176 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
مهدی رحیمی،
دوره 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
طرح تلاقی دیآلل ابزاری مهم است که در برنامههای بهنژادی گیاهی برای بهدست آوردن اطلاعات وراثت صفات مورد استفاده قرار میگیرد. آگاهی از عمل ژن، وراثتپذیری و پیشرفت ژنتیکی در گزینش، پیششرط شروع برنامههای بهنژادی برای توسعه ارقام ذرت است. پنج لاین S7 ذرت و نتاج F2 آنها در یک طرح تلاقی نیمهدیآلل 5 × 5 بهمنظور برآورد عمل ژنها و وراثتپذیری صفات بیوشیمیایی و فیزیولوژیک مطالعه گردیدند. والدین و هیبریدهای F2 حاصل از آنها در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1397-1396 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته کرمان کشت شدند و صفات انواع کلروفیل، پرولین، پروتئین، کاروتنوئید و قند احیاء مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه واریانس میانگین دادهها، اختلاف معنیداری را بین ژنوتیپها برای صفات مورد مطالعه در سطح احتمال یک درصد نشان داد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل گرافیکی به روش هیمن نشان داد که صفات کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کاروتنوئید، قند احیاء و محتوای پرولین تحت کنترل اثر فوقغالبیت ژنها قرار داشتند درحالیکه صفت محتوای پروتئین تحت کنترل غالبیت ناقص قرار داشت. وراثتپذیری خصوصی صفات کاروتنوئید و محتوای پرولین برابر با 14/0 و صفت محتوای پروتئین برابر با 44/0 بود و برای صفات دیگر در این محدوده متغیر بود. به این ترتیب، نتایج این تحقیق نشان داد که برای اصلاح همه صفات بهجز محتوای پروتئین میتوان از پدیده هتروزیس و تولید ارقام هیبرید استفاده نمود؛ اما برای اصلاح صفت محتوای پروتئین استفاده از هر دو روش گزینش و تولید هیبرید پیشنهاد میشود.
عباس قلی پور، سیدکمال کاظمی تبار، سارا شریفی سلطانی،
دوره 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
گیاه دارویی وج (Acorus calamus) گیاهی چندساله، نیمهآبزی و معطر از تیره Acoraceae است که علاوهبر خواص دارویی متعدد، در صنایع بهداشتی، غذایی و کشاورزی (دفع آفات) کاربرد دارد. این تحقیق بهمنظور مطالعه مقایسهای تنوع ژنتیکی نمونههای طبیعی و باززایی شده از کشتبافت سه جمعیت ارزِفون، پِلِسک و اَلَندان این گیاه با استفاده از نشانگرهای مولکولی ISSR انجام شد. از 15 آغازگر استفاده شده، 9 آغازگر بیشترین تعداد نوارهای چندشکل را در نمونههای مورد مطالعه تولید کردند. از مجموع 83 نوار تولید شده، تعداد 52 (65/62 درصد) نوار چندشکلی بودند. درصد لوکوسهای چندشکلی برای گیاهان گروه طبیعی و باززایی شده بهترتیب 37/43 درصد و 42/55 درصد بود و ضریب تنوع ژنتیکی نی (H) برای دو گروه نمونه طبیعی و باززایی شده 239/0 محاسبه شد. ضریب شانون (I) برای گیاهان گروه طبیعی و باززایی شده بهترتیب 033/0 ± 251/0 و 031/0 ± 299/0 محاسبه شد. در بین نمونههای طبیعی و باززایی شده، بیشترین تشابه ژنتیکی بین نمونههای جمعیت الندان (63/0) و کمترین مقدار آن بین نمونههای جمعیت پلسک (44/0) مشاهده شد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس مولکولی (AMOVA) نشان داد که 94 درصد تغییرات ژنتیکی یافت شده مربوط به درون گروهها و 6 درصد در بین گروهها بود. مطابق شاخصهای محاسبه شده، میزان تنوع ژنتیکی نمونههای باززایی شده گیاه وج در مقایسه با نمونههای طبیعی بیشتر بود. کمترین میزان واگرایی ژنتیکی بین نمونههای طبیعی و باززایی شده در جمعیت الندان مشاهده شد، بنابراین گیاهان این جمعیت برای اهلیسازی و پرورش در ایران میتواند مناسب باشد.
رحمت الله کریمی زاده، طهماسب حسین پور، جبار آلتجعفربای، کمال شهبازی هومونلو، محمد آرمیون،
دوره 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
روشهای مختلفی برای بررسی اثر متقابل ژنوتیپ × محیط و شناسایی ژنوتیپهای پایدار وجود دارد که شامل روشهای پارامتری، ناپارامتری و چندمتغیره است. در این پژوهش، تعداد 19 ژنوتیپ پیشرفته گندم دوروم انتخابی از آزمایشهای پیشرفته مقایسه عملکرد سال زراعی 91-1390 بههمراه رقم شاهد دهدشت بهمدت سه سال زراعی (94-1391) در پنج منطقه گچساران، گنبد، خرمآباد، مغان و ایلام بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار مطالعه شدند. تجزیه مرکب دادهها اثر معنیدار محیط، ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ در محیط را نشان داد. در روشهای تکمتغیره پارامتری، ژنوتیپهای شماره 7، 12، 18 و 20 پایدارترین ژنوتیپها بودند. در روشهای تکمتغیره ناپارامتری، ژنوتیپهای شماره 2، 7، 12، 13، 18، 19 و 20 با کمترین سهم در اثر متقابل ژنوتیپ و محیط بهعنوان پایدارترین ژنوتیپها انتخاب شدند. در روش امی، ژنوتیپهای 2، 7، 12، 19 و 20 با اختصاص کمترین مقادیر رتبه در محیطهای مختلف و بالاترین میانگین عملکرد دانه در گروه ژنوتیپهای پایدار قرار گرفتند. با توجه به نتایج بهدستآمده، ژنوتیپهای 12، 20، 18 و 7 میتوانند بهعنوان ژنوتیپهای امیدبخش و کاندیدای معرفی بهعنوان رقم انگاشته شوند.
سیده یلدا رئیسی ساداتی، سدابه جهانبخش گده کهریز، علی عبادی، محمد صدقی،
دوره 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
در شرایط تنش خشکی، سیستم علامتدهنده موجب القای بیان ژنهای مشخصی در مقابل اثرات زیانآور تنشهای محیطی می شود. در میان ریزعناصر ضروری برای رشد و نمو گیاهان، عنصر روی نقش مهمی در بسیاری از فرآیندهای متابولیکی گیاهان ازجمله بیان ژن و تحمل به تنش دارد. بهمنظور بررسی اثر تنش خشکی و نانواکسید روی بر الگوی بیان نسبی برخی ژنهای دخیل در تنشهای غیرزنده (شامل WRKY1، HMA2 و ZIP1) ارقام گندم، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در گلخانه اجرا شد. در این آزمایش، فاکتور اول تنش خشکی در سه سطح (35، 60 و 85 درصد ظرفیتزراعی)، فاکتور دوم شامل سه رقم گندم (حیدری، میهن و سایسونز) و فاکتور سوم شامل نانواکسید روی در سه سطح (0، 5/0 و 1 گرم بر لیتر) بود. براساس نتایج بدست آمده، با افزایش شدت تنش خشکی، بیان نسبی ژنهای WRKY1 و ZIP1 در رقم متحمل به خشکی (میهن) و نیز با افزایش غلظت نانوذره روی زمان تنش، بیان ژن ZIP1 در رقم حساس به خشکی (سایسونز) افزایش پیدا کرد. بیشترین میزان بیان نسبی ژن HMA2 در رقم حیدری تحت تنش خشکی ملایم ملاحظه شد. بطور کلی، بیان هر سه ژن مورد مطالعه در رقم متحمل (میهن) تحت تنش خشکی افزایش یافت. افزایش سطح بیان ژنهای HMA2 و ZIP1، میتواند مرتبط با انتقال روی به بافتهای مصرفکننده و همچنین افزایش مصرف روی در سوخت و ساز جاری گیاه باشد که در نتیجه در افزایش تحمل گیاه گندم به تنش خشکی مؤثر است.
بهرام علیزاده، عباس رضایی زاد، محمد یزداندوست همدانی، غلامحسین شیراسماعیلی، فرشاد ناصرقدیمی، حمیدرضا خادم حمزه،
دوره 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
اثر متقابل ژنوتیپ × محیط مسئلهای مهم در مطالعه صفات کمی میباشد زیرا پایداری عملکرد در محیطهای مختلف را کاهش میدهد و همچنین تفسیر آزمایشهای ژنتیکی را دشوار و پیشبینیها را با مشکل مواجه میسازد. در این راستا بهمنظور تجزیه اثر متقابل ژنوتیپ × محیط و تعیین پایداری عملکرد و سازگاری ژنوتیپهای کلزا زمستانه در مناطق سرد و معتدل سرد کشور، تعداد 9 لاین و 4 رقم در شش ایستگاه تحقیقاتی (اصفهان، همدان، کرج، کرمانشاه، خوی و زرقان) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به مدت دو سال زراعی (96-1394) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه مرکب عملکرد دانه نشان داد که اثرات محیط، ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ × محیط معنیدار بود. معنیدار بودن اثر متقابل ژنوتیپ × محیط، بیانگر واکنش متفاوت ژنوتیپها در محیطهای مختلف بود و از اینرو، امکان تجزیه پایداری ژنوتیپها وجود داشت. رقم نفیس و لاین BAL-92-1 بهترتیب با عملکرد دانه 4086 و 3829 کیلوگرم در هکتار نسبت به میانگین کل برتر بودند و دارای متوسط رتبه و واریانس رتبه کمتری نسبت به سایر ژنوتیپها بودند. بر اساس نتایج تجزیه پایداری با روش ابرهارت و راسل، لاین BAL-92-1 با عملکرد بالاتر از میانگین و ضریب رگرسیون نزدیک به یک بهعنوان ژنوتیپ با سازگاری عمومی بالا برای تمام مناطق شناخته شد. بر اساس روش گزینش همزمان برای عملکرد و پایداری (YSi)، لاینهای HW-92-1، BAL-92-1، BAL-92-11 و رقم نفیس با کمترین مقادیر بهعنوان پایدارترین و لاینهای BAL-92-4، HW-92-2، HW-92-3 و رقم احمدی با بیشترین مقدار آماره مذکور بهعنوان ناپایدارترین ژنوتیپها شناسایی شدند. همچنین بر اساس شاخص SIIG، لاینهای HW-92-1، BAL-92-1، BAL-92-6، BAL-92-11 و رقم نفیس با داشتن مقدار SIIG بالا و همچنین عملکرد دانه بالاتر از میانگین بهعنوان ژنوتیپهای برتر از نظر پایداری و عملکرد دانه شناخته شدند. در مجموع، لاین BAL-92-1 با داشتن عملکرد و پایداری عمومی بالا، لاین برتر این آزمایش بود که برای مطالعات تکمیلی جهت معرفی بهعنوان رقم تجاری جدید در مناطق سرد و معتدل سرد ایران انتخاب شد.
پیمان شریفی، ابوذر عباسیان، علی محدثی،
دوره 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
مدلهای AMMI (اثرات اصلی جمعپذیر و برهمکنش ضربپذیر) و BLUP (بهترین پیشبینی نااُریب خطی)، از جمله روشهای چندمتغیره کاربردی در ارزیابی آزمایشهای چندمحیطی هستند. در این پژوهش، هفت لاین امیدبخش برنج، بههمراه دو رقم شاهد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در تنکابن، آمل و ساری و در سه فصل زراعی 1390-93 ارزیابی شدند. برای کمیسازی پایداری ژنوتیپی، بهترین پیشبینیهای نااُریب خطی، از برهمکنشهای ژنوتیپ در محیط (GEI) برآورد شدند و تجزیه مقادیر منفرد (SVD) که اساس تجزیه AMMI است، بر روی ماتریس حاصله انجام شد. آزمون نسبت درستنمایی (LRT) نشان داد که برهمکنش ژنوتیپ در محیط بر عملکرد دانه، تعداد پنجه، وزن هزار دانه و طول خوشه معنیدار بود؛ بنابراین، با توجه به معنیدار بودن برهمکنش ژنوتیپ در محیط، میتوان تجزیه BLUP را بر روی این دادهها انجام داد. بایپلات اولین مؤلفه اصلی محیط در برابر عملکرد اسمی نشان داد که ژنوتیپهای 7 ([IR 67015-22-6-2-(A37632) × (Amol3 × Ramzanalitarom)]39)، 6 ([IR 67015-22-6-2-(A37632) × (Amol3 × Ramzanalitarom)]126) و 2 ([IR 64669-153-2-3-(A8948) × (4 Surinam × Deylamani)]2) با توجه به کمترین نمرههای مؤلفه اصلی اول، سهم ناچیزی در برهمکنش ژنوتیپ در محیط داشتند و از پایداری عملکرد دانه بیشتری برخوردار بودند. بایپلات عملکرد دانه در برابر میانگین وزنی نمرات مطلق (WAASB)، ژنوتیپها را در چهار ناحیه قرار داد، بهطوریکه ژنوتیپهای واقع در ناحیه چهارم شامل ژنوتیپهای 6، 7، 8 (لاین شاهد 843) و 9 (رقم شاهد شیرودی) بهدلیل بزرگی متغیر پاسخ (داشتن عملکرد بالا) و پایداری بالا (مقادیر پایین WAASB)، بسیار پرمحصول و دارای پایداری گستردهای بودند. شناسایی ژنوتیپها با معیار میانگین وزنی شاخص پایداری WAASB و متغیر وابسته (WAASBY) نشان داد که ژنوتیپهای 6 و 7 پرمحصول و پایدار بودند. همچنین بر اساس شاخص پایداری چندصفتی (MTSI)، ژنوتیپ 6 بهعنوان برترین ژنوتیپ انتخاب شد. درمجموع، ژنوتیپ 6 بر اساس نتایج کل روشها، ژنوتیپ پایدار و برتر بود.
سحر داشچی، حسن راهنما، کیانوش چقامیرزا، کتایون زمانی،
دوره 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
در گیاهان دانهروغنی تعدادی از ژنهای دخیل در مسیر ساخت تریآسیلگلیسرول شناسایی شدهاند که تغییر در بیان این ژنها سبب افزایش محتوای روغن دانه شده است. ژنهای WRI1 و LPAAT از ژنهای کلیدی در این مسیر سنتزی هستند که بیشبیان این ژنها میتواند سبب افزایش محتوای روغن شود. در این تحقیق بهمنظور افزایش میزان روغن دانه، ناقلهای بیانی حامل ژنهای WRI1 و LPAAT طراحی و ساخته شدند. ژنهای سنتزی WRI1 و LPAAT با استفاده از آنزیمهای برشی اختصاصی از ناقل همسانهسازی PGH.WRI1 و PGH.LPAAT جدا و بهصورت منفرد و جفتی در ناقل حدواسط PGH.O3.2.2 که حامل پیشبرهای اختصاصی SBP و Napin و خاتمهگر E9 میباشد، همسانهسازی شدند. کاستهای ژنی به ناقل بیانی دوگانه pBin19 وارد شدند. ناقلهای نهایی بهAgrobacterium tumefacience سویه EHA105 منتقل و جهت بررسی صحت ساخت و بیان قطعه ژنی، در تراریختی گیاه مدل توتون بهکار گرفته شدند. ارزیابی مولکولی گیاهان تراریخت، حضور و فعالیت ژن WRI1 و LPAAT را تأیید کرد. بذور حاصل از گیاهان تراریخت در نسل بعد در محیط کشت حاوی کانامایسین، گیاهچههایی سالم و قوی تولید کردند.
راضیه عزیزیان مصلح، محمدرضا عبداللهی، حسن ساریخانی، اصغر میرزایی اصل، پیام پورمحمدی،
دوره 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
بهینهسازی روشهای درون شیشهای برای تولید گیاهان دابلهاپلوئید ذرت نقش مهمی در برنامههای اصلاحی این گیاه دارد. در این مطالعه اثرات ماده 5-آزاسیتیدین بر روی صفات زراعی، کارایی القای آندروژنز و همچنین بیان ژن DNA متیلترانسفراز (AF229183.1) در دو مرحله رشدی ذرت شامل مرحله 7 تا 8 برگی و مرحله گلدهی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. دو ژنوتیپ ذرت (DH5 × DH7 و ETMH-82) بهعنوان عامل اول و تیمار بذور ذرت با 5-آزاسیتیدین (0، 5، 10 و 100 میکرومولار) بهعنوان عامل دوم در نظر گرفته شدند. بذور تیمار شده در مزرعه کشت گردیده و در طول مراحل رشد، صفات مختلف مورفولوژیکی و زراعی اندازهگیری شدند. در آزمایش کشت بساک، بساکهای حاوی میکروسپورهایی در مراحل تکهستهای میانی تا تکهستهای انتهایی انتخاب و در محیطکشت پایه YPm حاوی 1 میلیگرم در لیتر D-2,4 و 2 میلیگرم در لیتر BAP کشت گردیدند. اثرات متقابل ژنوتیپ × سطوح 5-آزاسیتیدین برای همه صفات مورد مطالعه بهجز تعداد دانه در ردیف بلال، عمق دانه، قطر بوته، تعداد برگ در بوته و تعداد بلال اختلاف معنیداری را نشان دادند. بیشترین میزان وزن هزار دانه در تیمارهای 10 و 100 میکرومولار و همچنین بیشترین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک در تیمار 100 میکرومولار 5-آزاسیتیدین برای هر دو ژنوتیپ مشاهده شد. بذور ژنوتیپ DH5 × DH7 تیمار شده با غلظت 5 میکرومولار 5-آزاسیتیدین بیشترین میانگین تعداد ساختارهای رویان مانند (1833/0) و گیاهچه باززایی شده (067/0) بهازای هر بساک را ایجاد کردند. بیان نسبی ژن DNA متیلترانسفراز در گیاهان حاصل از بذور تیمار شده با غلظتهای مختلف 5-آزاسیتیدین در هر دو ژنوتیپ و هر دو مرحله رشدی مورد مطالعه نسبت به گیاهان شاهد (غلظت صفر میکرومولار 5-آزاسیتیدین) کاهش معنیداری نشان داد که این کاهش بیان ژن میتواند منجربه بهبود القای آندروژنز در کشت بساک ژنوتیپ DH5 × DH7 شده باشد. بههر حال، علیرغم کاهش بیان این ژن در دو مرحله رشدی ژنوتیپ ETMH-82، القای آندروژنز در این ژنوتیپ مشاهده نگردید. نتایج تحقیق حاضر میتواند به تعیین نقش عوامل اپیژنتیکی در القاء آندروژنز و بهبود تولید گیاهان هاپلوئید در ذرت کمک کند.
علی دولتشاه، احمد اسماعیلی، هادی احمدی، کریم خادمی، داریوش گودرزی،
دوره 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده
اساس تحقیقات بهنژادی گیاهان بر پایه تنوع ژنتیکی وسیع استوار است و ارزیابی تنوع ژنتیکی یکی از مهمترین گامها در معرفی ارقام جدید است. در این تحقیق تنوع ژنتیکی 25 ژنوتیپ خلر برای صفات مختلف در شهرستان خرم آباد در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین ژنوتیپ ها از لحاظ اغلب صفات مورد مطالعه اختلاف معنیداری وجود دارد. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که ژنوتیپ IF1312 با بیشترین عملکرد دانه و ژنوتیپ های IF1332 و IF471 با بیشترین عملکرد علوفه خشک و تر، بهترین عملکرد را دارند. نتایج تجزیه به مؤلفه های اصلی نشان داد که سه مؤلفه اول 62.64 درصد از تغییرات کل را توجیه می نمایند. بر اساس نتایج تجزیه خوشه ای، ژنوتیپهای IF1307، IF1872 وIF471 که دارای عملکرد دانه و علوفه بیشتری نسبت به سایر ژنوتیپ ها بودند، در یک گروه قرار گرفتند. جهت برآورد همبستگی ژنتیکی و وراثت پذیری صفات مختلف در ژنوتیپ های خلر از روش REML استفاده شد. بیشترین وراثت پذیری (0.87) برای صفت تعداد دانه نارس و کمترین وراثت پذیری (0.10) برای صفت وزن خشک کل برآورد گردید. عملکرد دانه با عملکرد علوفه تر همبستگی ژنتیکی مثبت و بالایی داشت و صفات بیوماس، درصد برگ و عملکرد علوفه خشک نیز همبستگی ژنتیکی مثبت و بالایی با عملکرد علوفه تر نشان دادند. در مجموع، ژنوتیپ IF1307 از نظر بیشتر صفات دارای تظاهر بهتری نسبت به سایر ژنوتیپها بود و از نظر عملکرد علوفه تر بین ژنوتیپها عملکرد قابل قبولی داشت.
قاسم اقلیما، عزیزاله خیری، محسن ثانی خانی، جواد هادیان، میترا اعلائی،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
در این بررسی برای مطالعه تنوع ژنتیکی 22 جمعیت شیرینبیان از نشانگر مولکولی ISSR استفاده شد. تعداد 12 آغازگر برای تکثیر قطعات DNA ژنومی جمعیتهای شیرینبیان استفاده شد. تنوع ژنتیکی مطلوبی براساس نشانگر ISSR در بین افراد مشاهده شد. در کل 130 باند تشکیل شد و 105 باند دارای چندشکلی بودند. میانگین درصد چندشکلی در بین جمعیتهای مطالعه شده برابر 80.47 محاسبه شد. بیشترین درصد چندشکلی به آغازگرهای IS23، IS21، IS9، IS13 و IS15 اختصاص داشت. میانگین محتوی چندشکلی (PIC) و میانگین شاخص نشانگر (MI) بهترتیب 0.347 و 2.47 بود. شاخص اطلاعاتی شانون (I) در سطح جمعیتها بین 0.207 تا 0.393 و شاخص تنوع ژنی نی (h) بین 0.140 تا 0.270 متغیر بود. در کل جمعیت داراب کمترین تنوع ژنتیکی و جمعیت سلطانیه بیشترین تنوع ژنتیکی را نشان دادند. درصد مکانهای ژنی پلیمورف بین 35.24 تا 65.71 درصد متغیر بود. میانگین تعداد آللهای مشاهده شده و مؤثر در هر مکانژنی بهترتیب 1.46 و 1.34 محاسبه گردید. بر مبنای میزان فاصله ژنتیکی نی، جمعیتهای بردسیر و بافت دارای بیشترین تشابه ژنتیکی (0.888) و جمعیتهای بردسیر و سلطانیه دارای کمترین تشابه ژنتیکی (0.132) بودند. افراد جمعیتهای مختلف مورد مطالعه با استفاده از تجزیه خوشهای به روش UPGAM و ضریب تشابه جاکارد در سه گروه اصلی گروهبندی شدند. نتایج حاصل نشان داد که نشانگر ISSR سیستم نشانگری قابل اطمینان برای آشکاریسازی سطح بالایی از چندشکلی است و میتوان از آن در بررسی تنوع ژنتیکی و انجام برنامههای اصلاحی در شیرینبیان استفاده نمود.
مریم رسول زاده اقدم، رضا درویش زاده، ابراهیم سپهر، هادی علی پور،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
کمبود عناصر غذایی از تنشهای غیرزیستی مهمی است که بر رشد و نمو گیاهان تأثیر میگذارد. در این پژوهش، 76 لاین خالص آفتابگردان روغنی جمعآوری شده از نقاط مختلف جهان در دو شرایط بهینه و کمبود فسفر قابل جذب بهصورت مرکب بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط گلدانی بهلحاظ برخی صفات فیزیولوژیک مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد کمبود فسفر باعث کاهش میانگین تمام صفات مورد مطالعه آفتابگردان بهغیر از صفت دمای کانوپی میشود. لاینهای آفتابگردان روغنی در شرایط بهینه و کمبود فسفر بهترتیب در پنج و چهار خوشه گروهبندی شدند. لاینهای 19، 21، 27، 44 و 71 که در شرایط بهینه فسفر در خوشه مطلوب قرار گرفته بودند، در شرایط کمبود فسفر نیز در خوشه مطلوب با عملکرد و اجزای عملکرد بالا گروهبندی شدند. براساس شاخص تحمل چندمتغیره MFVD برای هر یک از لاینها با استفاده از ماتریسهای نسبت و حاصلضرب میانگین صفات مورد مطالعه در شرایط بهینه و کمبود فسفر و تجزیه به مؤلفههای اصلی روی ماتریسهای حاصل محاسبه شد. براساس نتایج بایپلات حاصل، لاینهای 71، 74، 65، 21، 39، 7، 18 و 11 بهعنوان لاینهای مطلوب و متحمل به کمبود فسفر شناسایی شدند.
سعید نواب پور، احد یامچی، ساسان گل چشمه،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
مطالعه حاضر جهت طبقهبندی و بررسی تنوع ژنتیکی بین نمونههای استبرق مناطق مختلف استان کرمان با استفاده از نشانگرهای ISSR انجام شد. در مجموع DNA مربوط به 14 نمونه گیاهی با 9 آغازگر ISSR با استفاده از واکنش PCR تکثیر شد و الگوی باندی آنها بهدست آمد. آغازگرهای مورد استفاده چندشکلی قابلقبولی (35.93) را نشان دادند بهنحویکه حداقل و حداکثر شاخص اطلاعات چندشکل آغازگرهای بهکار رفته در این مطالعه بهترتیب 0.11 برای آغازگر ISSR9 و 0.41 برای آغازگرهای ISSR3 و ISSR8 بود. میزان شباهت ژنتیکی بر اساس شاخص نی از 0.405 تا 0.745 بهدست آمد و کمترین شباهت ژنتیکی بین نمونههای جیرفت 3 و دوساری 2 و بیشترین شباهت ژنتیکی بین نمونههای جیرفت 1 و جیرفت 2 بود. با استفاده از تجزیه خوشهای بهروش UPGMA، نمونهها در چهار گروه قرار گرفتند که گروههای دوم و سوم نمونههای بیشتری را در خود جای دادند. از نظر نزدیکی ژنتیکی نیز دو نمونه جیرفت 1 و جیرفت 2 که در یک خوشه قرار داشتند، نزدیکتر بودند. همچنین نمونههای جمعآوری شده از عنبرآباد نسبت به سایر نمونهها در فاصله ژنتیکی دورتری قرار داشت. تجزیه به مختصات اصلی نیز نشان داد مؤلفههای اول و دوم 67 درصد از تنوع بهدست آمده را توجیه میکنند. بهطور کلی نشانگرهای ISSR برای طبقهبندی نمونههای استبرق مفید بود و با توجه به اطلاعات بهدست آمده مبنی بر وجود تنوع ژنتیکی در بین نمونههای استبرق استان کرمان، از این تنوع میتوان در آینده در بهنژادی و تولید استبرق زراعی بهره جست.
فاطمه رئیسی، لیلا فهمیده، براتعلی فاخری، مجتبی کیخاصابر،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
با توجه به اهمیت تولید خرما در کشور، معرفی ارقام جدید، بهبود ارقام موجود و بررسی تنوع ژنتیکی موجود بین ارقام مختلف برای بهبود کمی و کیفی تولید خرما ضروری است. در این تحقیق تنوع ژنتیکی بین 15 رقم مختلف محلی خرما از شهرستان سراوان و بخشهای جالق، ناهوک و سینوکان استان سیستان و بلوچستان بررسی شد. به این منظور DNA از بافت برگ نمونهها با استفاده از روش دلاپورتا استخراج و کیفیت و کمیت DNA استخراجی با استفاده از ژل آگارز یک درصد و دستگاه اسپکتروفتومتر تعیین شد. واکنش PCR با استفاده از آغازگرهای اختصاصی ژن rbcL بر اساس شرایط مورد نیاز انجام شد و محصولهای PCR جهت توالییابی ارسال گردید. پس از تعیین توالی، تجزیه و تحلیلها و ترسیم دندروگرام روابط فیلوژنتیک و ماتریس تشابه توالیها با نرمافزارهای Bioedit و MEGA7 انجام شد تا روابط خویشاوندی و فاصله ژنتیکی بین ارقام تعیین شود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که برای این نشانگر در مجموع 553 جایگاه مختلف وجود دارد که 505 جایگاه دارای حذف و اضافه و 48 جایگاه بدون حذف و اضافه بود. فاصله ژنتیکی از 0 تا 0.037 و بیشترین تنوع درون منطقهای مربوط به رقم Jm13_sabzoo بود. براساس دندروگرام حاصل از تجزیه خوشهای، ارقام مورد بررسی به دو شاخه تقسیم شدند که در شاخه اول رقم سبزو از جالق قرار گرفت و سایر ارقام در زیرشاخههای مختلف شاخه دوم قرار گرفتند. اگرچه استفاده از نشانگر rbcL برای بررسی تنوع و روابط درونگونهای مفید است اما در خصوص ارقام خرمای مورد آزمون در این تحقیق، فاصله ژنتیکی کمی برآورد شد. بنابراین پیشنهاد میشود در مطالعات آینده جهت بررسی تنوع ژنتیکی خرما از سایر بارکدهای DNA و همچنین سایر نشانگرهای مولکولی مناسب استفاده شود.
رضا امیری، صحبت بهرامینژاد، کیانوش چقامیرزا،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
بررسی نظام ژنتیکی کنترلکننده صفات زراعی، یکی از مقدمات انتخاب روش بهنژادی مناسب است. بهمنظور تجزیه ژنتیکی برخی صفات زراعی گندم نان با استفاده از روش تجزیه میانگین نسلها، والدین و نسلهای ایجاد شده از تلاقی مرودشت × MV-17 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و تحت شرایط نرمال و تنش خشکی در سال زراعی 95-1394 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه رازی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس وزنی حاکی از وجود اختلاف معنیدار بین نسلهای مختلف از نظر اغلب صفات مورد مطالعه تحت هر دو شرایط بود. تجزیه میانگین نسلها نشان داد که علاوهبر اثرات افزایشی و غالبیت، انواعی از اثرات اپیستازی نیز در وراثت اغلب صفات نقش داشتند و بنابراین نمیتوان به موفقیت گزینش در نسلهای اولیه جمعیتهای در حال تفرق امیدوار بود. برای صفات ارتفاع بوته، طول پدانکل و طول ریشک، نقش اثر افزایشی ژنها بیشتر از اثر غالبیت بود که نشاندهنده سودمندی استفاده از گزینش دورهای برای تجمیع این ژنها و سپس انتخاب لاینهای با خصوصیات زراعی مطلوب میباشد. مدل کنترل ژنتیکی اغلب صفات تحت هر دو شرایط از نظر وجود یا عدم وجود اثرات متقابل غیرآللی، تقریباً مشابه هم بود و چندان تحت تأثیر تنش خشکی قرار نگرفت. وراثتپذیری عمومی برای صفات ارتفاع بوته، طول پدانکل و طول ریشک تحت هر دو شرایط بالا بود. برای عملکرد دانه، وراثتپذیری عمومی تحت هر دو شرایط در حد متوسط اما وراثتپذیری خصوصی بسیار پایین بود. در مجموع با توجه به نقش بارزتر اثرات ژنی غیرافزایشی در کنترل اغلب صفات، گزینش در نسلهای پیشرفته و پس از رسیدن به خلوص نسبی پیشنهاد میشود.
محدثه غلامی فرح آبادی، غلامعلی رنجبر، علی دهستانی کلاگر، نادعلی باقری،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
کیفیت نان به کمیت و کیفیت پروتئین آرد گندم بستگی دارد و این مستلزم استفاده از ارقام مناسب گندم میباشد. هدف از این مطالعه بررسی کیفیت نانوایی لاینهای دابلدهاپلوئید گندم و ارتباط بین خصوصیات کیفی با پروتئینهای ذخیرهای گلوتنین بوده است. صفات مرتبط با کیفیت نانوایی 30 لاین دابلدهاپلوئید گندم بههمراه والدین و همچنین دو رقم Ehsan و Morvarid بهعنوان شاهد مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمون SDS-PAGE جهت مشخص نمودن میزان پروتئین کل و ارتباط بین پروتئینهای ذخیرهای بذر با خصوصیات کیفی انجام شد و سپس آزمون بیان ژنهای دخیل در کیفیت نانوایی صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین ژنوتیپهای گندم اختلاف معنیداری در تمامی صفات مورد ارزیابی وجود دارد. بیشترین میزان حجم رسوب زلنی مربوط به لاینهای DH-143 و DH-159 (بهترتیب با 34 و 31 میلیلیتر)، بیشترین گلوتن مرطوب مربوط به DH-159 (77.80 گرم) و DH-143 (74.85 گرم)، بیشترین گلوتن خشک مربوط به DH-159 (26.21 گرم) و DH-143 (25.11 گرم) و بیشترین میزان جذب آب مربوط به DH-159 (51.59 درصد) و DH-143 (49.74 درصد) بود. همچنین بیشترین محتوای پروتئین مربوط به DH-143 (18.03 درصد) و DH-159 (17.72 درصد) بود. بررسی خصوصیات کیفی نانوایی نشان داد که لاینهای DH-143 و DH-159 مطلوبتر میباشند. نتایج آزمون SDS-PAGE مشخص نمود که بالاترین میزان پروتئین دانه مربوط به لاینهای DH-143 و DH-159 (بهترتیب 28.23 و 26.63 میکروگرم در میلیلیتر) میباشد. بر اساس نتایـج حاصـل از آزمـون بیـان ژن (Real-Time PCR) مشخص شد که لاینهای DH-159 و DH-143 میزان بیان بالاتری را برای ژنهای HMW-X، HMW-Y و PDIL در مقایسه با رقم شاهد از خود نشان دادند. با توجه به نتایج حاصله از این مطالعه، لاینهای DH-143 و DH-159 را میتوان در برنامه اصلاحی برای بهبود کیفیت نانوایی گندم مورد استفاده قرار داد.
رحمت الله کریمی زاده، طهماسب حسین پور، پیمان شریفی، جبار آلتجعفربای، کمال شهبازی، کاوس کشاورزی،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
گندم دوروم ( .L Triticum turgidum) مانند بیشتر گیاهان زراعی دیگر، تحت تأثیر تنشهای مختلفی قرار میگیرد؛ بنابراین، ارقامی که علاوهبر توانایی تولید عملکرد بالاتر، بتوانند پتانسیل عملکرد خود را در سالها و مکانهای مختلف حفظ کنند، ارقام برتر بهشمار میآیند. بهمنظور دستیابی به ژنوتیپهای پرمحصول و پایدار گندم دوروم، 16 لاین همراه با دو رقم شاهد دهدشت و سیمره در چهار منطقه گچساران، گنبد، خرمآباد و مغان بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار طی سه سال زراعی (95-1392) مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه مرکب دادهها اثر معنیدار ژنوتیپ، محیط و برهمکنش ژنوتیپ × محیط را نشان داد. ژنوتیپ 6 و ژنوتیپ 18 بهترتیب بیشترین و کمترین میزان عملکرد دانه را داشتند. بر پایه روشهای پارامتری، ژنوتیپهای 3، 5، 15، 13 و 16 و بر پایه روشهای ناپارامتری، ژنوتیپهای 1، 3، 4، 5، 15 و 3، پایدارترین ژنوتیپها بودند. بر پایه مجموع رتبهی کنگ، ژنوتیپهای 15، 5، 6 و 1 پایدارتر از ژنوتیپهای دیگر بودند. از شاخص انتخاب ژنوتیپ ایدهآل (SIIG) برای ادغام تمام شاخصها در یک شاخص استفاده شد که بر پایه آن، ژنوتیپهای 5 و 15 با داشتن بیشترین میزان شاخص SIIG و عملکرد دانه، ژنوتیپهای برتر بودند. بر پایه تمام شاخصها، ژنوتیپهای 5 و 15 پایدارترین ژنوتیپها از نظر عملکرد دانه بود و میتوانند در پروسههای معرفی رقم بهکار گرفته شود.
اسماعیل دستورانی، خلیل زینلی نژاد، مسعود سلطانی نجف آبادی، محمدهادی پهلوانی، حسن سلطانلو، سعید باقری کیا،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین گروههای هاپلوتایپی و شناسایی آللهای اختصاصی برای صفات مطلوب زراعی گندم نان انجام شد. بههمین منظور 42 ژنوتیپ گندم بومی ایران و 9 رقم تجاری بههمراه رقم بهاره چینی (ژنوتیپ مرجع) در قالب طرح آگمنت کشت و از نظر 13 صفت فنوتیپی کمی ارزیابی شدند. نتایج آمار توصیفی نشان داد که صفات طول ریشک و روز تا گلدهی بهترتیب بالاترین و پایینترین ضریب تغییرات فنوتیپی را داشتند. بهمنظور بررسی تنوع هاپلوتایپی QTL مرتبط با صفات فنوتیپی واقع بر کروموزومهای 4B و 7D گندم نان از هشت نشانگر ریزماهواره استفاده شد. نتایج نشان داد که ژنوتیپهای مورد بررسی با توجه به مطابقت آللی با ژنوتیپ مرجع در کروموزومهای 4B و 7D بهترتیب در 13 و شش گروه هاپلوتایپی قرار گرفتند. بهمنظور بررسی وجود ارتباط بین صفات و نشانگرها، تجزیه واریانس در قالب طرح کاملاً تصادفی با تکرار نامساوی برای تکتک نشانگرها انجام شد. در مجموع از 13 صفت مورد بررسی، برای هشت صفت ارتباط معنیدار آماری مشاهده شد و برای سه صفت بهطور همزمان یک آلل اختصاصی معرفی گردید. چنانچه اصلاحگر علاقهمند به گزینش ژنوتیپهایی باشد که بهطور همزمان سه حالت مطلوب یعنی گلدهی زودتر، نیمهپاکوتاهی و تعداد بیشتر دانه در سنبله را داشته باشند، میتواند از آلل اختصاصی شناسایی شده (153جفتباز) نشانگر Xgwm149-4B استفاده کند.
حسین زینل زاده تبریزی، سعدالله منصوری، عباس فلاح طوسی،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده
تجزیه و تحلیل اثر متقابل ژنوتیپ و محیط با استفاده از روشهای مختلف آماری در اصلاحنباتات اهمیت زیادی دارد. بهمنظور بررسی پایداری عملکرد دانه لاینهای امیدبخش کنجد با استفاده از معیارهای مختلف پارامتری و ناپارامتری، آزمایشی با ۱۳ لاین امیدبخش کنجد بههمراه رقم شاهد اولتان در سه منطقه کرج، مشهد و مغان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در طی دو سال 1395 و 1396 انجام یافت. تجزیه واریانس مرکب دادههای عملکرد لاینهای امیدبخش کنجد نشان داد که اثر ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ × سال × مکان در سطح احتمال یک درصد بر عملکرد دانه معنیدار بود. محیط کرج-96 بیشترین میانگین عملکرد دانه ژنوتیپها با 1346 کیلوگرم در هکتار و محیط مشهد-96 کمترین عملکرد دانه ژنوتیپها با 1001 کیلوگرم در هکتار را به خود اختصاص دادند. بیشترین و کمترین میانگین عملکرد دانه در بین ژنوتیپها در تمامی محیطهای آزمون بهترتیب مربوط به لاین G6 با 1444 کیلوگرم در هکتار و لاین G12 با 762 کیلوگرم در هکتار بود. نقشه حرارتی بههمراه تجزیه خوشهای، هم ژنوتیپها و هم پارامترهای پایداری را به سه گروه تقسیم کرد. بر این اساس، ژنوتیپ G12 در گروه اول، ژنوتیپهای G1، G3، G7، G8 و G13 در گروه دوم و بقیه ژنوتیپها بههمراه رقم شاهد اولتان در گروه سوم بودند. ژنوتیپهای گروه دوم با داشتن بالاترین رتبه در اکثر معیارهای پایداری نسبت به سایر ژنوتیپها پایدار بودند و از بین آنها ژنوتیپهای G8، G1 و G3 بهترتیب با میانگین عملکرد دانه 1417، 1398 و 1291 کیلوگرم در هکتار و بالاتر از متوسط عملکرد تمام ژنوتیپها، انتخاب و قابل توصیه در مناطق مورد آزمون بودند.
محمود اصلان پرویز، ورهرام رشیدی، منصور امیدی، علیرضا اطمینان، علیرضا احمدزاده،
دوره 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده
ارزیابی تنوع ژنتیکی یکی از اصول اولیه برنامه های اصلاحی می باشد که شرایط مناسبی جهت بررسی ویژگی های ژنتیکی و شناسایی آلل های جدید برای به نژادگران گیاهی را فراهم می آورد. در این پژوهش تنوع ژنتیکی موجود در 69 ژنوتیپ بومی و لاین اصلاحی گندم دوروم با استفاده از آغازگرهای ISSR، مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از 16 آغازگر در مجموع 163 قطعه تکثیر شد که 160 قطعه از آنها چندشکل بودند. با توجه به میانگین شاخصهای محتوای چندشکلی (PIC)، قدرت تمایز (Rp) و شاخص نشانگر (MI)، مشخص شد که آغازگرهای استفاده شده کارایی لازم جهت بررسی روابط بین ژنوتیپها و ساختارهای ژنتیکی را دارند. تجزیه واریانس مولکولی (AMOVA) نشان داد که میزان تنوع درون جمعیتها نسبت به بین جمعیتها بیشتر است. بر اساس مقادیر شاخص های تنوع ژنتیکی مشخص شد که بیشترین تعداد آلل های مشاهده شده (Na)، بیشترین میزان شاخص شانون (I) و درصد مکانهای چندشکل (PPL) مربوط به ژنوتیپ های بومی است. تجزیه خوشه ای و بررسی ساختار جمعیت، تمامی ژنوتیپ های ارزیابی شده را بهترتیب در سه گروه اصلی و شش زیرجمعیت دستهبندی کردند. بهطور کلی نتایج بهدست آمده نشان داد که تنوع ژنتیکی بالایی در درون جمعیت های بومی گندم دوروم وجود دارد؛ بنابراین این مجموعه می تواند بهعنوان یک منبع ژنی با ارزش جهت گزینش لاین های والدینی جهت استفاده در برنامه های اصلاحی گندم دوروم مورد استفاده قرار گیرد.
عبدالکریم طهماسبی، رضا درویشزاده، امیر فیاض مقدم، اسماعیل قلی نژاد، حسین عبدی،
دوره 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده
انتخاب ژنوتیپ ها بر اساس صفات چندگانه، موضوعی اساسی و بخش مهمی از فرآیند به نژادی گیاهی میباشد. در پژوهش حاضر، کارایی شاخص های گزینش بر اساس صفات فنولوژیکی، مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی برای بهبود عملکرد دانه در کنجد مورد مطالعه قرار گرفت. ارزیابی فنوتیپی 25 توده بومی کنجد در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تکرار تحت شرایط ارومیه در سال 1396 انجام شد. نتایج نشان داد که همبستگی های فنوتیپی و ژنوتیپی بین عملکرد دانه و صفات تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، تعداد شاخه های جانبی، دمای برگ، شاخص سطح برگ و وزن بیولوژیک، مثبت و معنی دار بود. با تجزیه رگرسیون، صفات تعداد کپسول و تعداد شاخه های جانبی به عنوان متغیرهای علّت ردیف اول و صفات وزن بیولوژیک، شاخص برداشت، شاخص سطح برگ، ارتفاع بوته و کلروفیل به عنوان متغیرهای علّت ردیف دوم شناسایی شدند. جهت بهدست آوردن شاخص های گزینشی از دو روش بهینه و پایه و نیز از ده بردار مختلف از ارزش های اقتصادی صفات استفاده شد. بردارها بر اساس اطلاعات تجزیه همبستگی، رگرسیون، علیت و وراثت پذیری صفات بودند. شاخص های سوم و چهارم که در آن ها متغیرهای علّت ردیف اول وارد مدل شده بودند، سودمندی نسبی بالایی نشان دادند و از نظر این دو شاخص توده های شماره 12، 17، 18 و 19 به عنوان مطلوب ترین توده ها شناسایی شدند. در نهایت پیشنهاد می گردد که کارایی این شاخص ها در شرایط مزرعه نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.