رباب سلامی، سید ابوالقاسم محمدی، سارا غفاریان، محمد مقدم،
دوره 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
جو متحملترین غله در بین غلات نسبت به تنش شوری است و در گستره وسیعی از شرایط آب و هوایی کشت میشود. برای بهبود تحمل گیاهان به تنش شوری، بررسی بیان ژنهای دخیل میتواند در شناسایی و تولید ژنوتیپهای متحمل موثر باشد. در این مطالعه، برای بررسی تأثیر شوری بر بیان ژنهای Hv TIP2;3 و Hv TIP4;1، (رمزکننده کانالهای پروتئینی در طول غشاها) در ریشه جو، سه ژنوتیپ Clipper (حساس به شوری)، Sahara 3771 (متحمل به شوری) و لاین امیدبخش حاصل از تلاقی ارقام کویر و صحرا (متحمل به شوری)، در سطوح صفر، 100 و 200 میلیمولار NaCl کشت شدند. برای تعیین میزان تغییر بیان این ژنها در سه زمان 24 ساعت، سه روز و سه هفته بعد از اعمال تنش، RNA از نمونههای ریشه استخراج و cDNA سنتز شد. تجزیه واریانس دادهها نشان داد که از نظر بیان ژنهای Hv TIP2;3 و Hv TIP4;1 بین ارقام، سطوح شوری و زمانهای نمونهبرداری تفاوت معنیداری (05/0 P ≤) وجود نداشت؛ ولی اثر متقابل ژنوتیپ × تنش شوری برای ژن HvTIP2;3 و اثر متقابل ژنوتیپ × زمان نمونهبرداری برای هر دو ژن مورد مطالعه تفاوت معنیدار (01/0 P ≤) بهدست آمد. میزان بیان ژن Hv TIP2;3 در سطح شوری 100میلیمولار NaCl، در ژنوتیپ حساس به شوری Clipper افزایش و در ژنوتیپهای متحمل کاهش بیان نسبت به شاهد (عدم تنش شوری) نشان داد. مقایسه میانگین ترکیبهای تیماری ژنوتیپ و زمان نمونهبرداری برای ژن Hv TIP4;1 در میانگین سطوح شوری نشان داد که میزان بیان این ژن در سه هفته بعد از اعمال تنش شوری، در ژنوتیپهای Sahara 3771 و لاین امیدبخش افزایش بیان ولی در ژنوتیپ Clipper کاهش بیان داشت. نتایج این مطالعه ضمن تأیید تاثیرپذیری این ژنها در شرایط تنش شوری، تلاش در جهت استفاده کارآمد از این ژنها در گیاه جو در راستای افزایش تحمل به شوری موثر ارزیابی میشود.
فاطمه صحرانورد آذرتمر، مرتضی قدیم زاده، رضا درویشزاده،
دوره 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
آگاهی از میزان تنوع ژنتیکی و درک روابط موجود بین ژنوتیپ ها گام مؤثری در راستای حفظ ژرم پلاسم و طراحی برنامه های اصلاحی در گیاهان است. در این مطالعه تنوع ژنتیکی 106 لاین مختلف آفتابگردان روغنی با 30 جفت آغازگر ریزماهواره مورد ارزیابی قرار گرفت. در مجموع 71 آلل در لاین های مورد مطالعه شناسایی شدند. تعداد آلل ها در مکان های ریزماهواره بین 2 تا 4 عدد متغیر و میانگین تعداد آلل در هر مکان ریزماهواره 207/2 بود. دامنه تعداد آلل موثر از 06/1 در مکان ژنی ORS718 تا 15/3 در مکان ژنیHA3040 متغیر بود. میانگین تعداد آلل موثر برابر 64/1 برآورد شد. میانگین محتوی اطلاعات چندشکلی (PIC) برابر 344/0 به دست آمد. با توجه به میزان PIC و تعداد آلل، میتوان بیان نمود که آغازگرهای HA3040 و ORS733، مناسب ترین آغازگرها برای بررسی تنوع ژنتیکی و تمایز ژنوتیپ ها میباشند. بر اساس ضریب همبستگی کوفنتیک (46/0r=) مناسب ترین روش برای گروهبندی لاینهای مورد مطالعه، گروهبندی بر اساس ضریب تشابه جاکارد با الگوریتم Complete بود. بر اساس این گروه بندی لاین های مورد بررسی در 4 گروه قرار گرفتند. 96 لاین از 106 ژنوتیپ استفاده شده بر اساس مراکز تحقیقاتی مبدا، گروهبندی شدند. کمترین فاصله ژنتیکی نی برابر 004/0 بین گروه SPII با ENSAT و INRA-MONTPOL مشاهده شد و بیشترین آن 210/0 بین دو گروه NOVARTIS و HUNGARY مشاهده شد. تجزیه ساختار جمعیت نشان داد به احتمال قوی جمعیت مورد مطالعه دارای 5 زیرساختار می باشد. بررسی انتساب لاینها به زیرساختارها الگوی خاصی از جمله توزیع جغرافیایی را نشان نداد. از تنوع ژنتیکی و فاصله ژنتیکی که با استفاده از نشانگرهای SSR به دست آمد، میتوان بطور مطلوب در برنامه های تلاقی و بهنژادی آفتابگردان روغنی استفاده کرد.
مرضیه شازدهاحمدی، مهین خرازی،
دوره 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
گام اول در برنامههای بهنژادی، تعیین تنوع ژنتیکی مواد اصلاحی است. بررسی تنوع ژنتیکی توتون برای برنامههای اصلاحی و حفاظت از ذخایر ژنتیکی، امری حیاتی بوده و اطلاع از سطح تنوع ژنتیکی در ژنوتیپهای توتون برای انتخاب والدین در برنامههای اصلاحی از اهمیت زیادی برخوردار است. استفاده از نشانگرهای مولکولی، سبب کاهش مدت زمان اصلاح و هزینههای پروژههای اصلاحی میشود. در این تحقیق، تنوع ژنتیکی 100 ژنوتیپ گیاه توتون با استفاده از 25 نشانگر ISSR ارزیابی شد. الگوی نواربندی بر اساس وجود و عدم وجود نوارها بهترتیب با یک و صفر نشان داده شدند. از تعداد 237 قطعهای که درکل ارقام تولید شدند، تعداد 195 قطعه چندشکل بودند و میانگین چندشکلی از 4 تا 12 به ازای هر آغازگر متفاوت بود. میانگین درصد چندشکلی تعیین شده در مجموع ژنوتیپهای مورد بررسی 10/94 بود. بهمنظور تعیین کارایی نشانگرها، محتوای اطلاعاتی چندشکلی (PIC) و همچنین درصد چندشکلی آنها محاسبه شد. آغازگرهای UBC815، UBC812 و UBC878 با دارا بودن بهترین پارامترهای نشانگری به عنوان بهترین آغازگرها جهت بررسی تنوع ژنتیکی در این تحقیق معرفی شدند. بهمنظور ارزیابی تشابه ژنتیکی بین ارقام، ضرایب تشابه مختلفDice ،Jaccard و SM محاسبه شده و آزمون تطابق مانتل انجام و دندروگرام براساس ضریب تشابه SM و الگوریتم UPGMA ترسیم شد. ضریب کوفنتیک بدست آمده برابر 9632/0 بود. همه ژنوتیپهای مورد بررسی تشکیل دو خوشهی مجزا دادند که بیانگر کارایی بالای آغازگرهای مورد استفاده در تکثیر قطعات مناسب از ژنوم بود. تجزیه به مختصات اصلی نشان داد که سه مولفه اول توانستند در مجموع 65/79 درصد از واریانس کل را توجیه کنند. با توجه به اهداف این تحقیق، میتوان به این نتیجه رسید که بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای توتون با استفاده از نشانگر ISSR مفید بوده و نشانگر ISSR میتواند به عنوان یک سیستم نشانگر مناسب جهت تشخیص تنوع و روابط ژنتیکی در اصلاح این گیاه مورد استفاده قرار گیرد.
علی درویشیان، احمد اسماعیلی، فرهاد نظریان فیروزآبادی، رضا دریکوند، طهماسب حسین پور،
دوره 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
اصلاحنباتات انتخاب افراد برتر از درون جوامع متنوع گیاهی است. موفقیت انتخاب بستگی به ارزیابی صحیح تنوع در جمعیت گیاهی دارد و نشانگرهای ملکولی توانمندی مناسبی در این موضوع دارند. در این تحقیق، برای ارزیابی تنوع ژنتیکی 25 رقم و لاین گندم دیم پرکاربرد در مراکز تحقیقاتی غرب کشور (شامل 9 رقم هگزاپلوئید، 2 رقم تتراپلوئید و 14 لاین هگزاپلوئید) از نشانگر RAPD استفاده شد. DNA ژنومی به روش دلاپورتا استخراج و پس از انجام واکنش PCR، الگوی بانددهی آنها با 30 آغازگر مورد مطالعه قرار گرفت. در مجموع، تعداد 200 باند قابل امتیازدهی به دست آمده که از این تعداد، تعداد 130 باند (%65) چندشکل بودند. آغازگر F4 بیشترین تعداد باند و آغازگر A18 کمترین تعداد باند را تولید نمودند. تجزیه خوشه ای براساس حضور (1) و عدم حضور (0) باند با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و مبتنی بر روش UPGMA انجام گرفت. دامنه ضرایب تشابه از 22/0 تا 87/0 متغیر بود. میانگین ضرایب تشابه 64/0 بود و میانگین ضرایب تشابه لاین ها (63/0) بیشتر از ارقام (60/0) بود. بیشترین تشابه ژنتیکی (87/0) بین ارقام آذر2 و سرداری که جزء ارقام با تیپ رشد زمستانه هستند و کمترین تشابه ژنتیکی (22/0) بین رقم سیمره با لاین Bavicora مشاهده شد. با برش دندروگرام در نقطه 72/0، 6 گروه اصلی به دست آمده و بقیه ارقام و لاین ها به تنهایی هر یک تشکیل یک گروه جداگانه را دادند. در مجموع نتایج این تحقیق حاکی از تشابه بالای ژنوتیپ ها بود که لازم است نسبت به متنوع کردن ژرم پلاسم این گونه در مراکز تحقیقاتی مربوطه اقدام کرد.
انسیه طاهری، رضا شیرزادیان خرمآباد، غلامرضا شریفی سیرچی، عاطفه صبوری، خدیجه عباسزاده،
دوره 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
گیاه بومادران یا بومادران نوع کوتاه دشتی با نام علمیC.Koch Achillea wilhelmsii از تیره Asteraceae میباشد. این تحقیق با هدف بررسی سه جمعیت مختلف بومادران و تعیین میزان قرابت ژنتیکی آنها انجام گرفت. اجرای این بررسی با استفاده از صفات مورفولوژیکی در قالب یک طرح آشیانهای و بصورت کاملاً تصادفی با 10 تکرار انجام شد. وراثتپذیری برای تمامی صفات بین بازهی 98 تا 100 بود که نشاندهندهی وجود وراثتپذیری بالا برای این صفات میباشد. بیشترین ضریب تنوع ژنتیکی، متعلق به صفت قطر ریشه (66/1) بود که نشاندهندهی وجود تنوع بالا در بین ژنوتیپهای مورد مطالعه برای این صفت میباشد. کمترین ضریب تنوع ژنتیکی متعلق به صفت نسبت طول به عرض برگ (36/0) بود که حکایت از وجود تنوع کمی برای این صفت دارد. بر اساس نتایج تجزیه به مؤلفههای اصلی دو مؤلفهی اول حدود 90% از کل تغییرات را توجیه میکنند. نتایج تجزیه بای پلات نشان داد که هر سه توده تقریباً از یکدیگر تفکیک شدند. تجزیه خوشهای نیز نتایج تجزیه بایپلات را به طور کامل تأیید کرد و تودهها به صورت سه خوشه جداگانه شناخته شدند که این نتایج حاکی از تفاوت ظاهری میان تودههای مختلف بومادران است. نتایج این آزمایش نشان دهندهی تنوع ژنتیکی گسترده بین جمعیتهای مورد بررسی از نظر صفات اندازه گیری شده در سطح استان هرمزگان است. نتایج فوق حاکی از پتانسیلهای نهفته تودههای بومی بومادران در جنوب ایران و ارزشمند بودن این ذخایر و لزوم توجه بیشتر در شناسایی، حفظ، ارزیابی و استفاده از آنها در برنامه های به نژادی است.
محتشم محمدی، مظفر روستایی،
دوره 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
هدف از تحقیق حاضر، مطالعه قابلیت ترکیبپذیری عمومی (GCA) والدین، ترکیبپذیری خصوصی (SCA) هیبریدهای نتاج و برآورد وراثتپذیری و هتروزیس برای عملکرد دانه و برخی از صفات زراعی در جهت توسعه ارقام گندم با عملکرد بالا بود. یک مجموعه دایآلل یکطرفه حاصل از شش ژنوتیپ گندم در یک طرح بلوکهای کامل تصادفی در طی فصل زراعی 93-1392 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گچساران در شرایط دیم ارزیابی شدند. اختلاف معنیدار بین ژنوتیپها برای تمام صفات مورد مطالعه، بیانگر تنوع قابل توجه در مواد ژنتیکی مورد استفاده بود. اثرات معنیدار GCA و SCA نشاندهنده نقش عمل افزایشی و غیر افزایشی ژنهای کنترلکننده تمام صفات بود. نسبت میانگین مربعات GCA به SCA و نسبت ژنتیکی ارجحیت عمل غیرافزایشی ژن را برای صفات مورد مطالعه نشان داد. وراثتپذیری عمومی برای تمام صفات مورد مطالعه بالا (67/0-99/0) بود که نقش فاکتورهای ژنتیکی را در کنترل این صفات در مقایسه با اثرات غیرژنتیکی نشان داد. وراثتپذیری خصوصی برای تمام صفات پایین تا متوسط (06/0-37/0) بود. در بین والدین، رقم کوهدشت به عنوان بهترین ترکیبشونده عمومی برای قدرت رشداولیه، تعداد روز تا رسیدن فیزیولوژیک، طول سنبله، طول پدانکل، خروج سنبله از برگ پرچم و عملکرد دانه بود. همچنین هیبرید DAMARA-6 × کوهدشت یک تلاقی با ترکیبپذیری خصوصی مناسب برای تعداد صفات روز تا ظهور سنبله، تعداد روز تا رسیدن فیزیولوژیک، دوره پر شدن دانه، ارتفاع بوته، محتوای کلروفیل، دمای کانوپی، طول دانه و عملکرد دانه بود. انتظار میرود این تلاقی با دارا بودن هتروزیس مثبت برای عملکرد دانه، محتوای کلروفیل و طول دانه و هتروزیس منفی از نظر ارتفاع بوته، نتاج مناسبی تولید کند و به طور موفقیتآمیزی در برنامههای تولید هیبرید به کار گرفته شود. با توجه به سهم بیشتر اثرات غیرافزایشی در کنترل ژنتیکی صفات، بازده ژنتیکی گزینش آنها به ویژه در نسلهای اولیه پایین میباشد و گزینش برای بهبود ژنتیکی این صفات میبایست از نسلهای پیشرفته اصلاحی آغاز شود.
اکبر شعبانی، علیرضا زبرجدی، علی مصطفایی، محسن سعیدی، سید سعید پورداد،
دوره 3، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
گیاهان قادرند در پاسخ به تنشهای محیطی مکانیسمهای سازگاری خود را فعال کنند و با تغییر در بیان ژنهایشان به عوامل محیطی پاسخ دهند. تنش خشکی مهمترین تنش غیر زنده در کشاورزی محسوب میگردد. در همین راستا از تکنیک پروتئومیکس به منظور شناسایی پروتئینهای پاسخ دهنده به تنش خشکی استفاده گردید. جهت انتخاب ژنوتیپ حساس به تنش رطوبتی، تعداد 64 ژنوتیپ گیاه نخود در قالب طرح التیس ساده 8×8 در ایستگاه سرارود و سپس در گلخانه پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی در سه سطح نرمال، تنش متوسط و تنش شدید در مرحله غالفدهی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در نهایت ژنوتیپ 8-K12 09 JI 80 SAR بهعنوان ژنوتیپ حساس به تنش رطوبتی انتخاب گردید. سپس ارزیابیهای الزم از نظر پروتئومهای القاء شده برگ تحت شرایط تنشهای رطوبتی در آزمایشگاه به عمل آمد. برای مطالعه و شناسایی پروتئینهای مرتبط با تنش خشکی، پروتئین کل براساس روش TCA-استون از برگ استخراج و در بعد اول به وسیله ژلهای IPG با شیب پی اچ 7-4 و در بعد دوم بوسیله ژل های اکریل آمید با غظت 5/12 درصد جداسازی شدند. به همین منظور در ژنوتیپ حساس از مقدار درصد حجمی هر لکه به عنوان یک مقدار استاندارد شده استفاده شد. لکههای پروتئینی موجود در ژلها پس از اسکن شدن، با استفاده از نرمافزار 0.6 Melanie of Platinum 2D Master Image مورد شناسایی قرار گرفتند. نتایج حاصل از آنالیز ژلهای دو بعدی و پروتئینهای شناسایی شده از ژنوتیپ حساس به خشکی نشان داد که الگوی پروتئوم برگی در شرایط تنش رطوبتی بهطور وسیعی تغییر نموده است. در ژنوتیپ حساس تعداد 212 لکه بهصورت تکرار پذیر شناسایی شد. تعداد 10 لکه با استفاده از طیف سنج جرمی TOF-TOF-MALDI شناسایی شدند که در چرخه های زیستی بر اساس پاسخ به تنش خشکی در گروههای مختلف تقسیم بندی شدند.
عاطفه کاویانی چراتی، حسین صبوری، حسین علی فلاحی، عیسی جرجانی،
دوره 3، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
بهمنظور تجزیه ژنتیکی صفات مربوط به خصوصیات سنبله در جو آزمایشی، با 100 خانواده نسل F3 و F4 جو حاصل از تالقی بادیا × کومینو در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه گنبد کاووس در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. صفات زراعی شامل طول سنبله، تعداد دانه در یک سنبله، تعداد کل سنبله، وزن کل سنبله، طول دانه و قطر دانه مورد اندازهگیری قرار گرفتند. نقشه پیوستگی جمعیت با 7 نشانگر SSR و 69 آلل چندشکل iPBS تهیه شد که 2/632 سانتی مورگان از ژنوم جو را پوشش داد. تجزیه QTL به روش مکانیابی فاصلهای مرکب )CIM )انجام شد و تعداد ده QTL برای صفات مورد مطالعه، با اثر افزایشی )07/127 برای تعداد سنبله تا 625/0 -میلیمتر برای طول دانه( مکانیابی گردید. واریانس فنوتیپی توجیه شده توسط این QTLها از 9/10 تا 9/12 درصد متغیر بود که بیشترین آن مربوط به صفت طول سنبله در نسل F3 و کمترین آن برای صفت تعداد کل سنبله در نسل F3 و وزن کل سنبله در نسل F4 بود. همه QTLهای شناسایی شده دارای اثرات بزرگ بودند و پس از تعیین اعتبار میتوانند در برنامههای اصالحی و انتخاب به کمک نشانگر مورد استفاده قرار گیرند.
محمدعلی ابراهیمی، رحیم محمدیان، معروف خلیلی،
دوره 3، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
به منظور ارزیابی روابط بین صفات و گروهبندی الینهای جو بر اساس شاخصهای مرتبط با جوانه زنی در شرایط تنش شوری، 72 الین حاصل از تالقی استپتو و مورکس در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با دو تکرار، در سه سطح تنش شوری شامل وضعیت نرمال و دو سطح شوری )100 و 200 میلی موالر NaCl )مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تنوع ژنتیکی قابل توجهی بین کلیه ژنوتیپها در تمام صفات مورد بررسی وجود دارد. بررسی همبستگی ژنتیکی در میانگین سه محیط نشان داد که بین صفت میانگین جوانه زنی روزانه و درصد جوانه زنی نهایی همبستگی باال و معنیداری ) ** )r=0/85 وجود دارد. در این تحقیق، بیشترین مقدار تنوع فنوتیپی و ژنتیکی، وراثت پذیری عمومی و خصوصی و پیشرفت ژنتیکی برای درصد جوانه زنی نهایی برآورد شد. پیشرفت ژنتیکی در جهت مثبت و منفی، نشان داد که آللهای کاهنده و افزایشدهنده در بین والدین وجود دارد. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشهای ژنوتیپها، منجر به ایجاد سه کالستر گردید که ژنوتیپهای کالستر سوم از نظر صفات ضریب تغییرات جوانه زنی، درصد جوانه زنی نهایی، شاخص میزان جوانه زنی و میانگین جوانه زنی روزانه دارای ویژگیهای برتری بودند ولی از سرعت جوانه زنی کمتری برخوردار بودند. بنابراین از ژنوتیپهای این گروه میتوان در امر اصالح برای درصد جوانه زنی باال استفاده کرد. با استفاده از تجزیه به مؤلفه اصلی، پنج صفت مورد مطالعه در قالب دو متغیر جدید در مجموع 061/99 درصد از تغییرات کل را توجیه کردند. نتایج تجزیه بایپالت نشان داد که ژنوتیپ های گروه اول دارای درصد شاخص جوانه زنی و ضریب شاخص جوانه زنی باالیی هستند.
هادی کریم بیگی، فرهاد نظریان فیروزآبادی، میترا خادمی، الهام موسوی،
دوره 3، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
کلزا ).L napus Brassica ،)گیاهی روغنی و زراعی متعلق به خانوادهی شببو است. این خانواده دارای حدوداً 350 جنس و بیش از 3000 گونه است. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی 21 رقم کلزا با استفاده از نشانگرهای مولکولی، از 11جفت آغازگر اختصاصی ریزماهوارهی SSR استفاده شد. آغازگرها در مجموع 76 باند واضح تولید نمودند که 46 باند از آنها چند شکل )5/60 درصد( بودند. میانگین تعداد باندهای تکثیری به ازای هر جفت آغازگر و ژنوتیپ به ترتیب 9/6 و 6/3 بود. هر جفت آغازگر به طور متوسط 2/4 باند چند شکل تولید نمود. در بین آغازگرها، بیشترین تعداد باند تکثیری مربوط به آغازگرهای Na10A09 وCB10036B با 10 باند و کمترین تعداد باند مربوط به آغازگر CB10403 با 4 باند بود. تجزیه خوشهای به روش UPGMA و با استفاده از ماتریس تشابه دایس، ژنوتیپهای کلزا را به 3 گروه اصلی تقسیم نمود. رقم Licord به تنهایی یک گروه را تشکیل داد، درحالی که از لحاظ خصوصیات مرفولوژیکی با بیشتر ژنوتیپها شباهت باالیی داشت. این موضوع احتماالً به دلیل تفاوت در سطح پلوئیدی این ژنوتیپ و یا نامگذاری اشتباه آن میباشد. براساس نتایج حاصل از ماتریس تشابه، بیشترین شباهت )99/0 )مربوط به ژنوتیپهای Zarfam و Gerinimo و کمترین تشابه )72/0 )مربوط به ژنوتیپهای 11-KS و Licord بود. نتایج گروهبندی ژنوتیپها نشان داد که ژنوتیپهای ایرانی و خارجی در یک گروه قرار گرفتند. این موضوع احتماالً قرابت و خویشاوندی نزدیک ژنوتیپهای ایرانی و خارجی را نشان میدهد. نتایج حاصل از تجزیهی مولکولی (AMOVA (دادهها نشان داد که میزان تنوع درون گروهی )پائیزه- بهاره( بیشتر از تنوع بین گروهی است به طوری که 97 درصد تنوع مربوط به تنوع درون گروهها بود.
رسول بنایی، امین باقی زاده، سعید خاوری خراسانی،
دوره 3، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
به منظور برآورد اجزای واریانس ژنتیکی و قابلیت ترکیبپذیری عمومی و خصوصی الینهای ذرت، آزمایشی با استفاده از 8 الین خویش آمیخته نسل 6( S6 )بهعنوان الینهای مادری و 2 تستر )5-1/ K1264( زودرس( و 2/K3615( دیررس(( بهعنوان والدین پدری به همراه2 شاهد زودرس )302 Ksc )و دیررس )Ksc704 )با استفاده از طرح ژنتیکی تالقی الین × تستر در 1-m قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در دو محیط شور )( dS 5= EC و غیر شور در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تحصیالت تکمیلی کرمان در سال زراعی 1393 اجرا گردید. نتایج تجزیه واریانس اختالف معنیداری بین الینها در برخی صفات در هر دو محیط نشان داد. اختالف معنیدار در میانگین مربعات الین × تستر در شرایط غیر شور برای کلیه صفات به غیر از صفات تعداد روز تا ظهور 50 درصد کاکل و تعداد روز تا رسیدگی فیزیولوژیک مشاهده شد. در شرایط شور فقط در صفات تعداد کل برگ و تعداد روز تا ظهور 50 درصد کاکل میانگین مربعات الین × تستر غیر معنیدار بود. واریانس افزایشی برای صفات تعداد روز تا ظهور 50 درصد کاکل و تعداد روز تا رسیدگی فیزیولوژیک در شرایط غیر شور بیشتر از واریانس غالبیت ارزیابی شد که نسبت بیشتر از یک واریانس افزایشی به واریانس غیر افزایشی نیز گویای این مطلب است. الین L6 با مقدار 785/1455 در شرایط غیر شور و 107/789 در شرایط شور دارای حداکثر عملکرد مثبت و معنیدار در ترکیبپذیری عمومی و تالقی های460.428=T1×L4 و 363.703=T1×L7 در شرایط غیر شور و تالقی 345.438=T1×L3 در شرایط شور دارای ترکیبپذیری خصوصی مثبت و معنیداری بودند. از کل تنوع موجود، سهم الینها و الین در تسترها بیشتر از سهم تسترها بوده است که نشان دهنده انتقال تنوع از الینها به هیبریدها می باشد.
رضا نیکوسرشت، گودرز نجفیان،
دوره 3، شماره 1 - ( 6-1395 )
چکیده
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی، وراثتپذیری و ارتباط برخی صفات مهم گیاهی با عملکرد دانه در گندم نان و انتخاب الینهای برتر، تعداد 20 ژنوتیپ گندم آبی در دو سال زراعی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه مرکب دوساله نشان داد بین ژنوتیپها اختالف معنیدار وجود دارد. همچنین در مورد همه صفات، ضریب تنوع فنوتیپی از ضریب تنوع ژنتیکی بیشتر بود که نشاندهنده تأثیر عوامل محیطی بر روی صفات مورد بررسی میباشد. بررسی نتایج همبستگی ژنتیکی بین صفات نشان داد که بین عملکرد و صفات زراعی رسیدن فیزیولوژیک، تعداد سنبله در مترمربع، تعداد دانه در سنبله همبستگی معنیداری وجود دارد. وراثتپذیری زمان سنبلهدهی و رسیدن فیزیولوژیک دارای بیشترین مقدار و به ترتیب برابر 87 و 69 درصد بود؛ بنابراین میتوان در برنامههای اصالحی، الینهایی را انتخاب نمود که زودتر سنبلهدهی را شروع نموده و نیز زودرس بوده تا در مناطقی که گرمای آخر فصل وجود داشته و با کمبود آب نیز همراه باشد، ژنوتیپها دچار کمبود عملکرد نگردد. نتایج تجزیه خوشهای نشان داد ژنوتیپها در شش گروه قرار دارند. با توجه به موارد فوق، گروه چهارم که شامل شش ژنوتیپ بود انتخاب گردید. بر اساس نتایج بایپالت دیده شد که ژنوتیپهای 14 و 15 کمترین میزان اثر متقابل ژنوتیپ × صفت را دارند در حالیکه ژنوتیپهای 16 و 8 بیشترین اثر متقابل ژنوتیپ × صفت را نشان دادند.
بفرین مولایی، محمد مقدم وتحد، سید سیامک علوی کیا، علی بنده حق،
دوره 3، شماره 2 - ( 12-1395 )
چکیده
در این پژوهش نحوه وراثت برخی از صفات زراعی و فیزیولوژیک در نسلهای مختلف حاصل از تالقی دو رقم بم )والد متحمل به خشکی( و آرتا )والد حساس به خشکی( از طریق تجزیه میانگین نسلها در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در سال زراعی 1393-1392 مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در دو تکرار صورت پذیرفت. شرایط آبیاری در کرتهای اصلی و نسلهای مورد نظر در کرتهای فرعی قرار گرفتند. اثر متقابل نسل در شرایط آبیاری تنها برای عملکرد دانه معنیدار بود. با توجه به نتایج تجزیه میانگین نسل- ها برای صفات طول سنبله و وزن کاه، مدل سه پارامتری بهترین برازش را نشان داد. در صفت وزن هزار دانه در شرایط تنش کمآبی و وزن بوته در شرایط عادی برای مدل شش پارامتری، کای اسکور غیر معنیدار شد که نشان دهنده کفایت مدل شش پارامتری برای صفت مذکور بود. در سایر صفات، در هر دو شرایط کای اسکور برای مدل شش پارامتری معنیدار بود. برای صفات طول سنبله و مساحت برگ پرچم درجه غالبیت بیشتر از یک و به ترتیب برابر 3/2 و 53/1 بود که وجود پدیدهی فوق غالبیت را در کنترل این صفات نشان داد. وزن کاه در شرایط عادی، مساحت برگ پرچم و وزن هزار دانه در شرایط کم- آبی دارای وراثت پذیری عمومی باال بودند. برآورد وراثت پذیری خصوصی برای همه صفات پایین بود. این نتایج لزوم بهره برداری از اثرات غالبیت ژنی را در برنامه های بهنژادی گندم در صورت فراهم شدن شرایط تولید واریته هیبرید گوشزد می- کند
رضا درویشزاده، میر جواد وسوی اندزقی، امیر فیاض مقدم، حسین عباسی هولاسو، سید رضا علوی،
دوره 3، شماره 2 - ( 12-1395 )
چکیده
به منظور بررسی توارثپذیری و نحوه عمل ژن برای صفات کمی مهم در توتون شرقی، تالقی بین دو ژنوتیپ 10-16 Basma و SPT406 با رقم 31. S Basma در سال زراعی 89-88 انجام گرفت. والدین همراه با نسلهای F1 ،F2 ،BC1 و BC2 حاصل از تالقی در شرایط مزرعه و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار برای صفات ارتفاع بوته، طول برگ، عرض برگ، تعداد برگ قابل برداشت، تعداد میانگره، قطر بوته و عملکرد در هر بوته ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس دادهها نشان داد که میانگین مربعات نسلها برای تمامی صفات بجز قطر بوته معنیدار است. لذا تجزیه میانگین نسلها جهت برآورد آثار ژن با استفاده از آزمون مقیاس وزنی و کای اسکوئر برای صفات معنیدار انجام گرفت. کای اسکوئر مدل ساده سه پارامتری افزایشی- غالبیت برای تالقیها معنیدار بود که حاکی از حضور اثرات متقابل غیرآللی در توارث این صفات است. سپس مدل شش پارامتری برازش یافت و بهترین مدل برای هر تالقی انتخاب گردید. برای صفات ارتفاع، طول برگ، عرض برگ، تعداد برگ و تعداد میانگره علیرغم معنیدار شدن اثرات ژنتیکی افزایشی و غالبیت، مقدار بسیار باالی اثر غالبیت و حضور اثر متقابل غالبیت در غالبیت در مقایسه با اثرات افزایشی حاکی از اهمیت بیشتر اثرات ژنتیکی غیر افزایشی و توارث پیچیده این صفات است. لذا انتخاب در نسلهای اولیه برای این صفات موفقیتآمیز نخواهد بود. با این حال، در رابطه با عملکرد، اثرات ژنتیکی افزایشی نقش پررنگتری را ایفا مینمایند، به این لحاظ به نظر میرسد که انتخاب در نسلهای اولیه برای این صفت امیدوارکننده خواهد بود.
پیمان شریفی، هاشم امینپناه،
دوره 3، شماره 2 - ( 12-1395 )
چکیده
به منظور بررسی پایداری عملکرد دانه، اثرات متقابل ژنوتیپ×محیط و برآورد برخی از پارامترهای ژنتیکی مررتبط برا عملکررد دانه و اجزای آن، هفت الین امیدبخش برنج به همراه ارقام شیرودی و الین843 ،در قالب طرح بلوکهای کامل تصرادفی در 3 تکرار در 3 منطقه استان مازندران )تنکابن، آمل و ساری( طی سالهای زراعی 1392-1390 مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیره واریانس عملکرد دانه حاکی از تفاوتهای ژنتیکی بین ژنوتیپها در اکثر محیطها بود. تجزیه واریرانس مرکرب نشران داد کره اختالف معنیداری بین سالها و مکانها وجود نداشت، در حالیکه اثر متقابل سال×مکان×ژنوتیپ برای عملکرد دانره، ارتفرا بوته و وزن هزار دانه معنیدار بود. نتایج تجزیه پایداری ژنوتیپها با روشهای تکمتغیره نشان داد که الین شماره 6 ،با توجره به دارا بودن واریانس درون مکانی پایین، ضریب تغییررات پرایین و عملکررد براال ) 8/6020 کیلروگرم در هکترار( پایردارترین ژنوتیپ بود. باال بودن ضرایب تغییرات فنوتیپی و ژنوتیپی در صفات مورد مطالعه به وجود تنرو ژنتیکری بررای تمرام صرفات مورد مطالعه داللت داشت. میزان وراثتپذیری عمومی دارای دامنهای از 06/49( ٪ارتفا بوته( تا 48/92( ٪تعداد دانه پر( برود که مقدار آن برای عملکرد دانه 96/59 بود. باالترین میزان ضرایب تغییرات فنوتیپی و ژنوتیپی، وراثتپرذیری عمرومی و سرود ژنتیکی بر میانگین کل مربوط به صفت تعداد دانه پر در خوشه بود. بنابراین میتوان به روش انتخاب برای بهبرود ا یر ن صرفت امید داشت و از آن به عنوان یک معیار انتخاب برای بهبود عملکرد دانه بهره جست. در مجمو ، ژنوتیپ 6 میتوانر د بره عنروان ژنوتیپ برتر انتخاب و در آزمایشهای بهزراعی به منظور دستیابی به یک رقم پاکوتاه و با عملکرد پایدار استفاده شوند.
اسماعیل عرب طاژاندره، احمد اسماعیلی، عبدالحسین رضایینژاد، فرهاد کرمی،
دوره 3، شماره 2 - ( 12-1395 )
چکیده
توتفرنگی یکی از میوههای ریز مناطق معتدل و سرشار از آنتیاکسیدانهای طبیعی است که در دهههای اخیر از جمله تولیدات مهم و تجاری به شمار میآید. مطالعه تنوع فنوتیپی و ژنتیکی برای شناسایی ژنوتیپهای مشابه، به منظور حفظ، ارزیابی و استفاده از ذخایر ژنتیکی، قبل از شروع برنامه های بهنژادی، بسیار حائز اهمیت است. بهمنظور ارزیابی ویژگیهای فیزیولوژیکی و فنولوژیکی در 20 ژنوتیپ توتفرنگی، آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی کردستان اجرا گردید و ویژگیهای فیزیولوژیکی )میزان کلروفیل a ،b و ab ،مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون و آنتوسیانین( و فنولوژیکی )ظهور اولین استولون، اولین گل و اولین میوه، دوره گلدهی و میوهدهی( و هم- چنین عملکرد ژنوتیپها بررسی شد. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اثر ژنوتیپ بر تمامی ویژگیهای اندازهگیری شده در سطح احتمال 1 %معنیدار بود. مقایسه میانگین ویژگیها نشان داد که ژنوتیپهای مورد مطالعه دارای تنوع زیادی بودند. بیشترین میزان کلروفیل مربوط به ژنوتیپ پاروس بود و این ژنوتیپ از لحاظ عملکرد نیز بعد از ژنوتیپ کویین الیزا دارای بیشترین مقدار بود. ژنوتیپ گاویوتا دارای بیشترین میزان آنتوسیانین و مواد جامد محلول بود و کمترین دوره گلدهی را داشت. ژنوتیپ پاروس و چندلر به ترتیب دارای کمترین میزان آنتوسیانین و مواد جامد محلول بودند. همچنین ژنوتیپ چندلر از نظر میزان کلروفیل a نیز کمترین مقدار را به خود اختصاص داده بود. اختالف غیرمعنیداری بین ضریب تنوع فنوتیپی و ژنوتیپی وجود داشت و این نشان میدهد که بخش عمده تنوع موجود ناشی از تفاوت ژنوتیپی میباشد و محیط تأثیر اندکی دارد. تمامی ویژگیها دارای توارثپذیری باال بودند و متوسط توارثپذیری عمومی برای ویژگیهای مورد بررسی بین 99-82 درصد بود. برای تحلیل دادهها از تجزیه عاملی به روش مولفههای اصلی استفاده شد. چهار عامل استخراج شده 05/74 درصد از کل تغییرات دادهها را توجیه نمودند. عامل اول و دوم به تنهایی 84/50 درصد از کل تغییرات را توجیه نموده و بهترتیب بهعنوان عامل فتوسنتز و باروری نامگذاری شدند. در نهایت با توجه به نتایج تجزیه عاملی و سایر تحلیل ها ژنوتیپ پاروس به عنوان مطلوب ترین ژنوتیپ معرفی شد.
محسن براجعه فرد، محمدرضا سیاهپوش، محمد مدرسی،
دوره 3، شماره 2 - ( 12-1395 )
چکیده
با توجه به اهمیت صفات مرتبط با جوانهزنی بذر در استقرار اولیهه گیهاه در شهرایط تهنن، انجهال متال هات ی جههت ش ناسهایی کیوتیالهای مرتبط با رشد ریشهچه و ساقهچه ضروری است. به این منظور 144 الین خوین آمیخته نوترکیب گنهدل حاصه از تالقی کاز و مانتانا در قالب طرح کامال تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نقشه پیوستگی بها کمه 234 جفهت آغازگر ریزماهواره )SSR )و 267 نشانگر AFLP در متال ات قب بر روی این جم یت تهیهه شهد ه اسهت ، کهه 20 کرومهوزول گندل را پوشن می دهد. برای صفت طول ساقهچه روی کروموزولهای 4D ،4B و 2D به ترتیهب 1 ،2 و 2 کیهو.تی.ال مکهان یابی شدند. دو کیوتیال طول ریشهه چهه روی کرومهوزل ههای 6B و 3D قهرار داشهتند . کیهوتی الههای ت هداد ریشهه چهه روی کروموزولهای 4A ،5A و 3B شناسایی شدند. برای هر کدال از صفات وزن خش ساقهچه و وزن خش ریشهچه به ترتیهب تنها ی کیوتیال روی کروموزولهای 4A و 3D شناسایی شد. درمجموع برای نسبت وزن خشه سهاقه چهه بهه وزن خشه ریشهچه روی کروموزولهای 2D و3D سه کیو.تی.ال مکانیابی شد. کیوتیالهای وزنتر ساقهچه روی کرومهوزول ههای 6B و 2B تشخیص داده شدند. روی کروموزولهای 1B ،2D و 6B سه کیو.تی.ال برای نسبت وزن تر ساقه چه به وزن تر ریشهه چهه مشخص گردید. برای تمال صفات محدوده LOD بین 04/2 تا 34/6 و R2 بین 11/5 تا 58/19 محاسبه شهد . بیشهترین مقهدار LOD و R2 به ترتیب برابر 34/6 و 58/19 مربوط به کیو.تی.ال 4D-chpgu-QSL برای طهول سهاقه چهه بهود . کمتهرین فاصهله کیوتیال تا نزدیکترین نشانگر م ادل 005/0 سانتیمورگان برای کیوتیال طول ریشهچه ه 3D-chpgu-QRL روی کرومهوزول 3D در مجاورت نشانگر AFgcCGb بدست آمد.
رضا میر دریکوند،
دوره 3، شماره 2 - ( 12-1395 )
چکیده
شناسایی تنوع ژنتیکی و استفاده از آن در موفقیت برنامههای بهنژادی، امری ضروری است. در این تحقیق تنوع ژنتیکی 20 ژنوتیپ جو دیم با استفاده از صفات مورفولوژیک و نشانگرهای مولکولی RAPD و ISJ بررسی شد. ژنوتیپها از نظر همه صفات ظاهری مورد بررسی اختالف معنیدار داشتند که این موضوع بیانگر وجود تنوع ژنتیکی بین آنها بود. محاسبه وراثتپذیری عمومی برای صفات نشان داد که صفت طول سنبله بیشترین و عملکرد دانه کمترین وراثتپذیری را داشتند. کمترین و بیشترین ضریب تغییرات ژنوتیپی و فتوتیپی به ترتیب برای صفات وزن هزار دانه و تعداد دانه در سنبله برآورد گردید. میانگین درصد چندشکلی آغازگرهای ISJ بیشتر از چندشکلی مشاهده شده در بین آغازگرهای RAPD بود. تجزیهی خوشهای نشان داد که تفکیک ژنوتیپها بر اساس صفات ظاهری با تفکیکی که با استفاده از دادههای مولکولی بدست آمد، مشابهت چندانی ندارند، اما تفکیک بر اساس دادههای مولکولی RAPD و ISJ تا حدودی توانست ژنوتیپهای دو ردیفه و شش ردیفه، همچنین ژنوتیپهای دانه پوشیده و بدون پوشینه را از هم تفکیک نماید. بین ماتریس تشابه دادههای مولکولی و صفات ظاهری همبستگی منفی و معنیدار، ولی بین ماتریس تشابه دادههای مولکولی همبستگی مثبت و معنیدار وجود داشت.
مهرنوش رافعی، محمد رضا عامریان، بهزاد سرخی، پرویز حیدری، حمیدرضا اصغری،
دوره 6، شماره 2 - ( 12-1398 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر محلولپاشی غلظتهای مختلف اپیبراسینولید بر عملکرد دانهای، کاتالاز، محتوای کلروفیل کل، پایداری غشاء سلولی گندم و بررسی بیان برخی از ژنهای مسیر سیگنالینگ براسینواستروئیدها (BES1 و BRI1) تحت تنش خشکی انتهای فصل، آزمایشی بهصورت کرتهای دو بار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج در سال زارعی 98 به اجرا درآمد. عامل اصلی در دو سطح (آبیاری کامل و قطع آبیاری از مرحله 50 درصد گلدهی تا پایان فصل زراعی)، عامل فرعی در چهار سطح (محلولپاشی اپیبراسینولید در 0، 0.25، 0.625 و 1 میلیگرم در لیتر) و عامل فرعی فرعی شامل هفت ژنوتیپ گندم (مهرگان، پارسی و ژنوتیپهای ناشناخته با کدهای 2853، 3506، 3737، 4056 و 4228) بود. نمونهبرداری سی روز پس از اعمال تنش خشکی از برگ پرچم (مرحله زادوکس89) صورت گرفت. نتایج نشان داد که تنش خشکی موجب کاهش پایداری غشاء سلولی، محتوای کلروفیل کل، عملکرد و همچنین افزایش کاتالاز در همه ژنوتیپها میشود. ژنوتیپ 4228 بر اساس میزان عملکرد دانه، پایداری غشاء سلولی، محتوای کلروفیل و کاتالاز تحت تنش خشکی، متحملترین ژنوتیپ گندم در بین ارقام مورد مطالعه بود. همچنین، نتایج نشان داد که کاربرد اپیبراسینولید از طریق افزایش صفات مذکور موجب کاهش اثرات مخرب تنش خشکی در گندم شده که نتیجه آن افزایش عملکرد دانهای بیشتر تحت تنش خشکی است. با افزایش غلظت اپیبراسینولید، میزان عملکرد دانه نیز افزایش یافت. بررسی الگوی بیان ژن 1TaBES و TaBRI1 با استفاده از روش Real-time PCR نشان داد که اگرچه کاربرد هورمون براسینواستروئید موجب افزایش تحمل به تنش خشکی در گندم میشود اما مسیر سیگنالینگ آن متفاوت از مسیر سیگنالینگ شناخته شده BRI1 است
امیر محمد مهدودی، نادعلی باباییان جلودار، عزت الله فرشادفر، نادعلی باقری،
دوره 7، شماره 1 - ( 6-1399 )
چکیده
بهمنظور تعیین پایداری عملکرد 23 ژنوتیپ گندم نان بههمراه دو رقم شاهد پیشتاز و پیشگام، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی سه سال زراعی (97-1394) در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شد. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر محیط، ژنوتیپ و برهمکنش ژنوتیپ در محیط در سطح احتمال 1 درصد برای صفت عملکرد دانه معنیدار بود. جهت ارزیابی پایداری از آمارههای واریانس محیطی، ضریب تغییرات، اکووالانس ریک، واریانس پایداری شوکلا، شیبخط رگرسیون، انحراف از رگرسیون، آمارههای پلاستد و پترسون و روش AMMI استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه واریانس AMMI سه مؤلفه اصلی اول در سطح احتمال 1 درصد معنیدار بودند. این سه مؤلفه در مجموع 7/85 درصد از مجموع مربعات برهمکنشها را توجیه نمودند. همچنین جهت استفاده همزمان از اطلاعات حاصل از مؤلفههای AMMI از ارزش پایداری امی ASV استفاده شد. بر اساس شاخص ASV، ژنوتیپهای پیشتاز، Wc-4958 و پیشگام با کمترین مقدار ASV بهعنوان پایدارترین ژنوتیپها شناخته شدند. ژنوتیپهای Wc-4987، Wc-47615، Wc-47399 و Wc-47638 با بیشترین فاصله از مرکز بایپلات ناپایدارترین ژنوتیپها بودند. رقم پیشتاز بهدلیل داشتن رتبه اول از نظر پارامترهای مورد بررسی و نیز خاصیت نانوایی مناسب و مقاومت به خشکی مطلوب، بهعنوان پایدارترین ژنوتیپ قابل معرفی میباشد. در مجموع، با توجه به تغییرات اقلیمی در کشور بهویژه در شرایط دیم، بر پایه آمارههای مورد بررسی و بایپلات حاصل از تجزیه امی میتوان لاینWc-4958 را در کنار دو رقم پیشتاز و پیشگام، بهعنوان ژنوتیپهایی پایدار و سازگار برای شرایط دیم منطقه مورد بررسی پیشنهاد نمود.