176 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
رویا زیرک، علی سلیمانی، مهرشاد زینالعابدینی، حمید حاتمی ملکی، عزیزاله خیری،
دوره 5، شماره 2 - ( 12-1397 )
چکیده
در این تحقیق تنوع ژنتیکی تعداد 30 ژنوتیپ سنجد متعلق به زیستگاههای استان آذربایجان شرقی (مناطق تبریز، مراغه و ملکان) با استفاده از نشانگرهای مرفولوژیکی و ملکولی AFLP ارزیابی شد. نتایج آمارههای توصیفی صفات کمی و کیفی بیانگر وجود تنوع در ژرم پلاسم مورد ارزیابی بود. با استفاده از الگوریتم UPGMA بر پایه صفات کمی و کیفی، ژنوتیپها در 5 گروه قرار گرفتند. در گروه اول بیشتر ژنوتیپهای منطقه مراغه و در گروه سوم بیشتر ژنوتیپهای منطقه تبریز قرار گرفتند. از تعداد 14 ترکیب آغازگر EcoRI-MseI برای انگشتنگاری ژنوتیپها استفاده شد و در مجموع تعداد 439 نوار چند شکل تکثیر شد. براساس معیار تشابه جاکارد، کمترین شباهت ژنتیکی (25 درصد) بین ژنوتیپهای 19 (منطقه ملکان) و 27 (منطقه مراغه) مشاهد شد. نتایج تجزیه به مختصات اصلی بیانگر پوشش ژنومی مناسب نشانگرهای AFLP انتخاب شده در این مطالعه بود. بیشترین مقدار محتوای اطلاعات چندشکل (0.83 درصد) مربوط به ترکیب آغازگری MTTT-EGA و کمترین مقدار آن (0.33 درصد) مربوط به ترکیب آغازگری MGT- ETA بود. تجزیه خوشهای با استفاده از دادههای ملکولی ژنوتیپها را در 3 گروه قرار داد. بر این اساس تودههایی با توزیع مناطق جغرافیایی مشابه در کنار هم قرار نگرفتند، لیکن گروهبندی بر اساس صفات مرفولوژیکی کمی و کیفی تا حدود زیادی با توزیع جغرافیایی ژنوتیپها همخوانی نشان داد. این نتایج بر اساس نظریه تکامل همگرا و تا حدودی بدلیل تکثیر غیرجنسی سنجد از ژنوتیپهای مادری محدود و توزیع آنها در مناطق جغرافیایی مورد مطالعه، قابل تفسیر میباشد.
سیده زهرا حسینی، احمد اسماعیلی، سید سجاد سهرابی،
دوره 5، شماره 2 - ( 12-1397 )
چکیده
خشکسالی یکی از عوامل مهم محدودکننده تولید در جهان است و کاربرد روشهای بهنژادی یک راهکار اساسی در تولید ارقام متحمل و سازگار به تنش خشکی میباشد. بهمنظور بررسی و تعیین مؤثرترین شاخصهای تحمل به تنش و شناسایی ژنوتیپهای متحمل به تنش خشکی، 15 ژنوتیپ گلرنگ، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط (تنش کمآبیاری و بدون تنش)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اختلاف معنیداری بین ژنوتیپها از نظر صفات مورد مطالعه، شاخصهای مقاومت به تنش و نیز عملکرد در دو شرایط محیطی تنش و بدون تنش وجود دارد. همبستگی مثبت و معنیداری بین عملکرد دانه در شرایط تنش با شاخص تحمل تنش میانگین هارمونیک و شاخص میانگین هندسی بهرهوری برآورد شد و نشان داد که این شاخصها برای تعیین ژنوتیپهای متحمل به خشکی مناسب میباشند. بین شاخصهای حساسیت به تنش و شاخص تحمل با عملکرد دانه در شرایط تنش هیچ رابطه معنیداری دیده نشد، بنابراین این شاخصها برای شناسایی ژنوتیپهای متحمل به خشکی مناسب نبودند. در مجموع با استفاده از نمودار پراکنش سهبعدی، تجزیه به مؤلفههای اصلی و تجزیه بایپلات، دو ژنوتیپ 6 (Syrian) و 8 (Kino-76) بهعنوان متحملترین ژنوتیپها برای شرایط تنش خشکی و پر عملکردترین ژنوتیپها برای شرایط بدون تنش انتخاب شدند.
سیده مینو میرعرب رضی، رضا شیرزادیان خرم آباد، حسین صبوری، بابک ربیعی، حسین حسینی مقدم،
دوره 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
شوری یک عامل محدود کننده مهم در تولید بیشتر گیاهان و از جمله برنج است. با توجه به محدود بودن سطح زیر کشت، شناسایی ژنوتیپهای متحمل به تنشهای محیطی و بهویژه شوری از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تنوع ژنتیکی بین 114 لاین نوترکیب حاصل از تلاقی ارقام طارم محلی × خزر تحت شرایط بدون تنش و تنش شوری هشت دسی زیمنس بر متر در مرحله رشد زایشی در قالب طرح کاملا تصادفی بود. تجزیه واریانس مرکب صفات نشان داد که اختلاف بین لاینها برای تمامی صفات معنیدار بود. بررسی ضرایب تغییرات ژنوتیپی نیز نشان داد که بیشترین تنوع ژنتیکی در بین لاینهای نوترکیب مورد مطالعه مربوط به صفات تعداد خوشه در بوته بود و در مقابل، صفات تعداد روز تا 50 درصد گلدهی کمترین تنوع ژنتیکی را در بین این لاینها نشان دادند. در شرایط بدون تنش و تنش بالاترین همبستگی ژنوتیپی و فنوتیپی عملکرد دانه با تعداد دانه پر دربوته مشاهده شد. براساس تجزیه خوشهای عملکرد دانهی لاینها در شرایط نرمال، ژنوتیپها به چهار دسته و در شرایط شوری به سه دسته گروهبندی شدند. لاینهای مربوط به گروه سوم در هر دو شرایط از میانگین بالاتری نسبت به میانگین کل برخوردار بودند. در مجموع، نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که تنوع ژنتیکی قابل توجهی بین لاینهای مورد مطالعه از نظر تحمل به شوری وجود دارد و میتوان از این تنوع در برنامههای اصلاحی بعدی استفاده کرد. بر این اساس، لاینهای 83، 81، 56، 39، 37 و 89 حساسترین و لاینهای 107، 101، 16، 100، 84، 98، 47، 32، 14، 29، 95، 63، 5، 49، 92 و 10 متحملترین لاینها به تنش شوری بودند و عملکرد و اجزای عملکرد بالاتری داشتند. لاینهای متحمل مستقیماً جهت کشت در مزارع شور و یا جهت انتقال تحمل به شوری به ارقام تجاری از طریق برنامههای اصلاحی آینده پیشنهاد میشوند.
لیلی طحانی، مهرآنا کوهی دهکردی، حمید دهقان زاده،
دوره 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
بابونه آلمانی با نام علمی (chamomilla Matricaria) گیاهی علفی، یکساله از تیره کاسنی است. بابونه از دیرباز عمدتا به منظور استفاده از اسانس و عصاره آن در صنایع دارویی ،آرایشی و بهداشتی، عطرسازی و چاشنی های غذایی به عنوان ستاره ای در میان گیاهان دارویی مطرح بوده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تنوع ژنتیکی در نه جمعیت بابونه آلمانی با استفاده از نشانگر ملکولی SCoT انجام شد. ده آغازگر SCoT مورد استفاده قرار گرفت، آغازگرها نوارهای چندشکل با الگوی نواری واضح ایجاد کردند. در مجموع 141 نوار ایجاد شد که از این بین 140 نوار (5/96 درصد) چندشکلی نشان دادند. تجزیه خوشهای با استفاده از الگوریتم UPGMA و بر اساس ضریب تشابه جاکارد انجام شد، نتایج حاصل از تجزیه خوشهای و تجزیه به مولفههای اصلی توانست نمونههای جمعیتی بابونه را به چهار گروه تقسیم نماید. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مولکولی (AMOVA) نشان داد میزان تنوع بین گروهی بیشتر از تنوع درون گروهی است به طوری که 55 درصد تنوع مربوط به تنوع بین گروهها بود. نتایج این پژوهش نشان داد نشانگرهای SCoT در تعیین میزان تنوع ژنتیکی و روابط خویشاوندی نمونههای جمعیتی مورد مطالعه بابونه از کارایی بالایی برخوردار هستند.
سیدعلیمحمد میرمحمدی میبدی، پوراندحت گلکار،
دوره 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
بهنژادی با هدف بهبود کمی و کیفی گیاهان، طیف گستردهای از روشها و فنون را به کار گرفته است. نشانگرهای ملکولی از ابزارهایی هستند که چشمانداز جدیدی را برای پیشرفتهای بهنژادی گیاهان فراهم کردهاند. این مقاله مزایا و کاربردهای متنوع نشانگرهای مولکولی و بهرهگیری از توان بالای پلیمورفیسم طبیعی موجود در داخل جوامع در تلفیق با توانمندیهای روشهای بهنژادی گیاهی مرسوم را مرور کرده است. نشانگرهای مولکولی از عوامل محیطی تأثیرپذیری ندارند و فراوانی بالای آنها از نظر تعداد و تنوع بالای ساختاری آنها به عنوان بخشی از مزایای نشانگرها در تشخیص هویت، تعیین تنوع ژنتیکی گونهها و بررسی روابط خویشاوندی گیاهان به شمار میرود. نشانگرها در کشف اطلاعات بیشتر در مورد حفظ کلکسیونهای ذخایر ژنتیکی گیاهی، تشخیص واریتهها، مکانیابی و تعیین تعداد ژنهای کنترلکننده صفات کمک میکنند. توالییابی ژنوم، تهیه نقشههای فیزیکی و ژنتیکی، انگشتنگاریهای ژنومی و بهنژادی گیاهان به عنوان برخی از دیگر کاربردهای این ابزار در بهنژادی گیاهی میباشد. کارایی بالای انتخاب به کمک نشانگر در انتخاب ژنوتیپها به عنوان والد تلاقی و انتخاب به کمک نشانگر در برنامههای بهنژادی و انتخاب ژنومی تأکید شده است. فناوریهای جدید فرصتهای خوبی را برای یافتن الگوهای تنوع ژنتیکی برای پیشبرد برنامههای بهنژادی ایجاد کردهاند. امروزه با توسعه سریع فناوری توالییابیهای نسل جدید، توالییابی ژنومی و روشهای با کارایی بالا برای نشانگرها، ایجاد نشانگرهای جدید مانند EST-SSR از Simple Sequence Repeats (SSR) و Single Nucleotide Polymorphisms (SNPs) را آسان کرده است. این نشانگرها میتوانند با موفقیت در شتاببخشی به تحقیقات و برنامههای بهنژادی گیاهان زراعی بهکار گرفته شوند.
مهدی سلطانی حویزه، سیداحمد سادات نوری، وحید شریعتی، محبوبه امیریپور،
دوره 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
گیاه دارویی زنیان یک منبع غنی از ترکیبات فعال دارویی و دارای اثرات مختلف دارویی است. با توجه به اینکه نشانگرهای ریزماهواره دارای نقش کلیدی در ژنوم و مرتبط با ژنها بویژه در بیوسنتز متابولیتهای ثانویه در گیاهان دارویی هستند، لذا در این مطالعه، از توالییابی ترنسکریپتوم زنیان برای اولین بار جهت شناسایی نشانگرهای ریزماهواره استفاده شد. پس از انجام توالییابی توسط پلتفرمIllumina HiSeq 2000 بصورت دو طرفه، ارزیابی کیفیت خوانشها توسط نرمافزار FastQC، تریمکردن با نرمافزار Trimmomatic و یکپارچهسازی نوپدید با استفاده از نرمافزار Trinity انجام گردید. در این پژوهش، 11468 توالی یونیترنسکریپت (7913توالی یونیژن) حاوی 13593 ریزماهواره بالقوه یافت شد. فراوانترین نوع ریزماهوارهها، دینوکلئوتیدها (67درصد) و ترینوکلئوتیدها (24درصد) بودند. همچنین تکرارهای ششتایی فراوانترین تکرارها بودند و توالی غالب، AG/CT (31درصد) بود. 65درصد ریزماهوارهها از ریزماهواره کلاس دوم (10 تا 20 نوکلئوتید) و 35 درصد از ریزماهواره کلاس اول (بیش از 20 نوکلئوتید) بودند. فراوانی ریزماهوارهها تقریبا یک در هر 10.1 کیلو باز توالی یکپارچه شده بود. 57.9درصد یونیژنهای حاوی ریزماهواره، با ژنوم هویج بلاست شدند. تعداد 3437 یونیژن (43درصد) دارای دستهبندی کارکردی بودند که از میان آنها تعداد 2219 یونیژن (64.6 درصد) به دسته "فرآیند متابولیکی" و 71 یونیژن (2.1درصد) به دسته "فرآیند متابولیکی ثانویه" تخصیص داشت. در این تحقیق 12 ژن در مسیر پایه بیوسنتز ترپنوئیدها شناسایی شدند که ترنسکریپت مربوط به آنها دارای ریزماهواره بود. این ریزماهوارهها احتمالاً در بیان ژنها و تولید متابولیتها بویژه متابولیتهای ثانویه نقش دارند. معرفی این نشانگرها میتواند برای مطالعات آینده انتخاب به کمک نشانگر، تنوع ژنتیکی و ساخت نقشههای ژنتیکی در این گیاه دارویی مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
نگین اصلاحی، مژگان کوثری، مصطفی مطلبی#، محمدرضا زمانی، سپیده اکبری،
دوره 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
انتقال از فاز رویشی به فاز زایشی در گیاهان مهمترین رویداد در تولید و نوآوریهای ژنتیکی است، این پدیده در گیاهان عالی تحت تأثیر بسیاری از عوامل ژنتیکی و محیطی میباشد. مطالعات نشان میدهند که یکی از عوامل محیطی تأثیرگذار در فرایند رشد زایشی و گلدهی گیاهان، گونههای قارچ تریکودرما هستند که به فراوانی در خاک وجود دارند. این مطالعه به منظور ارزیابی توانایی دو سویه Trichoderma harzianum نوترکیب حاوی کیتیناز کایمر 42 (حاوی دمین ChBD) و سویه وحشی به منظور تأثیر بر گلدهی و بهبود عملکرد لوبیا در شرایط گلخانهای انجام شد. بدین منظور، پارامترهای مؤثر در گلدهی مانند تعداد گل، زمان گلدهی و پارامترهای مؤثر در عملکرد اندازهگیری گردید. همچنین بیان برخی ژنهای مربوط به گلدهی از جمله FT و SOC1 با استفاده از تکنیک PCR Real time مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که گیاهان تیمار یافته با سویههای نوترکیب افزایش معنیداری در تعداد گل و نیز گلدهی زودتر نسبت به والد وحشی و گیاهان کنترل داشتند. همچنین گیاهان تیمار یافته با سویههای نوترکیب تفاوت معنیداری در تعداد و وزن غلاف نسبت به گیاهان تیمار یافته با سویه وحشی تریکودرما و گیاهان بدون تیمار نشان دادند. علاوهبراین، گیاهان تحت تیمار با سویه T13، سطوح بیشتر بیان FT و SOC1 را به ترتیب به میزان 3.42 و 3.41 برابر نسبت به سایر تیمارها و گیاه کنترل نشان دادند. در نهایت، سویه نوترکیب T13 با تأثیر بر میزان گلدهی و بدنبال آن افزایش عملکرد گیاه در مقایسه با سایر سویهها، عملکرد بهتری نشان داد.
عاطفه خاکپور، مریم ذولفقاری، کریم سرخه،
دوره 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
شیرینبیان یکی از گیاهان دارویی با ارزش و در معرض انقراض است. شناسایی و معرفی تودههایی که ماده مؤثره گلیسیریزین بیشتری دارند از برنامه های اصلاحی مهم است. روشهای ژنومیکس کارکردی مانند تجزیه و تحلیل توالیهای EST، امکان شناسایی خانوادههای ژنی حفاظت شده بین گونههای مورد مطالعه و بررسی بیان ژن و تفسیر ژنوم را فراهم آورده است. در این پژوهش به منظور شناسایی جنبههای مولکولی و تحلیل کارکردی ژنوم و شبکه ژنی دخیل در سنتز گلیسیریزین، 55960 توالی EST مربوط به دو گونه مختلف این گیاه و همچنین توالیهای پروتئینی مورد تجزیه و تحلیل بیوانفورماتیکی قرار گرفتند. همچنین جهت اعتبار سنجی نتایج، تغییرات بیان نسبی چهار ژن مهم در مسیر بیوسنتز گلیسیریزین شامل اسکوآلن سنتاز(SQS)، بتا- آمرین سنتاز (BAS)، بتا- آمرین 11- اکسیداز (CYP88D6) و UDP- گلوکورونسیل ترانسفراز (UGT) مورد بررسی قرار گرفت. پس از پیرایش و کیفیتسنجی اولیه توالیها، 6427 توالی کانتیگ و 30895 سینگلتون ( 37322یونیژن) ایجاد گردید که در مجموع 26884666جفتباز ( 7.06درصد) از ژنوم شیرینبیان را پوشش دادند. فعالیت عملکردی ژنومی نشان داد که اکثر ژنها در فعالیت کاتالیزوری و فرآیندهای سلولی و متابولیکی نقش داشتند و معلوم شد که این ژنها در درون سلول و اندامکهای درون سلولی فعالیت میکنند. مکانیابی این دسته از ژنها نشان داد که ژنهای مهم مسیر سنتز گلیسیریزین در شبکه آندوپلاسمی متمرکز شدهاند. نتایج اعتبار سنجی با استفاده از qRT-PCR نشان داد که در فصل پاییز و در بافت ریزوم، ژنهای BAS ، CYP88D6، UGT و SQS دارای بیان نسبی بیشتری بودند. نتایج حاصل از این مطالعه میتواند برای توالییابی ژنوم، حاشیهنویسی (گروههای کارکردی)، تنوع ژنتیکی و نیز مطالعات عملکرد مولکولی و ژنومیکسی این گیاه ارزشمند باشد.
سارا مطلبی نیا، امید سفالیان، علی اصغری، علی رسولزاده، بهرام فتحی،
دوره 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
در تحقیق حاضر، بهمنظور ارزیابی شاخصهای تحمل به خشکی در ارقام کلزا و ارتباط آنها با نشانگرهای ISSR، 12 ژنوتیپ با استفاده از آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 سطح آبیاری (شاهد و آبیاری بعد از تخلیه 60 و 85 درصد رطوبت) در گلخانهی دانشگاه محقق اردبیلی مورد بررسی قرار گرفتند. ارزیابی ژنوتیپها از نظر تحمل به خشکی توسط شاخصهای کمی شامل میانگین حسابی (MP)، میانگین هندسی (GMP)، حساسیت به تنش (SSI)، تحمل به تنش (STI) و شاخص تحمل (TOL) صورت گرفت. تجزیه واریانس در هر پنج شاخص محاسبه شده مورد بررسی بر اساس طرح کاملاً تصادفی در دو سطح تنش، بین ارقام اختلاف معنیدار مشاهده شد. با توجه به نتایج مقایسه میانگین در هر دو سطح تنش، رقم SLMO46 با داشتن بیشترین مقدار شاخصهای MP و STI و میزان پایین TOL بهعنوان مقاومترین و رقم کارون با داشتن بیشترین مقدار شاخص SSI، حساسترین رقم شناخته شد. با توجه به نتایج بهدست آمده از تجزیه به عاملها نیز در سطح اول ژنوتیپ ساریگل 32 و تا حدودی ژنوتیپ کارون و در سطح دوم رقم طلایه و تا حدودی رقم ساریگل 32 بهعنوان ژنوتیپهای حساس و در هر دو سطح ژنوتیپ SLMO46 مقاوم به تنش شناخته شدند. همبستگی فنوتیپی عملکرد دانه در شرایط تنش و بدون تنش خشکی در دو سطح با 5 شاخص بررسی گردید. در شرایط تنش اول عملکرد دانه با شاخصهای بهرهوری متوسط، میانگین هندسی بهرهوری و شاخص تحمل تنش همبستگی مثبت و معنیدار نشان داد. در شرایط تنش دوم نیز شرایط مانند تنش اول بود با این تفاوت که همبستگی معنیداری بین شاخصهای تحمل و تحمل خشکی به دست نیامد. تجزیه همبستگی کانونیک در رابطه با شاخصهای خشکی و نشانگرهای مولکولی در پنج نشانگر (5، 9، 11، 14 و 19) که دارای بیشترین درصد چندشکلی بودند با استفاده از ضرایب تابع اول انجام شد. از تکنیک ISSR-PCR برای شناسایی برخی از نشانگرهای مولکولی مرتبط با شاخصهای تحمل خشکی استفاده شد. در مجموع از 18 آغازگر ISSR استفاده گردید که 106 نوار واضح و قابل امتیازدهی تولید کردند و از این میان 60 نوار (168/53 درصد) چندشکل بودند. در نهایت با توجه به نتایج بهدست آمده، از نشانگرهای مذکور میتوان در برنامههای پرورش کلزا در جهت تحمل خشکسالی استفاده کرد.
اعظم مؤیدی نژاد، بهروز محمد پرست، قاسم حسینی سالکده، احسان محسنی فرد، محمد علی نجاتیان،
دوره 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
میکروRNAها (miRNAs) بهعنوان گروهی از RNAهای کوچک غیرکدکننده نقش مهمی در تنظیم رشد، نمو و پاسخ گیاهان به تنشهای مختلف ایفا میکنند. در این تحقیق بیان سه miRNA پاسخدهنده به خشکی (miR160 ، miR159 و (miR169 با استفاده ازqRT-PCR در دو رقم انگور متحمل (یاقوتی) و حساس به خشکی (بیدانهسفید) تحت شرایط تنش خشکی مورد مقایسه قرار گرفت. بهمنظور شناسایی عناصر تنظیمی بالقوه در پروموتر miRNAهای مورد بررسی، توالی بالادست پیش ساز این miRNAها توسط پایگاه دادهای PlantCARE مورد آنالیز قرار گرفت. موتیفهای مرتبط با خشکی مانند ABREها و MBSها در مناطق تنظیمی miRNAها شناسایی شدند. سه فاکتور رونویسی مرتبط با سیگنالینگ هورمونهای گیاهی اسید آبسیزیک (ABA) و اکسین بهعنوان مهمترین ژنهای هدفmiRNA های مورد بررسی، شناسایی شدند. الگوی بیان miRNAهای مورد بررسی بسته به نوعmiRNA و نوع رقم، متفاوت بود، بهطوریکه بیان miRNA159 تحت تأثیر تنش در رقم بیدانهسفید بدون تغییر بود و در رقم یاقوتی افزایش یافت اما بیان miRNA160 وmiRNA169 در دو رقم مورد بررسی بهصورت معکوس تغییر یافت. پروفایل بیان وابسته به ژنوتیپ (رقم) نشان داد که پاسخ miRNA ها به تنش خشکی در میان ژنوتیپهای خیلی نزدیک با حساسیت متفاوت به تنش نیز متفاوت است. بهطورکلی با توجه به نقش ژنهای هدف بالقوه miRNA های مورد بررسی، بهنظر میرسد که تغییر بیان miRNAهای ارزیابیشده درنهایت به تحمل بهتر تنش خشکی در رقم یاقوتی منجر میشود.
سمیه داداشی، رضا درویش زاده، مجتبی نورآئین، حمید حاتمی ملکی،
دوره 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
بهمنظور تجزیه و تحلیل گرافیکی و برآورد پارامترهای ژنتیکی مربوط به عملکرد و اجزای آن، از تلاقیهای دایآلل یکطرفه شش رقم توتون استفاده شد. در این بررسی نتاج F2 به همراه والدها در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایج تجزیه واریانس حاکی از وجود تفاوت معنیدار بین ژنوتیپها برای صفات ارتفاع بوته، تعداد برگ، وزن خشک برگ و وزن تر برگ بود. برای تجزیهی دادهها از روش گرافیکی هیمن استفاده گردید. تجزیه دایآلل نشان دهندهی وجود عمل افزایشی و غالبیت در وراثت همه صفات مورد مطالعه بود. البته در صفات ارتفاع بوته، تعداد برگ، طول و عرض برگ، قطر ساقه، فاصله میانگره و وزن خشک برگ میزان اثرات افزایشی بیش از اثرات غالبیت و در صفت وزن تر برگ میزان اثر غالبیت بیش از اثر افزایشی بود. دخالت عمل افزایشی ژن در وراثت وزن خشک برگ (عملکرد) نشان دهندهی تأثیر انتخاب برای اصلاح این صفت بود. با توجه به اینکه وزن تر برگ توسط عمل غالبیت کنترل شد، بنابراین روشهای مبتنی بر دورگگیری برای اصلاح این صفت مؤثر هستند. همچنین عمل افزایشی و غالبیت ژن در وراثت صفات عملکرد، ارتفاع بوته و تعداد برگ دخالت داشتند. با توجه به برآوردهای میانگین درجه غالبیت و نتایج تجزیه و تحلیل گرافیکی، عمل ژن برای وزن تر برگ از نوع فوقغالبیت بود، بنابراین برای افزایش و بهبود این صفت میتوان از پدیدهی هتروزیس بهره برد. برای ارتفاع بوته، تعداد برگ و عملکرد، عمل ژن از نوع غالبیت نسبی بود.
میترا خادمی، فرهاد نظریان فیروزآبادی،
دوره 6، شماره 1 - ( 6-1398 )
چکیده
اخیراً، روشهای جدید بهنژادی مولکولی و مهندسیژنتیک برای غلبه بر محدویتهای بهنژادی سنتی در ایجاد گیاهان مقاوم به بیماری بهوجود آمدهاند. استفاده از پپتیدهای ضدمیکروبی در تولید گیاهان تراریخت مقاوم به طیف گستردهای از بیمارگرهای گیاهی با موفقیتهای فراوانی همراه بوده است. در میان تعداد زیادی از پپتیدهای ضدمیکروبی، درماسپتین B1 یک پپتید ضدمیکروبی کاتیونی بهطول 31 اسید آمینه با خاصیت ضدمیکروبی علیه طیف وسیعی از بیمارگرهای بیماریزا میباشد. با هدف افزایش کارایی ضدمیکروبی این پپتید، توالی کدکنندهی پپتید ضدمیکروبی DrsB1 یک بار به انتهای N و بار دیگر به انتهای C توالی کدکنندهی دمین اتصال به کیتین ژن Avr4 قارچ کلادوسپوریوم فلاوم (Cladosporium fulvum) متصل و سامانههای ژنی (CBD-DrsB1 and DrsB1-CBD) به کمک روش اگروباکتری به ریزنمونههای برگی گیاه توتون منتقل گردیدند. با استفاده از واکنشهای PCR، RT-PCR و SDS-PAGE بهترتیب حضور ترانسژنها و بیان آنها در گیاهان تراریخت توتون تأیید شد. فعالیت ضدمیکروبی پپتیدهای نوترکیب استخراج شده علیه تعدادی از بیمارگرهای گیاهی و انسانی مورد بررسی قرار گرفت. دو پپتید نوترکیب دارای اثرات بازدارندگی معنیداری (P ≤ 0.01) روی رشد و نمو قارچهای بیماریزا بودند. همچنین نتایج حاصل از آزمایش CFU نشان داد که پپتیدهای نوترکیب تولیدی گیاهان تراریخت، اثر ممانعتکننده نسبتا بالای روی این بیمارگرها داشتند. پپتید نوترکیب CBD-DrsB1 دارای بیشترین اثر ضدباکتریایی، در حالیکه پروتئین نوترکیب DrsB1-CBD از توانایی ضدقارچی بالاتری برخوردار بود. علاوه بر این، بیان پپتید نوترکیب DrsB1-CBD سبب افزایش مقاومت معنیداری علیه قارچ R.solani در مقایسه با قارچ .Pythium sp گردید. جالب توجه آنکه، قارچهایی با مقدار بیشتری از کیتین در دیواره سلولی نسبت به پپتیدهای نوترکیب آسیبپذیرتر بودند که این مسئله نشان میدهد پپتیدهای نوترکیب دارای تمایل بیشتری به کیتین دیواره سلولی هستند. بهدلیل فعالیت ضدمیکروبی بالا و جدید بودن پپتیدهای نوترکیب، میتوان از این راهکار برای اولین بار، برای تولید ارقام مقاوم تراریخت محصولات زراعی علیه بیمارگرها استفاده نمود.
علی اکبر اسدی، مصطفی ولیزاده، سید ابوالقاسم محمدی، منوچهر خدارحمی،
دوره 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده
کمآبی یکی از مهمترین عوامل محدودکننده تولید در کشاورزی به ویژه در مناطق خـشک و نیمهخشک بهحساب میآید و کمبود آب (بویژه در مراحل زایشی) به علت عدم بـارش و یا توزیـع نامناسـب بارنـدگی از علـل محدودکننده عملکرد به شمار میرود. در این پژوهش، تلاقی بین رقم Gaspard (والد حساس به کمآبی) و لاین DN11 (والد متحمل) انجام شد. نسلهای F1، F2، F3، BC1 و BC2 حاصل، بههمراه والدین، در طرح آزمایشی بلوکهای کامل تصادفی، در شرایط آبیاری عادی و تنش کمبود آب انتهای فصل هرکدام در سه تکرار و دو سال متوالی کشت شدند. صفات فیزیولوژیک برای نمونه های تکبوته اندازهگیری شد. تجزیه واریانس وزنی دادهها نشان داد که تنش کمبود آب باعث کاهش معنیدار در مساحت برگ پرچم و کاهش غیرمعنی دار در هدایت روزنهای شده است. تجزیه میانگین نسل ها برای صفات شاخص کلروفیل با نتایج متفاوتی از لحاظ مدل های برازش داده شده رگرسیونی برای هر محیط همراه بود، ولی برای صفت ضریب هدایت روزنه نتایج تجزیه میانگین نسل ها در دو شرایط نرمال و تنش یکسان بود. علاوهبر اثرات افزایشی و غالبیت، اثرات متقابل اپیستازی نیز در وراثت کلیه صفات مورد بررسی نقش داشتند. بیشتر این اثرات متقابل از نوع اثرات مضاعف بود. در صفت مساحت برگ پرچم اثر افزایشی همراه با اثرات متقابل افزایشی × غالبیت و غالبیت × غالبیت در توارث نقش داشتند. در محتوای نسبی آب علاوهبر این اثرات، اثر غالبیت نیز در توارث نقش داشت. تجزیه واریانس نسلها نشان داد که عمل ژن برای صفت محتوای آب نسبی افزایشی، برای صفت مساحت برگ پرچم غالبیت و برای صفت ضریب هدایت روزنه (هر دو شرایط تنش و نرمال) فوقغالبیت بود. عمل ژن برای صفت شاخص کلروفیل در شرایط تنش فوقغالبیت و در شرایط نرمال افزایشی بود.
مهدی رحیمی، مریم عبدلی نسب،
دوره 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده
صفات بیوشیمیایی و فیزیولوژیک در مواجهه با انواع تنشهای محیطی تحت تاثیر قرار میگیرند و بنابراین اصلاح این صفات، نقش موثری در تحمل به تنشها خواهد داشت. در این مطالعه، دورگهای حاصل از پنج لاین S7 ذرت در قالب یک طرح نیمهدیآلل در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان در طی سال زراعی 97-96 بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار بهمنظور مطالعه قابلیت ترکیبپذیری صفات بیوشیمیایی و فیزیولوژیک ذرت مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس دیآلل به روش چهارم گریفینگ نشان داد که واریانس ترکیبپذیری عمومی و خصوصی برای صفات پروتئین، پرولین، محتوای قند، کاروتنوئید، کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل معنیدار است. بنابراین نقش اثرات افزایشی و غیرافزایشی در کنترل این صفات برآورد شد. صفات پروتئین، پرولین، کلروفیل a و کلروفیل کل بیشتر تحت کنترل اثرات افزایشی قرار داشتند در حالیکه صفت کاروتنوئید بیشتر تحت کنترل اثرات غیرافزایشی بود و نقش اثرات افزایشی و غیرافزایشی در کنترل بقیه صفات تقریباً برابر بود. لاین KSC704-S7-11 برای اکثر صفات مورد مطالعه ترکیبپذیری عمومی مثبت و معنیداری نشان داد که میتوان از این لاین در برنامههای بهنژادی برای بهبود و افزایش تحمل به تنشها استفاده نمود. علاوهبر آن، تلاقیهای P1 × P3 و P4 × P5 نیز بیشترین ترکیبپذیری خصوصی مثبت و معنیداری را برای صفات پرولین، کلروفیل a، کلروفیل کل و کاروتنوئید نشان دادند، بنابراین بهعنوان بهترین دورگها برای بهبود و افزایش تحمل به تنش در ذرت معرفی میشوند.
مهرنوش رافعی، محمد رضا عامریان، بهزاد سرخی، پرویز حیدری، حمیدرضا اصغری،
دوره 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی غلظتهای مختلف اپیبراسینولید بر عملکرد دانهای، کاتالاز، محتوای کلروفیل کل، پایداری غشاء سلولی گندم و بررسی بیان برخی از ژنهای مسیر سیگنالینگ براسینواستروئیدها (BES1 و BRI1) تحت تنش خشکی انتهای فصل، آزمایشی بهصورت کرتهای دو بار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج در سال زارعی 98 به اجرا درآمد. عامل اصلی در دو سطح (آبیاری کامل و قطع آبیاری از مرحله 50 درصد گلدهی تا پایان فصل زراعی)، عامل فرعی در چهار سطح (محلولپاشی اپیبراسینولید در 0، 0.25، 0.625 و 1 میلیگرم در لیتر) و عامل فرعی فرعی شامل هفت ژنوتیپ گندم (مهرگان، پارسی و ژنوتیپهای ناشناخته با کدهای 2853، 3506، 3737، 4056 و 4228) بود. نمونهبرداری سی روز پس از اعمال تنش خشکی از برگ پرچم (مرحله زادوکس89) صورت گرفت. نتایج نشان داد که تنش خشکی موجب کاهش پایداری غشاء سلولی، محتوای کلروفیل کل، عملکرد و همچنین افزایش کاتالاز در همه ژنوتیپها میشود. ژنوتیپ 4228 بر اساس میزان عملکرد دانه، پایداری غشاء سلولی، محتوای کلروفیل و کاتالاز تحت تنش خشکی، متحملترین ژنوتیپ گندم در بین ارقام مورد مطالعه بود. همچنین، نتایج نشان داد که کاربرد اپیبراسینولید از طریق افزایش صفات مذکور موجب کاهش اثرات مخرب تنش خشکی در گندم شده که نتیجه آن افزایش عملکرد دانهای بیشتر تحت تنش خشکی است. با افزایش غلظت اپیبراسینولید، میزان عملکرد دانه نیز افزایش یافت. بررسی الگوی بیان ژن 1TaBES و TaBRI1 با استفاده از روش Real-time PCR نشان داد که اگرچه کاربرد هورمون براسینواستروئید موجب افزایش تحمل به تنش خشکی در گندم میشود اما مسیر سیگنالینگ آن متفاوت از مسیر سیگنالینگ شناخته شده BRI1 است
حسین آسترکی، پیمان شریفی، فاطمه شیخ،
دوره 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده
بهمنظور برآورد همبستگی ژنوتیپی و وراثتپذیری برخی از صفات، 26 ژنوتیپ باقلا در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی 95-1393، در ایستگاه تحقیقات کشاورزی بروجرد واقع در استان لرستان ارزیابی شدند. از برآوردگر حداکثر درستنمایی محدودشده (Restricted Maximum Likelihood, REML) برای برآورد همبستگیهای ژنوتیپی و فنوتیپی، وراثتپذیری عمومی و پیشرفت ژنتیکی استفاده شد. نتایج تجزیه واریانس به دو روش کمترین مربعات و REML گویای اثر معنیدار ژنوتیپ بر تعداد روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته، وزن صد دانه، طول غلاف و عملکرد دانه خشک بود. برهمکنش ژنوتیپ در سال نیز برای همه صفات بهجز صفت طول غلاف معنیدار بود. نتایج مقایسه میانگین ها نشان داد که رقم بروجرد (ژنوتیپ26) و ژنوتیپ 20 بیشترین عملکرد دانه را در هر دو سال آزمایش داشتند. برآوردگر REML نشان داد که عملکرد دانه خشک با ارتفاع بوته و عملکرد بیولوژیک همبستگی ژنتیکی مثبت و معنیدار داشت. همچنین عملکرد دانه خشک با تعداد روز تا گلدهی دارای همبستگی فنوتیپی منفی و معنیدار و با صفات ارتفاع بوته، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت دارای همبستگی فنوتیپی مثبت و معنیدار بود. از اینرو، امکان گزینش ژنوتیپهای زودرس و پرمحصول وجود دارد و میتوان گزینش برای بهبود عملکرد بیشتر را انجام داد. تجزیه خوشهای تنوع بین ژنوتیپها را نشان داد. همچنین با توجه به مقادیر وراثتپذیری عمومی و پیشرفت ژنتیکی برای ارتفاع بوته و همبستگی ژنوتیپی بالای این صفت با عملکرد دانه خشک، میتوان از صفت ارتفاع بوته بهعنوان صفت مطلوب برای بهبود عملکرد دانه خشک از طریق گزینش استفاده نمود.
بتول قیطرانی، جواد عرفانی مقدم، آرش فاضلی،
دوره 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده
انجیر (.LFicus carica ) یکی از مهمترین گونه های میوه، متعلق به خانواده موراسه (Moraceae) است و بهطور گسترده ای در ایران گسترش یافته است. در این مطالعه، تنوع ژنتیکی برخی از ژنوتیپهای انجیر که از شش منطقه مختلف استان ایلام جمعآوری شده بودند بر اساس نشانگرهای RAPD و ISSR بررسی شد. در مجموع 73 و 29 آلل به ترتیب از 14 آغازگر RAPD (با اندازه 350 تا 2500 جفت باز) و 5 آغازگر ISSR (با اندازه 150 تا 2500 جفت باز) به دست آمد. تعداد آللهای مشاهده شده برای آغازگرهای RAPD از 1 (OPA-03) تا 9 (OPA-09 و UBC-429) با میانگین 5.21 آلل در هر مکان بهدست آمد. همچنین تعداد آللهای مشاهده شده برای آغازگر ISSR از 3 (UBC-807) تا 8 (UBC-810 و UBC-414) با میانگین 5.8 آلل در مکان ثبت شد. بیشترین و کمترین مقدار شاخص شانون (I) بهترتیب متعلق به آغازگرهای UBC-429 (2.18) و OPA-03 (0.12) بود. ضریب همبستگی ژنتیکی جاکارد در بین ژنوتیپها بر اساس دادههای RAPD از 0.12 تا 0.73 و برای دادههای ISSR از 0.07 تا 1 ثبت شد. تجزیه خوشه ای با روش UPGMA بر اساس داده های نشانگرهای RAPD و ISSR، ژنوتیپ ها را در فاصله ژنتیکی 0.45، به شش گروه اصلی تقسیم کرد. نتایج کلی نشان داد تنوع ژنتیکی بالایی در بین ژنوتیپهای انجیر وجود دارد که در طبقهبندی، استفاده از منابع ژنتیکی و برنامههای بهنژادی انجیر اهمیت دارد.
فرشاد فلاح، دانیال کهریزی، عباس رضایی زاد، علیرضا زبرجدی، لیلا زارعی،
دوره 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده
دانههای روغنی پس از غلات دومین ذخایر غذایی جهان را تشکیل میدهند. بر اساس آمارهای موجود بیش از 95 درصد روغن مورد نیاز کشور، وارداتی است. شناسایی مناسبترین ترکیب اسیدهای چرب در گیاهان دانه روغنی از لحاظ تغذیهای و بهنژادی از اهمیت بالایی برخوردار است. گیاه ﻛﺎﻣﻠﻴﻨﺎ با نام علمی (Camelina sativa L.) ﮔﻴﺎﻫﻲ روﻏﻨﻲ-داروﻳﻲ و ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮاده شببوئیان است که نیاز آبی و کودی بسیار محدود دارد. این آزمایش بهمنظور معرفی ترکیبات اسیدهای چرب و ارزیابی تنوع 137 لاین هاپلوئید مضاعف کاملینا از طریق تخمین ضریب تغییرات فنوتیپی و ژنوتیپی، وراثتپذیری و پیشرفت ژنتیکی اجرا شد. ارزیابی مقادیر اسیدهای چرب در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار انجام شد. تعیین اسید چرب با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی نشان داد که 18 نوع اسید چرب در روغن دانه کاملینا موجود است. در این بررسی بالاترین تغییرات فنوتیپی و ژنوتیپی بهترتیب در اسیدهای چرب C14:0 و C16:1 و بالاترین میزان وراثتپذیری برای اسیدهای چرب C20:0 (96.49 درصد)، C20:2 (98.92 درصد) و C20:3 (98.59 درصد) برآورد شد. در این پژوهش دو لاین با مقادیر 36.67-35.81 درصد لینولنیک اسید و چهار لاین با مقادیر بین 23.00-22.08 درصد لینولئیک اسید معرفی گردید. نسبت امگا 6 به امگا 3 در لاینهای مورد بررسی این تحقیق 0.759 ≥ X ≥ 0.479 حاصل گردید.
محمد ضابط، امیر ابراهیم زاده، زهره علیزاده، علیرضا صمدزاده،
دوره 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده
تولید ارقام جدید و سازگار به محیطهای مختلف از اهداف مهم بهنژادگران بهشمار میرود. تلاقی ارقام جدید و گزینش ژنوتیپهای برتر از نظر صفات مطلوب در بین نتاج آنها همواره مورد استفاده بهنژادگران قرار گرفته است. 28 ژنوتیپ حاصل از تلاقی یک آزمایش دیآلل 7 × 7 یکطرفه شامل هفت والد (الوند، آنفارم9، چمران2، بککراسروشن، قدس، افق و سرخدانه) و 21 دورگ حاصل از آنها در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در دو شرایط بدون تنش و تنش خشکی مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه واریانس نشان داد که بین ژنوتیپها در کلیه صفات تفاوت معنیدار وجود داشت. میانگین مربعات GCA و SCA در شرایط بدون تنش و تنش در همه صفات معنیدار بود، لذا جزء افزایشی و غیرافزایشی واریانس قابل توارث در وراثت کلیه صفات نقش داشت. والد بککراس روشن دارای ترکیبپذیری بالا و والد افق دارای ترکیبپذیری پایینی در اکثر صفات در هر دو شرایط بدون تنش و تنش بودند. در هر دو شرایط دورگهای بککراس روشن × چمران2، سرخدانه × قدس و افق × آنفارم9 بالاترین دورگ از لحاظ عملکرد و صفات وابسته بودند. تجزیه واریانس هیمن نشان داد که جزء a (تنوع ژنتیکی افزایشی)، جزء b (تنوع ژنتیکی غالبیت)، جزء b1 (هتروزیس)، جزء b2 (هتروزیس خاص هر والد) و جزء b3 (انحراف غالبیت خاص هر تلاقی) در هر دو شرایط در تمامی صفات معنیدار بود. تجزیه هیمن نتایج تجزیه گریفینگ را مورد تأیید قرار داد.
علیرضا حقیقی حسنعلیده، عزتاله فرشادفر، مهرزاد الهقلیپور،
دوره 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده
این پژوهش بهمنظور برآورد اثرات ژنی، وراثتپذیری، هتروزیس و شناسایی روشهای مناسب بهنژادی جهت بهبود پارامترهای چسبندگی برنج، طی سالهای 95-1393 در مؤسسه تحقیقات برنج کشور انجام گرفت. نتاج بهدستآمده از طرح تلاقی کارولینای شمالی III بههمراه والدین آنها در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی مؤسسه تحقیقات برنج کشور کشت گردیدند. بررسی تجزیه واریانس پارامترهای چسبندگی نشان داد که اثر مادهها، اثر نرها و اثر متقابل بین نرها و مادهها برای همه پارامترهای مورد بررسی بهاستثنای حداکثر چسبندگی معنیدار بود. بررسی پارامترهای ژنتیکی نشان داد که ویژگیهای چسبندگی تحت تأثیر آثار افزایشی و غیرافزایشی ژنها قرار دارند. سهم آثار غیرافزایشی در کنترل ژنتیکی حداکثر چسبندگی بیشتر از آثار افزایشی بود، درحالیکه برای فروریختگی چسبندگی، چسبندگی نهایی و پسروی چسبندگی، سهم آثار افزایشی بیشتر بود. مقادیر بالای برآورد وراثتپذیری عمومی نشان داد که بروز پارامترهای چسبندگی بیشتر تحت تأثیر آثار ژنتیکی است. با توجه به وجود آثار غیرافزایشی و برآورد وراثتپذیری خصوصی پایین در صفت حداکثر چسبندگی، استفاده از برنامههای اصلاحی مبتنی بر تلاقی جهت بهبود این صفت، امیدبخش خواهد بود. برای سایر پارامترهای چسبندگی، برآورد وراثتپذیری خصوصی بالا بود. لذا، استفاده از برنامههای بهنژادی مبتنی بر انتخاب جهت بهبود این صفات، امیدبخش میباشد. بررسی هتروزیس نسبی بر اساس میانگین والدین نشان داد که دامنه هتروزیس از 3.73- تا 1.93 درصد، از 5.51 تا 21.33 درصد، از 4.57- تا 1.26 درصد و از 26.04- تا 9.36 درصد، بهترتیب برای صفات حداکثر چسبندگی، فروریختگی، چسبندگی نهایی و پسروی چسبندگی وجود داشت.