محتوی نسبی آب و پایداری غشاء سیتوپلاسمی در شرایط آبیاری نرمال بیشتر از مقدار آن در شرایط تنش خشکی بود. محاسبه وراثت‌پذیری کم برای این دو صفت در شرایط تنش خشکی نشان دهنده‌ی تاثیر زیاد محیط روی دو صفت بود. نتایج بدست آمده از خوشه‌بندی ارقام به روش UPGMA با نشانگر بین ریز ماهواره و خوشه‌بندی به روش WARD با صفات مورفولوژیک منطبق نبود. آغازگر UBC814:(CT)8A با 16 باند چند شکل از کل 17 باند، قدرت تفکیک بالاتری نسبت به سایر آغازگرها داشت و برای بررسی‌های تنوع مولکولی توتون مناسب به نظر می‌رسد. رقم K394 نیز به دلیل عملکرد بالا و پایداری بیشتر عملکرد در دو شرایط، به‌عنوان متحملترین رقم به خشکی شناسایی و معرفی شد. با استفاده از نتایج این تحقیق می‌توان ژنوتیپ‌هایی با تفاوت ژنتیکی زیاد و صفات مطلوب را انتخاب و در برنامه‌های تولید واریته هیبرید با هتروزیس بالا جهت تحمل به تنش خشکی در توتون استفاده نمود.
سیده مریم صالحان، فرهاد نظریان فیروزآبادی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1396 )
چکیده

گل داوودی (Chrysanthemum morifolium) یکی از مهمترین گیاهان شاخه بریده دنیاست. بررسی تنوع ژنتیکی ارقام داوودی موجود در ایران برای موفقیت برنامه­های به­نژادی این گیاه ضروری است. از این­رو، به منظور مطالعه تنوع ژنتیکی ارقام گل داوودی موجود در ایران، 30 رقم در قالب یک طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه کشت شدند. همزمان یک درخت تبارشناسی بر اساس توالی ژن rpoC برای تعدادی از ارقام داوودی ترسیم شد. نتایج تجزیه واریانس داده­های مورفولوژیکی نشان داد که بین ارقام از نظر تقریباً همه صفات اختلاف معنی­داری وجود داشت. به طور کلی، ضریب تنوع فنوتیپی برای بیشتر صفات از ضریب تنوع ژنوتیپی بیشتر بود که نشان دهنده­ی سهم بیشتر عوامل محیطی نسبت به عوامل ژنتیکی بود. صفات عرض برگ، طول دوره گلدهی، قطر نهنج، وزن خشک و وزن تر گل بیشترین وراثت­پذیری را در بین صفات نشان دادند. بیشترین همبستگی ژنوتیپی مثبت و معنی­داری مربوط به صفت عرض گلچه شعاعی با نسبت سطح برگ به عرض آن بود. بر اساس خوشه­بندی وارد، ارقام داوودی به دو خوشه اصلی تقسیم­بندی شدند که بیشترین تعداد در خوشه اول بودند. درخت تبارشناسی ارقام داوودی با استفاده از توالی ژن کلروپلاستی و با روش حداکثر درست نمایی (ML) نشان داد که ارقام داوودی ایرانی به گونه موریفولیوم تعلق دارند، این موضوع نشان می­دهد که احتمالاً ارقام ایرانی از والدین یکسانی اصلاح شده­اند. به­علاوه، فاصله ژنتیکی بین ارقام داوودی از 4/0 تا 9/2 متغییر بود این موضوع نشان می­دهد که به اندازه کافی تنوع ژنتیکی بین ارقام داوودی برای استفاده از ژرم­پلاسم گل داوودی در برنامه­های به­نژادی این گیاه وجود دارد.
امیدعلی اکبرپور،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1396 )
چکیده

برای اجرای هر برنامه  به‌نژادی آگاهی از ساختار ژنتیکی صفت مورد بررسی، میزان تأثیر عوامل محیطی و اثر متقابل عوامل ژنتیکی و محیطی و همچنین اطلاع از تأثیر ثابت و تصادفی بودن فاکتورها بر تحلیل نتایج یک امر ضروری است. به طبع آن تجزیه و تحلیل مولفه‌های واریانس از اهمیت زیادی در به‌نژادی گیاه و دام برخوردار است. برای برآورد مولفه‌های واریانس از برآوردگرهای زیادی استفاده می‌شود که ANOVA یکی از مهمترین آنها است. این برآوردگر در برخی موقعیت ها که داده‌ها نامتعادل هستند و مولفه‌های واریانس منفی برآورد می‌شوند، ناکارآمدتر از برآوردگرهای حداکثر درستنمایی (Maximum Likelihood; ML) و حداکثر درستنمای محدود شده (Restricted Maximum Likelihood; REML) هستند. لذا هدف از این تحقیق بررسی مروری مدل‌های خطی مختلط و مقایسه برآورد مولفه‌های واریانس به روش‌های ANOVA، ML وREML با استفاده از داده‌های آزمایشی است.
 
مهدی رمضانی، مهدی رحیمی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1396 )
چکیده

اسفرزه (Plantago ovata) گیاهی است که برای کاهش التهاب معده و عفونت ادراری و همچنین کنترل قند خون و میزان کلسترول در بدن استفاده می‌شود. روابط فیلوژنی و تنوع ژنتیکی 22 اکوتیپ مختلف اسفرزه (Plantago ovata) با استفاده از 12 نشانگر ISSR و همچنین نه صفت مورفولوژیکی و فنولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس داده‌ها حاکی از تنوع بالا بین اکوتیپ‌های مورد مطالعه بود. تجزیه خوشه‌ای به روش UPGMA توانست 22 اکوتیپ مختلف را بر اساس داده‌های زراعی در دو گروه قرار دهد. همچنین ارزیابی مولکولی اکوتیپ‌ها نشان داد که 12 آغازگر توانستند تعداد 91 نوار چندشکل به وجود آورند. از بین آغازگرهای مورد استفاده، آغازگر UBC813 با 11 نوار و بعد از آن، آغازگر UBC811 با تعداد 10 نوار بیشترین و آغازگر UBC824 با تعداد 4 نوار کمترین تعداد نوار چندشکل را ایجاد نمودند. محتوای اطلاعات چندشکل (PIC) نشانگرها بین 26/0 تا 45/0 و شاخص نشانگری (MI) از 90/0 تا 13/4 متغیر بود. تجزیه خوشه‌ای به روش UPGMA براساس داده‌‌های مولکولی، 22 اکوتیپ مورد مطالعه را در پنج گروه قرار داد که به ترتیب شامل 1، 1، 2، 3 و 15 اکوتیپ بودند. گروه‌بندی اکوتیپ‌ها با نشانگرهای مولکولی با گروه‌بندی اکوتیپ‌ها با صفات مورفولوژیک تفاوت داشت. با توجه به نتایج می‌توان از اکوتیپ‌هایی که فاصله زیادی با هم دارند در برنامه اصلاحی اسفرزه استفاده نمود.
حامد خدایاری، لیدا دولتیان، عبدالناصر محمدی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1396 )
چکیده

انجیر به عنوان یک محصول مهم، در چند دهه اخیر به دلیل بروز تنش­های زنده و غیر زنده دچار فرسایش ژنتیکی شده است. هدف از این تحقیق تعیین تنوع ژنتیکی گونه­های خودروی سرده Ficus در ایران با استفاده از نشانگر ISSR می­باشد. جهت انجام این تحقیق، تعداد 23 نمونه جمعیتی متعلق به  گونه­های این جنس از سراسر کشور جمع آوری و DNA ژنومی آنها از برگ استخراج گردید. از میان 18 آغازگر ISSR مورد آزمایش، شش جفت آغازگر که باندهای مناسب و قابل تحلیل داشت، انتخاب و فرآیند PCR پس از تعیین دمای مناسب برای آنها انجام شد. در مجموع تعداد 83 باند الکتروفورزی PCR تولید شد که از این تعداد 78 باند پلی­مورفیک بودند.  از میان آغازگر­های استفاده شده، آغازگرهای (AG)8 C، (TG)8 A و (GT)8 C مناسب‌ترین آغازگر برای کاربرد در مطالعات آتی تشخیص داده شد. بر اساس نتایج به دست آمده از دندرو گرام رسم شده حاصل از آنالیز داده­های ISSR، 23 جمعیت Ficus  در چهار گروه قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس مولکولی نشان داد که بالاترین میزان فاصله ی ژنتیکی بین جمعیت‌های درون گونه‌ها است. نتایج این تحقیق نشان داد که تاکسون های متعلق به سرده Ficus در ایران از لحاظ تبارزایی بسیار به هم نزدیک می­باشند و ارتباط تولید مثلی و جریان ژنی بین آنها بالا است.
مهرداد حنیفه‌ئی، حمید دهقانی، مصطفی خدادادی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1396 )
چکیده

تنش خشکی یکی از عمده‌ترین خطرات جهانی است که تولید محصول گیاهان زراعی از جمله گشنیز را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به منظور بررسی توارث پذیری و نحوه عمل ژن برای صفات کمی مهم در گشنیز در سه شرایط آبیاری معمولی (WW)، تنش ملایم (MWS) و تنش شدید (SWS)، تلاقی بین دو ژنوتیپ TN-59-158 (والد حساس) و TN-59-230 (والد متحمل) انجام گرفت. والدین و نتاج حاصله از تلاقی سه‌جانبه تغییر یافته در شرایط مزرعه و در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار ارزیابی شدند. تفکیک اثرات اپیستازی به اجزای تشکیل دهنده آن نشان داد که اپیستازی نوع [i] برای صفات تعداد روز تا 50% گل­دهی و وزن هزار میوه در تیمار‌های آبیاری WW و MWS، تعداد روز تا برداشت، عملکرد میوه در بوته و RWC در تیمار‌های آبیاری MWS و SWS و صفات شاخص برداشت و میزان اسانس میوه در تیمار‌های آبیاری WW، MWS و SWS نقش داشت. همچنین صفات تعداد روز تا برداشت و عملکرد میوه در بوته در تیمار آبیاری معمولی تحت تاثیر اپیستازی نوع [j + l] بودند. مقدار اثرات افزایشی در همه صفات به جزء تعداد روز تا برداشت در شرایط آبیاری معمولی بزرگتر از اثرات غالبیت بودند و نسبت غالبیت برای آن‌ها کمتر از یک بود که حاکی از غالبیت نسبی ژن‌های عمل کننده در ارتباط با این صفات بود. بیشترین و کمترین میزان وراثت‌پذیری خصوصی به ترتیب مربوط به صفات میزان اسانس میوه و شاخص برداشت (به ترتیب 65/0 و 03/0) بود.
سهیلا شایان، محمد مقدم واحد، مجید نوروزی، سید ابوالقاسم محمدی، محمود تورچی، بفرین مولایی،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده

تنش خشکی از عوامل کاهش دهنده عملکرد در سطح جهان محسوب می­شود. با توجه به این­که گندم بیشتر در نواحی نیمه خشک کشت می­شود، امروزه توجه زیادی به ایجاد ارقام متحمل به تنش خشکی معطوف شده است. در این پژوهش نحوه وراثت برخی از صفات زراعی و فیزیویولوژیکی در نسل­های مختلف حاصل از تلاقی دو رقم ارگ (والد متحمل به خشکی) و مغان 3 (والد حساس به خشکی) در شرایط مزرعه از طریق تجزیه میانگین نسل­ها در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در سال زراعی 193-1392 مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش به صورت کرت­های خرد شده در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی در دو تکرار صورت پذیرفت. شرایط آبیاری در کرت­های اصلی و نسل­های مورد مطالعه در کرت­های فرعی قرار گرفتند. پس از گرده­افشانی به منظور اعمال تنش کم­آبی،  قطع آبیاری تا انتهای فصل برای کرت­های واجد تنش صورت گرفت. در تجزیه واریانس اختلاف معنی­داری در بین نسل­های مختلف از نظر صفات ارتفاع بوته، طول پدانکل، طول برگ پرچم، عرض برگ پرچم، تعداد پنجه بارور، میزان کلروفیل برگ، دمای برگ، تعداد روز تا رسیدگی، وزن سنبله، وزن کاه، بیوماس، عملکرد دانه و شاخص برداشت مشاهده شد. اثر متقابل نسل در شرایط آبیاری تنها برای عملکرد دانه معنی­دار بود. بعد از تجزیه میانگین نسل­ها در دو شرایط عادی و تنش خشکی، کای اسکور مدل سه پارامتری برای کلیه صفات مورد مطالعه معنی­دار بود که حاکی از حضور اثرات متقابل غیر آللی در وراثت این صفات بود. دامنه وراثت پذیری عمومی و خصوصی برای صفات مورد مطالعه به ترتیب در شرایط عادی 946/0-502/0 و 429/0-244/0 و در شرایط تنش کم­آبی 951/0-653/0 و 377/0-221/0 به دست آمد. متوسط درجه غالبیت برای کلیه صفات مورد مطالعه در هر دو شرایط عادی و تنش کم­آبی بیشتر از یک بود که وجود پدیده فوق غالبیت را در کنترل این صفات نشان داد و مقدار پایین وراثت پذیری خصوصی را توجیه کرد. در هر دو شرایط، واریانس غالبیت بزرگ­تر از واریانس افزایشی برای تمامی صفات بود. این نتایج لزوم بهره­برداری از اثرات غالبیت ژنی در برنامه­های اصلاحی گندم در صورت فراهم شدن تولید واریته­های هیبرید یا انجام گزینش در نسل­های تفرق پیشرفته را نشان می‌دهد هر چند که به علت مشکل انتقال گرده، تولید واریته های هیبرید در گندم در سطح محدودی صورت می گیرد.
محتشم محمدی، رحمت الله کریمی زاده، طهماسب حسین پور، حسن قوجق، کمال شهبازی، پیمان شریفی،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده

برنامه­های اصلاحی معمولاً مبتنی بر ارزیابی تظاهر موفق ژنوتیپ‌ها در مناطق و سال‌های مختلف بویژه در مراحل نهایی گزینش ارقام در محیط هدف، تحت شرایط شیوع طبیعی تنش­های خشکی و گرما هستند. انجام دقیق­تر گزینش ژنوتیپ­های گندم مستلزم کاهش اثرات محیطی برای تبیین ظرفیت ژنتیکی آنها با تحلیل مناسب اثر متقابل ژنوتیپ × محیط است. در این تحقیق، 18 ژنوتیپ پیشرفته گندم نان در پنج ایستگاه گچساران، گنبد، خرم‌آباد، مغان و ایلام در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار طی سه سال زراعی (93-1390) در شرایط دیم ارزیابی شدند. برای بررسی اثرات متقابل ژنوتیپ× محیط بر روی داده‌های سه ساله عملکرد دانه در هر ایستگاه و همچنین تمام ایستگاه‌ها، تجزیه واریانس مرکب انجام شد. سپس به دلیل معنی‌دار بودن اثرات متقابل سال× مکان و ژنوتیپ× سال× مکان، پایداری عملکرد دانه با استفاده از روش­های پارامتری و ناپارامتری ارزیابی شد. لاین­های شماره 10 و 17 به‌ترتیب با تولید 3028 و 3107 کیلوگرم در هکتار بیشترین میزان تولید دانه را داشتند. بر اساس آماره­های پارامتری: CVi، ، ، ، MSY/L و MSPI و آماره­های ناپارامتری: ، ، ، Top، Mid، Low، R-Sum،  و SDR، لاین شماره 10، از پایداری عملکرد مناسبی برخوردار بود. علاوه بر این، لاین­های شماره 12 و 17 نیز محصول و پایداری عملکرد بالایی داشتند. دو لاین زودرس شماره 10 و 17، دارای ارتفاع بوته مطلوب و وزن هزار دانه نسبتاً زیادی بودند.
رضا درویش زاده، هادی علیپور، احمد صرافی،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده

بیماری ساقه سیاه یکی از بیماری‌های مهم قارچی آفتابگردان است. اطلاع از نحوه توارث و کنترل ژنتیکی صفت اهمیت ویژه‌ای در انتخاب روش مناسب به‌نژادی برای مقاومت به این بیماری دارد. در این تحقیق دو ژنوتیپ ENSAT-B5 و AS613 آفتابگردان به همراه ژنوتیپ جهش یافته M5-54-1 که دارای واکنش متفاوت به جدایه­های MP8 و MP10 (قارچ عامل بیماری ساقه سیاه) بودند، انتخاب و نسل‌های F1، F2، BC1 و BC2 از طریق تلاقی‌های ENSAT-B5×AS613 و ENSAT-B5×M5-54-1 ایجاد شدند. نسل‌های حاصل از تلاقی و والدین برای هر مجموعه در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با 3 تکرار در شرایط کنترل شده کشت و آلودگی با جدایه‌های MP8 و MP10 قارچ عامل بیماری انجام شد. به غیر از ترکیب تلاقی [(♀) M5-54-1 × ENSAT-B5 (♂)-MP10]، در دو ترکیب تلاقی [(♀) AS613 × ENSAT-B5 (♂)-MP8] و [(♀) AS613 × ENSAT-B5 (♂)-MP10] معنی‌دار شدن آزمون نیکویی برازش برای مدل سه پارامتری افزایشی- غالبیت حاکی از وجود اثرات متقابل غیرآللی در توارث صفت مقاومت به ساقه سیاه بود. در مدل‌های برازش یافته برای ترکیب های تلاقی مختلف، اثر غالبیت [d] و اثرات متقابل غالبیت × غالبیت [dd] بالا و معنی‌دار بودند که نشان‌دهنده اهمیت بیشتر اثرات غیرافزایشی است. بنابراین انتخاب در نسل‌های اولیه برای این صفت موفقیت آمیز نخواهد بود و بر این اساس تولید ارقام هیبرید برای افزایش مقاومت به بیماری ساقه سیاه توصیه می‌شود.
زهرا حاجی احمدی، رضا شیرزادیان خرم اباد، محمود کاظم زاد، محمد مهدی سوهانی،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده

آفت شب­پره گوجه­فرنگی (Tuta absoluta) از جمله آفات مهم گوجه­فرنگی در کشور ایران به شمار می­رود. تغذیه این آفت موجب خسارت %100-50 به میوه گوجه­فرنگی در جهان شده است. ژنcryIAb  به بسیاری از گیاهان از جمله ذرت منتقل و موجب حفاظت آن­ها در مقابل حمله کرم ساقه­خوار ذرت شده است. در اکثر مطالعات از پیشبرهای دائمی مانند CaMV35S در فرآیند انتقال ژن به گیاهان استفاده می­شود که این امر به دلیل مصرف دائمی انرژی گیاه موجب تغییر در مسیرهای متابولیسمی آن می­گردد. پیشبر القا شونده با زخم MPI (Maize Protease Inhibitor) دارای قدرت و کارایی بالاتری از پیشبر CaMV35S است. بنابراین در پژوهش حاضر، برای اولین بار گیاهان گوجه­فرنگی تراریخت (رقم فلات) حاوی ژن cryIAb تحت پیشبر MPI تولید شد. پیشبرMPI از گیاه ذرت جدا و در ناقل بیانی pPZP122 جایگزین پیشبرCaMV35s  گردید. پس از جداسازی ژنcryIAb  از ناقل pCIB4421، سازه pPZP122:MPI:CryIAb ساخته شد و به سویه AGL1 آگروباکتریوم منتقل شد. تراریخته نمودن گوجه­فرنگی بصورت In planta انجام و گزینش اولیه گیاهان ترایخت در محیط کشت­های حاوی جنتامایسین انجام شد. حضور ژن cryIAb در گیاهچه­های مقاوم نسل اول و دوم به ترتیب %5/62 و % 58/75 با PCR مورد تایید قرار گرفت. حضور پروتئین در لاین­های تراریخت نسل دوم با استفاده از روش لکه­گذاری نقطه­ای پروتئین و به کمک پادتن اختصاصی چند دودمانی پروتئین CryIAb، مورد تایید قرار گرفت. نتایج زیست سنجی گیاهان تراریخته نسل دوم با استفاده از آفت توتا، مقاومت بهبود یافته گیاهان تراریخته علیه آفت را نشان دادند. بنابراین پیشبر القا شونده با زخم MPI می­تواند برای ساخت سازه­های حاوی ژن­های کد کننده پروتئین حشره­کش (مانند انواع مختلف cry) و تراریختی سایر گیاهان مفید باشد تا ژن مورد نظر صرفا در زمان حمله آفت بیان شود.
دکتر محمد معتمدی، پرویز صفری،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده

تنش کم‌آبی یکی از مهمترین عوامل کاهش تولید محصول گندم است و شناخت ساختار ژنتیکی و نوع عمل ژن‌های کنترل‌کننده عملکرد دانه در شرایط تنش برای طراحی روش اصلاحی ضروری است. در این مطالعه از یک طرح تلاقی نیمه دی­آلل (روش دوم گریفینگ) 9 × 9 برای مطالعه ساختار ژنتیکی عملکرد دانه گندم در شرایط تنش و غیرتنش استفاده شد. تجزیه ترکیب­پذیری به روش دوم گریفینگ برای هر دو سطح تنش و غیرتنش معنی­داری واریانس­های GCA و SCA را نشان داد که نشان دهنده کنترل عملکرد دانه توسط اثرات افزایشی و غیرافزایشی ژن­ها می‌باشد. نتایج تجزیه ترکیب­پذیری نشان داد که در میان والدین، ارقام قدس و بم بیشترین GCA را برای عملکرد دانه داشتند و بهترین تلاقی­ها، ارگ × قدس، نوید × مغان، بم × الوند (در هر دو سطح رژیم آبیاری) و بم × قدس (در شرایط تنش) بودند. از تجزیه بای‌پلات داده­های دی­آلل برای نمایش GCA و SCA والدها، تعیین گروه­های هتروتیک و بهترین تلاقی­ها استفاده شد. به طور کلی با توجه به نتایج کسب شده، ارقام بم، قدس و ارگ علاوه بر تحمل به تنش و حفظ عملکرد در شرایط تنش خشکی، توانایی انتقال این ویژگی­ها به هیبریدها را نیز داشتند و از آن­ها می­توان در برنامه­های اصلاحی برای بهبود تحمل به تنش استفاده کرد.
پریا امیری، احمد اسماعیلی، جواد هادیان،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده

مطالعه تنوع ژنتیکی در گیاهان دارویی، یکی از اهداف مهم به‌نژادی است. پیشرفت های اخیر در کاربرد واکنش زنجیر­ه­ای پلیمراز، امکان بررسی افراد یک جمعیت را در تعداد مکان‌های ژنی بیشتری از ژنوم فراهم ساخته است و از میان نشانگرهای مولکولی DNA، نشانگرISSR  نیز به طور موفقیت آمیزی در مطالعات مختلف تنوع ژنتیکی گیاهان استفاده شده است. در این پژوهش، تنوع ژنتیکی 43 نمونه از 5 جمعیت کدوتخم­کاغذی و 4 نمونه از 1 جمعیت کدوتنبل کشت شده در کلکسیون دانشگاه شهید بهشتی توسط 12 نشانگر  ISSRبررسی شد. در مجموع 83 نوار قابل امتیاز­دهی  به­دست آمد و میانگین نوارهای تولیدی توسط نشانگرها 91/6 بود و 100 درصد نوار­های قابل امتیاز­دهی چند شکلی نشان دادند. دندروگرام بر اساس ضریب تشابه جاکارد و روش خوشه­بندی CLink (Complete Linkage)، ترسیم گردید و پنج گروه اصلی به­دست آمد. نتایج به دست آمده از گروه­بندی با دو روش تجزیه به مختصات اصلی و تجزیه خوشه­ای نشان داد که گروه­بندی ارایه شده توسط دو روش مزبور با یکدیگر مشابه بودند. ضریب کوفنتیک محاسبه و 97/0 به­دست آمد. در مجموع نتایج نشان داد که برخی از نشانگرهای ISSR استفاده شده در این تحقیق، برای مطالعات آینده تنوع ژنتیکی در گونه Cucurbita pepo  مفید است.
سعید خاوری خراسانی، عبدالناصر مهدی پور،
دوره 5، شماره 1 - ( 6-1397 )
چکیده

انتخاب ‌بر ‌اساس ‌شاخص ‌مناسب ‌می‌تواند ‌یکی ‌از ‌روش‌های ‌موثر ‌جهت ‌گزینش ‌غیر ‌مستقیم ‌برای ‌بهبود ‌همزمان ‌عملکرد ‌و ‌اجزای ‌آن ‌باشد. ‌به ‌منظور ‌تعیین ‌شاخص ‌انتخاب ‌برای ‌اصلاح ‌ژنتیکی ‌عملکرد، ‌60 ‌هیبرید ‌سینگل ‌کراس ‌ذرت ‌دانه ‌ای ‌در ‌قالب ‌طرح ‌بلوکهای ‌کامل ‌تصادفی ‌با ‌3 ‌تکرار ‌در ‌شرایط ‌تنش ‌خشکی ‌و ‌بدون ‌تنش ‌(شاهد) ‌در ‌قالب ‌دو ‌آزمایش ‌مجزا ‌در ‌ایستگاه ‌طرق ‌مرکز ‌تحقیقات ‌و ‌آموزش ‌کشاورزی ‌و ‌منابع ‌طبیعی ‌خراسان ‌رضوی ‌کشت ‌شدند. ‌شاخص‌های ‌انتخاب ‌براساس ‌صفات ‌وارد ‌شده ‌در ‌تجزیه ‌رگرسیون ‌گام ‌به ‌گام ‌و ‌با ‌در ‌نظر ‌گرفتن ‌ارزشهای ‌فنوتیپی، ‌ژنتیکی ‌و ‌اقتصادی ‌محاسبه ‌شدند. ‌براساس ‌نتایج ‌حاصل ‌از ‌رگرسیون ‌گام ‌به ‌گام ‌در ‌شرایط ‌بدون ‌تنش ‌صفات ‌رسیدگی ‌فیزیولوژیک، ‌ارتفاع ‌بوته، ‌عمق ‌دانه، ‌تعداد ‌دانه ‌در ‌ردیف ‌بلال ‌و ‌طول ‌تاسل ‌جمعا ‌60.68 ‌درصد ‌از ‌تغییرات ‌مربوط ‌به ‌عملکرد ‌را ‌تبیین ‌نمودند، ‌در ‌حالیکه ‌در ‌شرایط ‌تنش ‌صفات ‌تعداد ‌دانه ‌در ‌ردیف ‌بلال، ‌ارتفاع ‌بوته، ‌ارتفاع ‌بلال، ‌وزن ‌هزاردانه، ‌طول ‌بلال ‌و ‌تعداد ‌برگ ‌بالای ‌بلال ‌در ‌مجموع ‌63.77 ‌درصد ‌از ‌تغییرات ‌مربوط ‌به ‌عملکرد ‌را ‌توجیه ‌نمودند ‌که ‌در ‌محاسبه ‌شاخص ‌انتخاب ‌مورد ‌استفاده ‌قرار ‌گرفتند. ‌از ‌5 ‌شاخص‌ ‌انتخاب ‌بهینه ‌(اسمیت-هیزل) ‌و ‌یک ‌شاخص ‌انتخاب ‌پایه ‌(پسک- ‌بیکر) ‌برای ‌گزینش ‌ژنوتیپ‌های ‌ذرت ‌در ‌شرایط ‌تنش ‌رطوبتی ‌و ‌غیر ‌تنش ‌استفاده ‌شد. ‌نتایج ‌نشان ‌داد ‌که ‌مقدار ‌سودمندی ‌نسبی ‌گزینش ‌بر ‌مبنای ‌عملکرد ‌و ‌پیشرفت ‌ژنتیکی ‌مورد ‌انتظار ‌برای ‌کلیه ‌صفات ‌در ‌شاخص ‌دوم ‌اسمیت ‌هیزل ‌در ‌هر ‌دو ‌محیط ‌غیر ‌تنش ‌و ‌تنش، ‌نسبت ‌به ‌سایر ‌شاخص‌ها ‌بیشترین ‌میزان ‌بود. ‌براساس ‌مقادیر ‌عملکرد ‌دانه ‌و ‌شاخص‌های ‌انتخاب ‌بهینه ‌و ‌پایه ‌20 ‌درصد ‌از ‌ژنوتیپ‌های ‌برتر ‌توسط ‌هر ‌شاخص ‌انتخاب ‌شدند. ‌برمبنای ‌نتایج ‌حاصله ‌در ‌شرایط ‌غیرتنش ‌ژنوتیپ ‌60 ‌(رقم ‌تجاری ‌سینگل ‌کراس ‌704 ‌) ‌توسط ‌تمامی ‌شاخص‌ها ‌به ‌عنوان ‌برترین ‌ژنوتیپ ‌و ‌در ‌شرایط ‌تنش ‌رطوبتی ‌ژنوتیپ‌های ‌متفاوتی ‌به ‌عنوان ‌برترین‌ها ‌توسط ‌شاخص‌های ‌مختلف ‌انتخاب ‌گردیدند ‌که ‌می‌توان ‌به ‌ژنوتیپ‌های ‌16 ‌(ME77006/1 × K1263/1)، ‌22 ‌(ME77006/1 × K1263/1) ‌و ‌34 ‌(ME78005/2 × A679) ‌اشاره ‌کرد ‌که ‌لااقل ‌توسط ‌2 ‌یا ‌3 ‌شاخص ‌گزینشی ‌مختلف ‌برای ‌شرایط ‌تنش ‌رطوبتی ‌برگزیده ‌شده‌اند. 
 

حال بی بی بایردست، سید یحیی صالحی لیسار، حسین صبوری، علی موافقی، ابراهیم غلامعلی‌پور علمداری،
دوره 5، شماره 1 - ( 6-1397 )
چکیده

تعیین ‌رابطه ‌بین ‌ژنوتیپ‌ ‌و ‌فنوتیب ‌یکی ‌از ‌اهداف ‌اصلی ‌پروژه‌های ‌به‌نژادی ‌است. ‌امروزه ‌نشانگرهای ‌مولکولی ‌ابزارهای ‌قدرتمندی ‌برای ‌ارزیابی ‌این ‌ارتباط ‌در ‌اختیار ‌به‌نژادگران ‌قرار ‌می‌دهند. ‌در ‌این ‌بررسی ‌تنوع ‌ژنتیکی 112 ‌لاین ‌برنج ‌با ‌استفاده ‌از 20 ‌جفت ‌نشانگر ‌ریزماهواره ‌پیوسته ‌با ‌آلل‌های ‌تحمل ‌به ‌خشکی ‌مورد ‌بررسی ‌قرار ‌گرفت ‌که ‌درمجموع 77 ‌آلل ‌چند ‌شکل ‌با ‌میانگین 3.85 ‌آلل ‌به ‌ازای ‌هر ‌جفت ‌آغازگر ‌تکثیر ‌شد. ‌کم‌ترین ‌تعداد ‌آلل ‌مربوط ‌به ‌نشانگرهای ‌RM28199 ‌و ‌RM212 ‌با ‌2 ‌آلل ‌و ‌بیشترین ‌آن ‌مربوط ‌به ‌نشانگر ‌RM72 ‌با ‌6 ‌آلل ‌بود. ‌میزان ‌اطلاعات ‌چندشکلی ‌برای ‌نشانگرهای ‌مورد ‌بررسی ‌بین ‌0.30 تا 0.72 ‌با ‌میانگین ‌0.58 ‌بود ‌که ‌بیشترین ‌مقدار ‌مربوط ‌به ‌نشانگر ‌RM85 ‌و ‌RM20A ‌و ‌کم‌ترین ‌آن ‌مربوط ‌به ‌نشانگر ‌RM28099 ‌بود. ‌از ‌نظر ‌تنوع ‌ژنی، ‌نشانگرهای ‌RM28099 ‌و ‌RM85 ‌به ‌ترتیب ‌کم‌ترین ‌(0.33) ‌و ‌بیشترین ‌(0.76) ‌تنوع ‌را ‌داشتند. ‌نتایج ‌تجزیه ‌رگرسیون ‌گام‌به‌گام ‌داده‌های ‌ریز‌ماهواره ‌و ‌صفات ‌مورفولوژیک ‌در ‌شرایط ‌غرقاب ‌62 ‌آلل ‌و ‌در ‌شرایط ‌تنش ‌خشکی ‌54 ‌آلل ‌آگاهی‌بخش ‌را ‌برای ‌صفات ‌ارزیابی‌شده، ‌شناسایی ‌نمود. ‌تجزیه ‌خوشه‌ای ‌بر ‌اساس ‌داده‌های ‌مولکولی ‌ژنوتیپ‌ها ‌را ‌به ‌7 ‌گروه ‌تقسیم ‌نمود. ‌با ‌توجه ‌به ‌توزیع ‌مناسب ‌DNA ‌تکثیرشده ‌توسط ‌نشانگرهای ‌مورد ‌بررسی ‌در ‌این ‌تحقیق، ‌از ‌نشانگرهایی ‌که ‌قدرت ‌تفکیک ‌و ‌پیوستگی ‌بالایی ‌با ‌صفات ‌مهم ‌زراعی ‌در ‌شرایط ‌تنش ‌خشکی ‌دارند ‌(و ‌درصورتی‌که ‌در ‌آزمایش‌های ‌بعدی ‌به ‌تأیید ‌برسند)، ‌می‌توان ‌در ‌برنامه‌های ‌به‌نژادی ‌تنش ‌خشکی ‌استفاده ‌نمود. 
 

میترا شهبازی، فرهاد نظریان فیروزآبادی، امیدعلی اکبرپور،
دوره 5، شماره 1 - ( 6-1397 )
چکیده

گل ‌داوودی ‌(Chrysanthemum morifolium) ‌یکی ‌از ‌مهمترین ‌گیاهان ‌زینتی ‌دنیاست ‌که ‌نقش ‌مهمی ‌در ‌رونق ‌صنعت ‌گل ‌و ‌گیاهان ‌باغی ‌در ‌دنیا ‌دارد. ‌آگاهی ‌از ‌تنوع ‌ژنتیکی ‌گل ‌داوودی، ‌یکی ‌از ‌پیشنیازهای ‌بهنژادی ‌این ‌گیاه ‌در ‌جهت ‌اهداف ‌مهم ‌اقتصادی ‌است. ‌نشانگرهای ‌مولکولی ‌سهم ‌بهسزایی ‌در ‌تشخیص ‌و ‌معرفی ‌تنوع ‌ژنتیکی ‌بین ‌و ‌درونگونهای ‌دارند. ‌در ‌همین ‌راستا، ‌تنوع ‌ژنتیکی ‌تعدادی ‌از ‌ارقام ‌گلهای ‌داوودی ‌موجود ‌در ‌ایران ‌با ‌استفاده ‌از ‌توالییابی ‌قسمتی ‌از ‌rDNA ‌به ‌کمک ‌آغازگرهای ‌ITS4 ‌و ‌ITS5 ‌بررسی ‌شد. ‌فاصله ‌ژنتیکی ‌ارقام ‌داوودی ‌از 0.05 ‌تا ‌10.15 ‌متغیر ‌بود ‌که ‌نشان ‌دهندهی ‌تنوع ‌ژنتیکی ‌در ‌بین ‌ارقام ‌ایرانی ‌گل ‌داوودی ‌بود. ‌درخت ‌فیلوژنی ‌گونههای ‌گل ‌داوودی ‌به ‌روش ‌پارسیمونی ‌ترسیم ‌شد ‌و ‌ارقام ‌را ‌به ‌دو ‌کلاد ‌اساسی، ‌یکی ‌مربوط ‌به ‌کلاد ‌موریفولیوم ‌و ‌دیگری ‌کلاد ‌مربوط ‌به ‌بقیه ‌گونههای ‌داوودی، ‌تقسیم ‌نمود ‌که ‌نشان ‌دهندهی ‌قدرت ‌نشانگر ‌ITS ‌در ‌نشان ‌دادن ‌تنوع ‌ژنتیکی ‌بین ‌ارقام ‌گل ‌داوودی ‌بود. ‌در ‌درخت ‌تبارشناسی، ‌تمام ‌ارقام ‌ایرانی ‌در ‌کلاد ‌موریفولیوم ‌قرار ‌گرفتند ‌که ‌نشان ‌میدهد ‌احتمالاً ‌تمام ‌ارقام ‌ایرانی ‌از ‌یک ‌ژنوتیپ ‌یا ‌توده ‌منشا ‌گرفتهاند. ‌نتایج ‌تبارشناسی ‌ارقام ‌داوودی ‌نشان ‌داد ‌که ‌تغییرات ‌و ‌تنوع ‌ژنتیکی ‌فراوانی ‌در ‌جنس ‌گل ‌داوودی ‌مشاهده ‌میشود. ‌این ‌موضوع ‌نشان ‌میدهد ‌که ‌در ‌جریان ‌تکامل، ‌دورگگیریهای ‌درونگونهای، ‌بینگونهای ‌و ‌حتی ‌بینجمعیتی ‌در ‌این ‌گیاه ‌سبب ‌ایجاد ‌تنوع ‌فوقالعادهای ‌شده ‌است ‌که ‌در ‌نتیجه ‌میتوان ‌از ‌آنها ‌در ‌کارهای ‌بهنژادی ‌استفاده ‌کرد. 

شیما تقی خانی، حسین رامشینی، سید احمد سادات نوری، محمود لطفی، علی ایزدی دربندی، نعیمه سوسرایی، عبداله وروانی فراهانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 6-1397 )
چکیده

طالبی ‌محصول ‌مهمی ‌است ‌که ‌به ‌صورت ‌گسترده ‌در ‌مناطق ‌معتدله ‌کشت ‌می‌شود. ‌یکی ‌از ‌مهم‌ترین ‌بیماری‌های ‌این ‌گیاه ‌پژمردگی ‌آوندی ‌ناشی ‌از ‌ oxysporum f.sp. melonis (Fom)Fusarium ‌است. ‌این ‌قارچ ‌هر ‌ساله ‌زیان ‌قابل ‌توجهی ‌به ‌تولیدکنندگان ‌این ‌محصول ‌در ‌سراسر ‌جهان ‌وارد ‌می‌کند. ‌تولید ‌ارقام ‌مقاوم ‌موثرترین ‌راه ‌برای ‌کنترل ‌این ‌بیماری ‌است. ‌تا ‌کنون ‌برای ‌این ‌قارچ چهار ‌نژاد ‌0، ‌1، ‌2 ‌و 1.2 ‌گزارش ‌شده ‌است ‌که ‌نژاد ‌1 ‌مهم‌ترین ‌نژاد ‌در ‌نیمه ‌شمالی ‌کشور ‌است. ‌رقم ‌محلی ‌گرمک ‌که ‌به ‌طور ‌عمده ‌در ‌استان ‌اصفهان ‌کشت ‌می‌شود ‌به ‌نژاد ‌1 ‌حساس ‌است. ‌تک ‌ژن ‌غالب ‌Fom-2 ‌باعث ‌ایجاد ‌مقاومت ‌در ‌برابر ‌نژاد ‌0 ‌و ‌1 ‌می‌شود. ‌در ‌این ‌تحقیق ‌ژن ‌مقاومت ‌از ‌یک ‌رقم ‌خارجی ‌به ‌نام ‌ایزابل ‌به ‌رقم ‌حساس ‌یاده ‌شده ‌با ‌روش ‌تلاقی ‌برگشتی ‌به ‌کمک ‌نشانگر ‌SNP ‌انتقال ‌داده ‌شد. ‌غربال ‌گیاهان ‌در ‌نسل ‌اول، ‌دوم ‌و ‌سوم ‌تلاقی ‌برگشتی ‌با ‌روش ‌مایه ‌زنی ‌گیاه‌چه‌ها ‌انجام ‌گرفت. ‌بخشی ‌از ‌این ‌ژن ‌در ‌والدین ‌توالی‌یابی ‌شد ‌و ‌تفاوت‌های ‌موجود ‌در ‌توالی ‌آلل‌های ‌مقاوم ‌و ‌حساس ‌شناسایی ‌شد. ‌به ‌منظور ‌تایید ‌گیاهان ‌مقاوم ‌در ‌نسل ‌سوم ‌تلاقی ‌برگشتی ‌پس ‌از ‌غربال ‌با ‌روش ‌مایه‌زنی، ‌از ‌نشانگر ‌SNP ‌و ‌روش ‌شناسایی ‌HRM ‌استفاده ‌شد. ‌این ‌روش ‌به ‌طور ‌کامل ‌سه ‌ژنوتیپ ‌مقاوم ‌خالص، ‌مقاوم ‌ناخالص ‌و ‌حساس ‌را ‌از ‌یکدیگر ‌تفکیک ‌کرد. ‌مقاومت ‌بسیاری ‌از ‌گیاهان ‌حاصل ‌از ‌غربال ‌با ‌روش ‌مایه‌زنی، ‌با ‌روش ‌مولکولی ‌نیز ‌تایید ‌شد؛ ‌اگر ‌چه ‌تعداد ‌از ‌گیاهان ‌مقاوم ‌در ‌روش ‌مایه‌زنی، ‌در ‌روش ‌مولکولی ‌به ‌عنوان ‌حساس ‌شناسایی ‌شدند ‌که ‌بیانگر ‌اعتبار ‌بیشتر ‌روش ‌مولکولی ‌در ‌تعیین ‌ژنوتیپ ‌گیاهان ‌است. ‌با ‌خودگشنی ‌و ‌خالص‌سازی ‌گیاهان ‌مقاوم ‌نسل ‌BC3 ‌می‌توان ‌رقم ‌مقاوم ‌گرمک ‌را ‌معرفی ‌کرد. ‌

آرش سلامی، محمدهادی پهلوانی، خلیل زینلی نژاد، محسن اسماعیل زاده مقدم،
دوره 5، شماره 1 - ( 6-1397 )
چکیده

جمع‌آوری ‌و ‌نگهداری ‌ژرمپلاسم، ‌بخصوص ‌توده‌های ‌بومی ‌گونههای ‌مهم ‌زراعی ‌و ‌سازمان‌دهی ‌اطلاعات ‌مربوط ‌به ‌آن‌ها، ‌علاوه ‌بر ‌تداوم ‌استفاده ‌از ‌آن‌ها ‌موجب ‌کاهش ‌خطر ‌فرسایش ‌ژنتیکی ‌آن‌ها ‌میگردد. ‌در ‌این ‌مطالعه ‌توده‌های ‌بومی ‌گندم ‌نان ‌ایرانی ‌جهت ‌بررسی ‌الگوی ‌تنوع ‌ژنتیکی، ‌با ‌استفاده ‌از ‌نشانگرهای ‌مورفولوژیکی ‌و ‌نشانگر ‌مولکولی ‌آیاساسآر ‌مورد ‌ارزیابی ‌قرار ‌گرفتند. ‌از ‌نظر ‌صفات ‌ارتفاع، ‌طول ‌سنبله، ‌طول ‌ریشک، ‌تعداد ‌گرههای ‌سنبله، ‌تعداد ‌دانه ‌در ‌سنبله، ‌طول ‌برگ ‌و ‌وزن ‌دانه ‌تفاوت ‌قابلتوجهی ‌بین ‌توده‌های ‌بومی ‌وجود ‌داشت. ‌همچنین ‌در ‌برخی ‌از ‌توده‌ها ‌مثل ‌خرمآباد ‌و ‌اردبیل ‌تنوع ‌درون ‌جمعیتی ‌برای ‌برخی ‌از ‌خصوصیات ‌به‌ویژه ‌ارتفاع ‌و ‌طول ‌ریشک ‌قابل‌مشاهده ‌بود. ‌در ‌بررسی ‌توده‌ها ‌از ‌نظر ‌نشانگرهای ‌آیاساسآر، ‌در ‌مجموع ‌99 ‌نوار ‌نمرهدهی ‌شد ‌که ‌78 ‌نوار ‌چندشکل ‌بودند. ‌درصد ‌چندشکلی ‌با ‌میانگین ‌81.88 ‌درصد ‌از ‌53.33 ‌درصد ‌برای ‌آغازگر ‌4 ‌تا ‌100 ‌درصد ‌برای ‌آغازگرهای ‌ISSR-9، ‌ISSR-14، ‌ISSR-5 ‌و ‌ISSR-7 ‌متغیر ‌بود. ‌متوسط ‌میزان ‌اطلاعات ‌چندشکلی ‌برای ‌توده‌ها ‌0.3 ‌محاسبه ‌شد. ‌نتایج ‌این ‌مطالعه ‌نشان ‌داد ‌که ‌تنوع ‌درون ‌جمعیت ‌قابل‌توجهی ‌برای ‌توده‌های ‌بومی ‌گندم ‌خرمآباد، ‌مراغه ‌و ‌تربتحیدریه ‌از ‌نظر ‌نشانگرهای ‌آیاساسآر ‌وجود ‌داشت ‌در ‌حالی‌که ‌برای ‌توده‌های ‌خوی، ‌اهواز، ‌اصفهان، ‌مشهد، ‌ارومیه، ‌شیراز ‌و ‌اردبیل ‌تنوع ‌ناچیزی ‌مشاهده ‌شد. ‌نتایج ‌این ‌مطالعه ‌نشان ‌داد ‌که ‌بین ‌و ‌درون ‌توده‌های ‌بومی ‌گندم ‌ایرانی ‌تنوع ‌ژنتیکی ‌با ‌درجات ‌متفاوتی ‌وجود ‌دارد ‌و ‌از ‌این ‌توده‌ها ‌می‌توان ‌به ‌عنوان ‌جمعیت ‌پایه ‌برای ‌استخراج ‌لاینهای ‌خالص ‌استفاده ‌نمود. ‌
 

امیر قلی زاده، حمید دهقانی، مصطفی خدادای،
دوره 5، شماره 1 - ( 6-1397 )
چکیده

در ‌هر ‌برنامه ‌اصلاحی، ‌آگاهی ‌از ‌نوع ‌عمل ‌ژن‌های ‌کنترل‌کننده ‌توارث ‌صفات ‌اهمیت ‌فراوانی ‌دارد. ‌در ‌این ‌تحقیق ‌به ‌منظور ‌برآورد ‌پارامترهای ‌ژنتیکی ‌صفات، ‌نتاج ‌حاصل ‌از ‌تلاقی‌ ‌دی‌آلل ‌6 ‌ژنوتیپ ‌گشنیز ‌در ‌نسل‌های ‌F1 ‌و ‌F2 ‌مورد ‌ارزیابی ‌قرار ‌گرفتند. ‌ژنوتیپ‌های ‌مورد ‌بررسی ‌در ‌سه ‌شرایط ‌متفاوت ‌آبیاری ‌به ‌طور ‌جداگانه ‌در ‌قالب ‌طرح ‌بلوک‌های ‌کامل ‌تصادفی ‌با ‌سه ‌تکرار ‌در ‌هر ‌آزمایش ‌در ‌سال ‌زراعی ‌95-1394 ‌مورد ‌ارزیابی ‌قرار ‌گرفتند. ‌نتایج ‌تجزیه ‌واریانس ‌ژنتیکی ‌حاکی ‌از ‌معنی‌دار ‌بودن ‌میانگین ‌مربعات ‌ترکیب‌پذیری ‌عمومی ‌و ‌خصوصی ‌برای ‌تمامی ‌صفات ‌مورد ‌بررسی ‌بود ‌که ‌نشان‌دهنده ‌اهمیت ‌اثرات ‌افزایشی ‌و ‌غیر ‌افزایشی ‌ژن‌ها ‌در ‌کنترل ‌این ‌صفات ‌بود. ‌اثرات ‌افزایشی ‌در ‌کنترل ‌صفات ‌ارتفاع ‌بوته، ‌تعداد ‌برگ، ‌تعداد ‌شاخه ‌و ‌عملکرد ‌بیولوژیک ‌مهم‌تر ‌بودند؛ ‌در ‌حالی ‌که ‌نقش ‌اثرات ‌غیرافزایشی ‌ژنی ‌در ‌کنترل ‌صفات ‌شاخص ‌برداشت ‌و ‌عملکرد ‌میوه ‌بیشتر ‌از ‌اثرات ‌افزایشی ‌بود. ‌بنابراین ‌تهیه ‌دورگهای ‌برتر ‌با ‌استفاده ‌از ‌روش‌های ‌به‌نژادی ‌مبتنی ‌بر ‌آزمون ‌نتاج ‌در ‌جهت ‌بهبود ‌این ‌صفات ‌موثر ‌خواهد ‌بود.همچنین ‌در ‌میان ‌والدهای ‌انتخاب ‌شده، ‌والد ‌P4 ‌در ‌آبیاری ‌معمولی ‌و ‌تنش ‌خشکی ‌ملایم ‌و ‌والد‌ ‌P6 ‌در ‌تنش ‌خشکی ‌شدید، ‌بهترین ‌والدها ‌برای ‌استفاده ‌به ‌عنوان ‌والد ‌‌دهنده ‌در ‌توسعه ‌واریته‌های ‌گشنیز ‌با ‌عملکرد ‌بالا ‌بودند.

شاهین جهانگیرزاده خیاوی، ذبیح اله زمانی، محمدرضا فتاحی، معصومه عاشورپور،
دوره 5، شماره 1 - ( 6-1397 )
چکیده

DNA کلروپلاستی 64 نمونه سیب (.spp Malus) (54 ژنوتیپ بومی ایران، پنج رقم تجاری و پنج پایه) برای مشخص کردن هاپلوتایپ‌های آنها با کاربرد روش واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز-تفاوت طول قطعات حاصل از هضم (PCR-RFLP) بررسی شد. تقریبا 4320 bp از ژنوم کلروپلاست با کاربرد دو جفت آغازگر عمومی کلروپلاست و دو آنزیم برشی محدودگر (MseI و EcoRI) بررسی گردید. تمام جهش‌های شناسایی شده، حذف-اضافه در محدوده bp  40- 10 بودند. ترکیب تمام جهش‌ها، شش هاپلوتایپ (H1, H2, H3, H4, H5, H6) را در نمونه‌های مورد بررسی معرفی نمود. مشخص شد که پایه سیب بومی رقم گمی آلماسی هاپلوتایپ اختصاصی خود را دارا بوده و از تمامی نمونه‌های مورد بررسی منطقه خود (آذربایجان) متفاوت است. اطلاعات تنوع DNA کلروپلاستی می‌تواند برای مطالعات فیلوژنتیکی در این گیاه به کار رود و چند شکلی‌های مشخص شده در ژنوم سیتوپلاسمی با روش PCR-RFLP می‌تواند به درک وراثت مادری سیب کمک کند. 


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

پژوهش های ژنتیک گیاهی Plant Genetic Researches
Persian site map - English site map - Created in 0.4 seconds with 49 queries by YEKTAWEB 4642