[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
فهرست داوران همکار::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
ISSN
شاپای آنلاین: ISSN 2676-7309
شاپای چاپی: ISSN 2383-1367
..




 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::

مریم طهماسب عالی، رضا درویش زاده، امیر فیاض مقدم،
دوره 7، شماره 1 - ( 6-1399 )
چکیده

در یک برنامه اصلاحی اطلاع از نحوه عمل ژن‌ها مهم می‌باشد چرا که اطلاعات در این زمینه به محقق در طراحی برنامه‌های تلاقی و انتخاب مؤثر کمک می‌نماید. در این پژوهش، ارزش اصلاحی صفات مختلف زراعی در توتون‌های شرقی تحت تنش گل‌جالیز با استفاده از بهترین پیش‌بینی نااُریب خطی (BLUP) برآورد شد. برای این منظور 89 ژنوتیپ توتون شرقی بر پایه طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در دو محیط بدون علف‌هرز گل‌جالیز (نرمال) و تنش گل‌جالیز طی دو سال زراعی مورد بررسی قرار گرفتند. تنش گل‌جالیز از طریق اختلاط 06/0 گرم بذر گل‌جالیز با خاک گلدان اعمال شد. ژنوتیپ C.H.T.209.12e × F.K.40-1 عملکرد بالایی در هر دو شرایط نرمال و تنش گل‌جالیز داشت و از نظر شاخص تحمل و پایداری عملکرد نیز جزو ژنوتیپ‌های مطلوب بود. ژنوتیپ‌ Rustica برترین ژنوتیپ از نظر ارزش اصلاحی اکثر صفات مورد مطالعه در هر دو شرایط نرمال و تنش گل‌جالیز بود. در تجزیه خوشه‌ای بر اساس ارزش اصلاحی صفات، ژنوتیپ‌های توتون در هریک از شرایط نرمال و تنش گل‌جالیز به ترتیب در 6 و 5 گروه تقسیم شدند؛ به طوری که توزیع ژنوتیپ‌ها در گروه‌ها بسته به شرایط متفاوت بود. بالاترین وراثت‌پذیری در شرایط نرمال در وزن تر ریشه و در شرایط تنش گل‌جالیز در صفت وزن تر برگ مشاهده شد. نتایج بررسی نشان داد ژنوتیپی که عملکرد اقتصادی خوبی دارد ممکن است ارزش اصلاحی آن کم باشد. بنابراین در نظر گرفتن اطلاعات ارزش اصلاحی در کنار میانگین فنوتیپی صفات می‌تواند کارایی برنامه‌های اصلاحی را افزایش دهد.

فاطمه درویش نیا، محمدهادی پهلوانی، خلیل زینلی نژاد، خسرو عزیزی، سعید باقری‌کیا،
دوره 7، شماره 1 - ( 6-1399 )
چکیده

به‌منظور تعیین مؤثرترین شاخص‌های کمی‌سازی تحمل به تنش کم‌آبی و شناسایی ژنوتیپ‌های متحمل به تنش کم‌آبی در گندم نان، 50 ژنوتیپ گندم نان در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط تنش (به‌صورت دیم) و بدون تنش (دو بار آبیاری در مواقع بروز تنش) در شرایط مزرعه‌ای در شهرستان خرم آباد ارزیابی گردیدند. نتایج تجزیه واریانس داده­ها نشان داد که بین ژنوتیپ‌ها در هر دو شرایط محیطی از لحاظ کلیه صفات به‌جز صفت تعداد سنبله در واحد سطح اختلاف معنی‌داری وجود داشت. در این بررسی هشت شاخص مقاومت به کم‌آبی شامل: شاخص‌های تحمل به تنش (STI)، میانگین هندسی بهره‌وری (GMP)، میانگین حسابی (MP)، عملکرد (YI)، میانگین هارمونیک (HM)، پایداری عملکرد (YSI)، حساسیت به تنش (SSI) و تحمل (TOL) بر اساس عملکرد دانه ژنوتیپ‌ها در هر دو محیط تنش و بدون تنش محاسبه شدند. شاخص‌هایی که بر اساس آن‌ها افزایش عملکرد در هر دو شرایط تنش و بدون تنش صورت گیرد، به‌عنوان بهترین شاخص‌ها بودند. با توجه به این نکته شاخص‌های STI و GMP، به‌عنوان شاخص مناسب معرفی شدند. مناسب‌ترین ژنوتیپ‌ها بر اساس نمودار سه‌بعدی این شاخص‌ها ژنوتیپ‌های شیرودی و S-90-5 تعیین گردیدند. بر اساس وجود همبستگی مثبت بین شاخص‌های مقاومت به تنش کم‌آبی و عملکرد در هر دو محیط تنش و بدون تنش، شاخص‌های STI و GMP به‌عنوان بهترین شاخص‌ها معرفی شدند. با استفاده از روش ترسیمی بای‌پلات ژنوتیپ‌های شیرودی، S-90-5 و اروم، به‌عنوان ژنوتیپ‌های با پتانسیل عملکرد بالا در هر دو محیط تنش و بدون تنش شناسایی گردیدند. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه خوشه‌ای ژنوتیپ‌های مورد بررسی بر اساس شاخص‌های مقاومت به کم‌آبی در سه گروه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل گرافیکی ژنوتیپ‌ها نیز نشان داد که ژنوتیپ‌های شیرودی و S-90-5 تحت هر دو شرایط محیطی برتر از سایرین بودند و مناسب کشت در شرایط دیم می‌باشند. این ژنوتیپ‌ها همچنین می‌توانند به‌عنوان والدین حامل ژن‌های مطلوب واکنش به تنش، در برنامه­های دورگ­گیری و گزینش ژنوتیپ‌های متحمل مورد استفاده قرار گیرند.

شقایق مهروی، غلامعلی رنجبر، حمید نجفی زرینی، قادر میرزاقادری،
دوره 7، شماره 1 - ( 6-1399 )
چکیده

انیسون گیاهی یک‌ساله و متعلق به خانواده چتریان است و از اسانس حاصل از میوه آن در صنایع مختلف داروسازی، آرایشی و نوشیدنی استفاده می‌شود. تنش خشکی یکی از مهم‌ترین عوامل محدودکننده تولید انیسون در سراسر دنیاست. در این تحقیق برای بررسی رابطه‌های متقابل میان صفات مختلف و همچنین ارزیابی عملکرد ژنوتیپ‌های انیسون از روش بای‌پلات (نمودار دو وجهی) استفاده شد. در این بررسی 18 ژنوتیپ انیسون در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه وسترن استرالیا، در دو شرایط معمولی و تنش خشکی هرکدام در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار ارزیابی شدند. پانزده صفت پدیدشناختی (فنولوژیکی)، ریخت‌شناسی، فیزیولوژیکی و فیتوشیمیایی اندازه‌گیری شد. نتایج حاصل نشان داد که همبستگی ژنوتیپی مثبت و معنی‌داری بین عملکرد و تعداد میوه و وزن هزار میوه در هر دو شرایط معمولی و تنش خشکی وجود داشت. با توجه به همبستگی منفی و معنی‌دار بین صفات فنولوژیک و عملکرد میوه در دو تیمار متفاوت آبیاری، می‌توان نتیجه گرفت که برای دستیابی برای ژنوتیپ‌هایی با عملکرد میوه بالا، باید به‌دنبال انتخاب ژنوتیپ‌هایی زودرس در انیسون بود. در این مطالعه، همبستگی معنی‌داری بین صفت محتوای رطوبت نسبی با عملکرد میوه، تحت تیمار تنش مشاهده شد که می‌توان از این صفت به‌عنوان شاخص فیزیولوژیک، برای ارزیابی تحمل خشکی در انیسون استفاده کرد. با توجه به نتایج تجزیه خوشه‌ای بر اساس صفات اندازه‌گیری شده، تحت هر دو شرایط مورد بررسی ژنوتیپ‌ها در سه خوشه گروه‌بندی شدند. با توجه به نتایج حاصل از مقایسه میانگین خوشه‌ها در شرایط معمولی و تنش، ژنوتیپ‌های شماره 1، 5، 6، 11، 12، 14، 15 و 16 به‌عنوان متحمل‌ترین ژنوتیپ‌ها به تنش خشکی شناسایی شدند. از این ژنوتیپ‌ها می‌توان در برنامه‌های اصلاحی بهبود تحمل به خشکی در ژرم‌پلاسم انیسون استفاده نمود.

مهدی رحیمی،
دوره 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده

طرح تلاقی دی‌آلل ابزاری مهم است که در برنامه‌های به‌نژادی گیاهی برای به‌دست آوردن اطلاعات وراثت صفات مورد استفاده قرار می‌گیرد. آگاهی از عمل ژن، وراثت‌پذیری و پیشرفت ژنتیکی در گزینش، پیش‌شرط شروع برنامه‌های به‌نژادی برای توسعه ارقام ذرت است. پنج لاین S7 ذرت و نتاج F2 آن‌ها در یک طرح تلاقی نیمه‌دی‌آلل 5 × 5 به‌منظور برآورد عمل ژن‌ها و وراثت‌پذیری صفات بیوشیمیایی و فیزیولوژیک مطالعه گردیدند. والدین و هیبریدهای F2 حاصل از آن‌ها در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1397-1396 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته کرمان کشت شدند و صفات انواع کلروفیل، پرولین، پروتئین، کاروتنوئید و قند احیاء مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه واریانس میانگین داده‌ها، اختلاف معنی‌داری را بین ژنوتیپ‌ها برای صفات مورد مطالعه در سطح احتمال یک درصد نشان داد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل گرافیکی به روش هیمن نشان داد که صفات کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کاروتنوئید، قند احیاء و محتوای پرولین تحت کنترل اثر فوق‌غالبیت ژن‌ها قرار داشتند درحالی‌که صفت محتوای پروتئین تحت کنترل غالبیت ‌ناقص قرار داشت. وراثت‌پذیری خصوصی صفات کاروتنوئید و محتوای پرولین برابر با 14/0 و صفت محتوای پروتئین برابر با 44/0 بود و برای صفات دیگر در این محدوده متغیر بود. به این ترتیب، نتایج این تحقیق نشان داد که برای اصلاح همه صفات به‌جز محتوای پروتئین می‌توان از پدیده هتروزیس و تولید ارقام هیبرید استفاده نمود؛ اما برای اصلاح صفت محتوای پروتئین استفاده از هر دو روش گزینش و تولید هیبرید پیشنهاد می‌شود. 

پیمان شریفی، ابوذر عباسیان، علی محدثی،
دوره 7، شماره 2 - ( 12-1399 )
چکیده

مدل‌های AMMI (اثرات اصلی جمع‌پذیر و برهمکنش ضرب‌پذیر) و BLUP (بهترین پیش‌بینی نااُریب خطی)، از جمله روش‌های چندمتغیره کاربردی در ارزیابی آزمایش‌های چندمحیطی هستند. در این پژوهش، هفت لاین امیدبخش برنج، به‌همراه دو رقم شاهد در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار، در تنکابن، آمل و ساری و در سه فصل ‌زراعی 1390-93 ارزیابی شدند. برای کمی‌سازی پایداری ژنوتیپی، بهترین پیش‌بینی‌های نااُریب خطی، از برهمکنش‌های ژنوتیپ در محیط (GEI) برآورد شدند و تجزیه مقادیر منفرد (SVD) که اساس تجزیه AMMI است، بر روی ماتریس حاصله انجام شد. آزمون نسبت درست‌نمایی (LRT) نشان ‌داد که برهمکنش ژنوتیپ در محیط بر عملکرد دانه، تعداد پنجه، وزن هزار دانه و طول خوشه معنی‌دار بود؛ بنابراین، با توجه به معنی‌دار بودن برهمکنش ژنوتیپ در محیط، می‌توان تجزیه BLUP را بر روی این داده‌ها انجام داد. بای‌پلات اولین مؤلفه اصلی محیط در برابر عملکرد اسمی نشان داد که ژنوتیپ‌های 7 ([IR 67015-22-6-2-(A37632) × (Amol3 × Ramzanalitarom)]39)، 6 ([IR 67015-22-6-2-(A37632) × (Amol3 × Ramzanalitarom)]126) و 2 ([IR 64669-153-2-3-(A8948) × (4 Surinam × Deylamani)]2) با توجه به کمترین نمره‌های مؤلفه اصلی اول، سهم ناچیزی در برهمکنش ژنوتیپ در محیط داشتند و از پایداری عملکرد دانه بیشتری برخوردار بودند. بای‌پلات عملکرد دانه در برابر میانگین وزنی نمرات مطلق (WAASB)، ژنوتیپ‌ها را در چهار ناحیه قرار داد، به‌طوری‌که ژنوتیپ‌های واقع در ناحیه چهارم شامل ژنوتیپ‌های 6، 7، 8 (لاین شاهد 843) و 9 (رقم شاهد شیرودی) به‌دلیل بزرگی متغیر پاسخ (داشتن عملکرد بالا) و پایداری بالا (مقادیر پایین WAASB)، بسیار پرمحصول و دارای پایداری گسترده‌‌ای بودند. شناسایی ژنوتیپ‌ها با معیار میانگین وزنی شاخص پایداری WAASB و متغیر وابسته (WAASBY) نشان داد که ژنوتیپ‌های 6 و 7 پرمحصول و پایدار بودند. همچنین بر اساس شاخص پایداری چندصفتی (MTSI)، ژنوتیپ 6 به‌عنوان برترین ژنوتیپ انتخاب شد. درمجموع، ژنوتیپ 6 بر اساس نتایج کل روش‌ها، ژنوتیپ پایدار و برتر بود.

رضا امیری، صحبت بهرامی‌نژاد، کیانوش چقامیرزا،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده

بررسی نظام ژنتیکی کنترل‎کننده صفات زراعی، یکی از مقدمات انتخاب روش بهنژادی مناسب است. به‌منظور تجزیه ژنتیکی برخی صفات زراعی گندم نان با استفاده از روش تجزیه میانگین نسل‎ها، والدین و نسل‎های ایجاد شده از تلاقی مرودشت × MV-17 در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با سه تکرار و تحت شرایط نرمال و تنش خشکی در سال زراعی 95-1394 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه رازی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس وزنی حاکی از وجود اختلاف معنیدار بین نسلهای مختلف از نظر اغلب صفات مورد مطالعه تحت هر دو شرایط بود. تجزیه میانگین نسل‎ها نشان داد که علاوه‌بر اثرات افزایشی و غالبیت، انواعی از اثرات اپیستازی نیز در وراثت اغلب صفات نقش داشتند و بنابراین نمی‏توان به موفقیت گزینش در نسل‎های اولیه جمعیت­های در حال تفرق امیدوار بود. برای صفات ارتفاع بوته، طول پدانکل و طول ریشک، نقش اثر افزایشی ژن‎ها بیشتر از اثر غالبیت بود که نشان‎‌دهنده سودمندی استفاده از گزینش دورهای برای تجمیع این ژنها و سپس انتخاب لاینهای با خصوصیات زراعی مطلوب می‏باشد. مدل کنترل ژنتیکی اغلب صفات تحت هر دو شرایط از نظر وجود یا عدم وجود اثرات متقابل غیرآللی، تقریباً مشابه هم بود و چندان تحت تأثیر تنش خشکی قرار نگرفت. وراثتپذیری عمومی برای صفات ارتفاع بوته، طول پدانکل و طول ریشک تحت هر دو شرایط بالا بود. برای عملکرد دانه، وراثتپذیری عمومی تحت هر دو شرایط در حد متوسط اما وراثتپذیری خصوصی بسیار پایین بود. در مجموع با توجه به نقش بارزتر اثرات ژنی غیرافزایشی در کنترل اغلب صفات، گزینش در نسلهای پیشرفته و پس از رسیدن به خلوص نسبی پیشنهاد میشود.

محدثه غلامی فرح آبادی، غلامعلی رنجبر، علی دهستانی کلاگر، نادعلی باقری،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1400 )
چکیده

کیفیت نان به کمیت و کیفیت پروتئین آرد گندم بستگی دارد و این مستلزم استفاده از ارقام مناسب گندم می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی کیفیت نانوایی لاین‌های دابلدهاپلوئید گندم و ارتباط بین خصوصیات کیفی با پروتئین‌های ذخیره‌ای گلوتنین بوده است. صفات مرتبط با کیفیت نانوایی 30 لاین دابلدهاپلوئید گندم به‌همراه والدین و همچنین دو رقم Ehsan و Morvarid به‌عنوان شاهد مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمون SDS-PAGE جهت مشخص نمودن میزان پروتئین کل و ارتباط بین پروتئین‌های ذخیره‌ای بذر با خصوصیات کیفی انجام شد و سپس آزمون بیان ژن‌های دخیل در کیفیت نانوایی صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین ژنوتیپ‌های گندم اختلاف معنی‌داری در تمامی صفات مورد ارزیابی وجود دارد. بیشترین میزان حجم رسوب زلنی مربوط به لاین‌های DH-143 و DH-159 (به‌ترتیب با 34 و 31 میلی‌لیتر)، بیشترین گلوتن مرطوب مربوط به DH-159 (77.80 گرم) و DH-143 (74.85 گرم)، بیشترین گلوتن خشک مربوط به DH-159 (26.21 گرم) و DH-143 (25.11 گرم) و بیشترین میزان جذب آب مربوط به DH-159 (51.59 درصد) و DH-143 (49.74 درصد) بود. همچنین بیشترین محتوای پروتئین مربوط به DH-143 (18.03 درصد) و DH-159 (17.72 درصد) بود. بررسی خصوصیات کیفی نانوایی نشان داد که لاین‌های DH-143 و DH-159 مطلوب‌تر می‌باشند. نتایج آزمون SDS-PAGE مشخص نمود که بالاترین میزان پروتئین دانه مربوط به لاین‌های DH-143 و DH-159 (به‌ترتیب 28.23 و 26.63 میکروگرم در میلی‌لیتر) می‌باشد. بر اساس نتایـج حاصـل از آزمـون بیـان ژن (Real-Time PCR) مشخص شد که لاین‌های DH-159 و DH-143 میزان بیان بالاتری را برای ژن‌های HMW-X، HMW-Y و PDIL در مقایسه با رقم شاهد از خود نشان دادند. با توجه به نتایج حاصله از این مطالعه، لاین‌های DH-143 و DH-159 را می‌توان در برنامه اصلاحی برای بهبود کیفیت نانوایی گندم مورد استفاده قرار داد.

علی برزگری، سعید ملک زاده شفارودی، سعید خاوری خراسانی، فرج‌اله شهریاری احمدی،
دوره 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده

دستیابی به نتایج مطلوب در برنامه‌های به‌نژادی گیاهی، نیازمند انتخاب آگاهانه والدین بر اساس قابلیت ترکیب‌پذیری عمومی و خصوصی و نوع اثرات ژن‌ها می‌باشد. به‌منظور برآورد اجزای واریانس ژنتیکی و قابلیت ترکیب‌پذیری عمومی و خصوصی لاین‌های ذرت شیرین، آزمایشی با استفاده از 8 لاین اینبرد S6 ذرت شیرین شامل 4 لاین مادری و 4 والد پدری با استفاده از یک طرح ژنتیکی لاین × تستر در سال 1398 در ایستگاه طرق مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی انجام شد. ترکیبات تست‌کراس حاصل از این تلاقی‌ها برای شرکت در آزمون نتاج در یک طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 3 تکرار در سال 1399 مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه لاین × تستر نشان داد اثر لاین، تستر و لاین × تستر برای اکثر صفات اندازه‌گیری شده دارای اختلاف معنی‌دار بودند (p < 0.05). تغییرات نسبت σ2gca/σ2sca برای صفت عملکرد دانه برابر با 0.1 برآورد گردید و نشان داد که هر دو اثر افزایشی و غالبیت در کنترل این صفت نقش دارند، اما سهم اثر غالبیت بیشتر بود. نتایج تحقیق نشان داد ترکیب‌پذیری عمومی لاین‌های L3 و T1 برای صفت عملکرد دانه با اثر GCA مثبت و معنی‌دار برآورد گردید. همچنین نتایج عملکرد دانه نشان داد که ترکیبات T1 ×L3 ، T4 ×L2  و T1 ×L4  به‌ترتیب با میانگین عملکرد بلال سبز 33.96، 30.47 و 27.85 تن‌ در‌ هکتار برترین هیبریدها بودند.  این ترکیبات می‌توانند به‌عنوان هیبریدهایی با پتانسیل عملکرد بالا در برنامه‌های اصلاحی پیشرفته برای تولید و معرفی ارقام جدید ذرت شیرین مورد استفاده گیرند.

احمد کعب عمیر، پیام پورمحمدی، عبدالعلی گیلانی، خلیل عالمی سعید، محمد فرخاری،
دوره 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده

راهکارهای مختلفی جهت کاهش مصرف آب در کشت برنج، از جمله کشت برنج در خاک اشباع از آب، خشک و تر نمودن خاک (آبیاری تناوبی) و شیوه کشت هوازی برنج توسعه داده شده اند. در این تحقیق به‌منظور شناسایی و گروه بندی ارقام برنج مناسب کشت هوازی، تعداد 34 رقم از ارقام بومی و اصلاح شده برنج انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه به عامل ها براساس تجزیه به مؤلفه های اصلی براساس کلیه صفات نشان داد که 6 عامل با مقادیر ویژه بیش از یک استخراج شد که این 6 عامل پس از چرخش واریماکس، 78.08 درصد از تغییرات کل داده ها را توجیه کردند. در تجزیه خوشه­ای برداشت اول با استفاده از روش وارد، ارقام در 4 خوشه مجزا قرار گرفتند که خوشه 3 بزرگترین خوشه معرفی شد. تجزیه تابع تشخیص برداشت اول نشان داد که تمامی ارقام به طور صحیح گروه بندی شده اند. در تابع تشخیص کانونیکی دو تابع کانونیک اول با مقادیر ویژه بالاتر از یک در مجموع 88.9 درصد از واریانس موجود را توجیه کردند. در تجزیه خوشه ای براساس میانگین برروی داده های حاصل از برداشت راتون، ژنوتیپ ها در 2 گروه متفاوت قرار گرفتند. ژنوتیپ های گروه اول از لحاظ عملکرد و اجزاء عملکرد بالاتر از ژنوتیپ های گروه دوم قرار گرفتند و به عنوان ژنوتیپ های برتر معرفی گردیدند. وراثت پذیری همراه با پیشرفت ژنتیکی برای صفات دوام سطح برگ، تعداد بوته سبز شده، تعداد خوشه در واحد سطح، تعداد دانه های پر و درجه رسیدگی نشان داد این صفات می توانند به نتاج هیبرید منتقل شوند و گزینش بر اساس این صفات مؤثر می باشند.

امیر قلی‌زاده، حسن امیری اوغان، ولی‌اله رامئه، کمال پیغام‌زاده، بهنام بخشی، بهرام علیزاده، سید علیرضا دلیلی، شهریار کیا، فرناز شریعتی،
دوره 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

وجود تنوع ژنتیکی برای تداوم و پیشرفت برنامه‌های بهنژادی گیاهان زراعی و افزایش کارایی انتخاب ضروری است. در این مطالعه تعداد 19 لاین پیشرفته امیدبخش (نسل F7) به همراه دو رقم دلگان و RGS003 در سه ایستگاه‌ تحقیقاتی (گرگان، ساری و زابل) در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1400-1399 مورد ارزیابی قرار گرفتند. بالاترین ضریب تغییرات فنوتیپی و ژنتیکی به ترتیب برای صفات تعداد شاخه‌های فرعی و تعداد خورجین در بوته به دست آمد. بیشترین درصد وراثت‌پذیری عمومی به ترتیب مربوط به روز تا پایان گلدهی و روز تا گلدهی بود و کمترین مقدار وراثت‌پذیری به ارتفاع بوته اختصاص داشت. ژنوتیپ‌های G16، G18، G15، G1، G2، G5 و G20 با داشتن مقدار شاخص انتخاب ژنوتیپ مطلوب SIIG (Selection index of ideal genotype) بالا و همچنین عملکرد دانه بالاتر از میانگین، به‌عنوان ژنوتیپ‌های برتر از نظر عملکرد دانه و سایر صفات زراعی شناخته شدند و می‌توان از آن‌ها برای انجام آزمایش‌های بیشتر از جمله آزمایش سازگاری استفاده نمود. همچنین نتایج تجزیه به عامل‌ها و ضرایب همبستگی ژنتیکی نشان‌دهنده ارتباط مثبت صفات تعداد شاخه‌های فرعی، تعداد خورجین در بوته و تعداد دانه در خورجین با عملکرد دانه بود. به‌طور کلی می‌توان نتیجه گرفت که صفات تعداد شاخه‌های فرعی، تعداد خورجین در بوته و تعداد دانه در خورجین می‌توانند به‌عنوان شاخص‌های مناسب در برنامه‌های به نژادی برای انتخاب ژنوتیپ‌های با عملکرد بالا در کلزا مورد استفاده قرار گیرند.
 

الینا نظری خاکشور، امین آزادی، پیمان فروزش، علیرضا اطمینان، اسلام مجیدی هروان،
دوره 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

تنش شوری یکی از مهم‌ترین عوامل محدودکننده محیطی در تولید انواع محصولات کشاورزی از جمله گندم است، به‌طوری‌که تولید ارقام جدید متحمل به شوری می‌تواند یکی از راه‌کارهای مؤثر در کاهش اثرات تنش در نظر گرفته شود. در این راستا، شناسایی ژن‌های مؤثر و مکانیسم‌های مولکولی درگیر در ایجاد تحمل شوری گامی مهم برای برنامه‌های بهنژادی به‌شمار می‌رود. در مطالعه حاضر، یک جمعیت از لاین‌های اینبرد نوترکیب (RIL) F12 شامل 186 ژنوتیپ برای شناسایی مکان‌های ژنی کنترل‌کننده برخی ویژگی‌های فیزیولوژی و میزان عناصر در مرحله گیاهچه‌ای گندم در شرایط تنش شوری مورد بررسی قرار گرفتند. در مجموع دوازده QTL اصلی با استفاده از آنالیز مکان‌یابی فاصله‌ای مرکب (CIM) برای وزن تر، وزن خشک، طول، میزان سدیم و پتاسیم ریشه شناسایی شدند. بیشترین تعداد QTLهای شناسایی شده بر روی کروموزوم‌های B وD قرار داشتند. تجزیه هستی‌شناسی ژن‌ها (Gene ontology) انجام و ژن‌های کاندید در ناحیه QTL شناسایی شدند؛ اگرچه قابل ‌ذکر است که ژن‌های کاندید (CG)، برای تأیید، نیازمند شناسایی به کمک نشانگر هستند. در مجموع اولویت‌بندی ژن‌ها منتهی به تعیین 3486 ژن کاندید در 19 عبارت GO (شامل 8 فرآیند زیستی) شد که در فرآیندهای متابولیسم گلوتاتیون، کاتابولیک ال-فنیل آلانین، ترجمه سیتوپلاسمی، مسیر پیام‌رسانی فعال‌شده با اکسین، تنظیم رونویسی، DNA-الگو، پروتوپورفیرینوژن IX، سازمان و پیدایش دیواره سلولی، متابولیسم Xyloglucan، آمینوسیلاسیون لوسیل-tRNA، گلیکوزیلاسیون پروتئین، تنظیم رونویسی، بیوسنتز رنگ‌دانه و غیره نقش دارند. این روش (Gene ontology) ممکن است برای شناسایی ‌‌CG‌های جدید ارائه شود که QTL مربوطه، مسئول صفات پیچیده است.

سمیرا کریمی، مقصود پژوهنده، کامبیز عزیزپور،
دوره 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

گیاهان تراریخت و محصولات آن­ ها با توجه به ویژگی­ های بهبودیافته، روز به روز در حال توسعه هستند و ارزیابی ایمنی این گیاهان قبل از ورود به سبد غذایی مردم الزامی می ­باشد. از این‌رو اهمیت موضوع ایمنی زیستی گیاهان تراریخت و استفاده از محصولات آن­ ها، سازمان­ های نظارتی را وادار به ایجاد قوانینی کرده است که از آن تحت عنوان ارزیابی این­ همانی یاد می ­شود. در پروتکل اجرایی آن ترکیبات مغذی مهم و ضروری گیاهان تراریخت بررسی و با شاهد مقایسه می­ شود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی زیستی سیب ­زمینی تراریخت لاین F (مقاوم به شوری) با رقم اصلی و غیرتراریخت آن (آگریا) می­ باشد که این لاین تراریخت مقاوم به شوری با انتقال ژن SOS3 آرابیدوپسیس به سیب ­زمینی رقم آگریا تولید و مقاومت آن به شوری اثبات شده است. ابتدا حضور ژن AtSOS3 در گیاهان لاین F تأیید شد و آزمایش­ های این­ همانی در قالب مقایسه میزان تولید پرولین، قند­های محلول، کاروتنوئید و کلروفیل ­های a و b، میزان بیان نسبی ژن Catalase 1و AtSOS3 بین لاین F و گیاه شاهد غیرتراریخت انجام گرفت. بر اساس ارزیابی­ های صورت گرفته در صفات فیزیولوژیک و برخی متابولیت­ ها (میزان پرولین، قند­های محلول، کاروتنوئید و کلروفیل های a و b) و صفات مورفولوژیک (ارتفاع بوته، وزن خشک و تر گیاه) بین لاین F و WT هیچ تفاوت معنی ­داری مشاهده نشد. در بررسی کلنی­ های میکروبیوم اطراف ریشه در لاین تراریخت و شاهد غیرتراریخت تفاوت غیرمعنی­ دار بود که حاکی از آن است که لاین تراریخت هیچ اثر تهدید­آمیزی برای کاهش یا افزایش میکروارگانیسم ­ها در محیط ­زیست ندارد. میزان بیان نسبی ژن­ های AtSOS3 و Catalase1 در لاین F نسبت به WT دارای مقادیر بیشتری بود. دلیل افزایش بیان Catalase1، فعال شدن مکانیسم های دفاعی گیاه در برابر تنش می ­باشد. درنهایت نتایج هر یک از ارزیابی ­های صورت گرفته برابری لاین F و WT در صفات ارزیابی شده را اثبات کرد.

سیده شراره آریانژاد، حمید نجفی زرینی، مهدی غفاری، غلامعلی رنجبر،
دوره 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

این ارزیابی به‌منظور برآورد اجزای واریانس ژنتیکی اسیدهای‌چرب آفتابگردان در دو شرایط جداگانه آبیاری معمولی و تنش خشکی در طی دو سال زراعی 1399 و 1400 در کرج اجرا شد. مواد گیاهی مورد بررسی شامل 12 هیبرید حاصل از تلاقی چهار لاین برگرداننده باروری با سه لاین نرعقیم (تستر) بود که در دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با سه تکرار ارزیابی شدند. تنش خشکی باعث کاهش عملکرد روغن (34 درصد)، درصد روغن (شش درصد)، اسید استئاریک (4.7 درصد) و اولئیک (10.6 درصد) و افزایش اسیدهای پالمیتیک (12 درصد) و لینولئیک (2.8 درصد) شد. در هر دو شرایط، اثر متقابل لاین × تستر نقش بیشتری را در توجیه واریانس هیبریدها از نظر میزان اسیدهای‌چرب داشت که نشان دهنده نقش بارز اثرات غیر­افزایشی در کنترل ژنتیکی این خصوصیات است. در شرایط آبیاری مطلوب عملکرد روغن، درصد روغن و اسید استئاریک تحت تأثیر هر دو نوع اثرات افزایشی، غالبیت و اسیدهای‌چرب پالمیتیک، اولئیک و لینولئیک در کنترل اثرات غالبیت بودند. در شرایط تنش خشکی به‌جز درصد روغن که در کنترل اثرات افزایشی ژن بود، بقیه خصوصیات در کنترل اثرات غالبیت بودند. بر اساس نتایج این بررسی ترکیب اسیدهای‌چرب اصلی آفتابگردان عمدتاً در کنترل اثرات ژنتیکی غیر­افزایشی بوده و روش‌های مبتنی‌بر دورگ­گیری و تهیه ارقام هیبرید می­تواند در اصلاح آفتابگردان از نظر ترکیب اسیدهای‌چرب مورد استفاده قرار گیرد.

جمشید مرادپور، هادی احمدی، محمود باقری، داریوش گودرزی،
دوره 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

بادمجان در ایران دارای تنوع ژنتیکی زیادی است و توده‌های بومی بسیاری از این گیاه در ایران وجود دارند. جهت انجام آزمایش‌های سازگاری و پایداری پنج توده بومی بادمجان میناب از مناطق عمده تولید این محصول جمع‌آوری و تحت برنامه اصلاحی گزینش لاین‌های خالص قرار گرفتند که در نتیجه 15 لاین برتر بادمجان از این توده‌ها انتخاب شدند. پانزده ژنوتیپ بادمجان به‌همراه دو توده مادری برتر (جمعاً 17 ژنوتیپ) به‌مدت 2 سال و در 3 منطقه کشور شامل میناب، کرج و جیرفت مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمایش در قالب طرح آماری بلوک‌های کامل تصادفی و در 3 تکرار انجام شد. در نهایت عملکرد کل در دو سال متوالی اندازه‌گیری و در پایان تجزیه‌ مرکب داده‌ها صورت گرفت و با بررسی پایداری ژنوتیپ‌ها به روش¬های AMMI و GGE Biplot بهترین لاین(ها) برای اقلیم‌های مختلف معرفی شدند. بر اساس نتایج مقایسه میانگین عملکرد ژنوتیپ‌های مورد بررسی در هر منطقه از میانگین دو سال آزمایش، ژنوتیپ GHE12 در منطقه میناب، ژنوتیپ SA13 در منطقه جیرفت و ژنوتیپ‌های AM4، SA15 و SA5 در منطقه کرج از عملکرد قابل قبولی نسبت به بقیه ژنوتیپ‌ها برخوردار بودند. با این‌حال بر اساس نتایج تجزیه سازگاری و پایداری عمومی، دو ژنوتیپ Y7 و SA20 با داشتن کمترین میزان اثر متقابل، پایدارترین ژنوتیپ‌ها شناخته شدند. در نهایت بر اساس نتایج سازگاری و پایداری خصوصی، ژنوتیپ ‌Y برای منطقه میناب، ژنوتیپ SA13 برای منطقه جیرفت و ژنوتیپ ‌AM4 برای منطقه کرج قابل توصیه هستند.

داود کیانی، غلامرضا قدرتی، سعدالله منصوری،
دوره 9، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده

کنجد به‌دلیل مقاومت بالا به خشکی گیاهی مطلوب برای شرایط محیطی نامناسب است. آزمایش‌ ژنوتیپ ­های مختلف در شرایط آب و هوایی مختلف نقش اساسی در انتخاب بهترین ژنوتیپ‌ها قبل از آزادسازی تجاری یک رقم و شناسایی صفات گیاهی دارد که باید در طول آزمایش‌های به­نژادی برای آن محیط مورد پایش قرار گیرند. در مطالعه حاضر 10 لاین امید­بخش حاصل از آزمایش­ های مقدماتی عملکرد به همراه 6 رقم محلی از مناطق گرم، جهت ارزیابی سازگاری به‌صورت طرح بلوک­ های کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی 1398 و 1399 در اقلیم دشتستان در استان بوشهر بررسی شدند. در طول فصل رشد صفات فنولوژی، اجزای عملکرد دانه و عملکرد دانه اندازه­ گیری شد. تجزیه واریانس مرکب اختلاف معنی ­داری را بین ژنوتیپ‌های مختلف برای صفات ارتفاع بوته، ارتفاع اولین شاخه فرعی، ارتفاع اولین کپسول، تعداد شاخه فرعی، تعداد کپسول در گیاه، طول کپسول، طول ناحیه کپسول دهنده، تعداد دانه در کپسول و عملکرد دانه نشان داد. بر اساس مقایسه میانگین صفات و تجزیه بای­پلات ژنوتیپ­ های شماره 12 (Local Dashtestan)، 2 (SES97-103)، 7 (SES97-110) و 15 (Local Jiroft) با عملکرد بالاتر شناسایی شدند. ژنوتیپ ­های شماره 5 (SES97-105) و 14 (SES97-124) با 5/104 روز و ژنوتیپ شماره 4 (Local Darab1) با 111 روز کمترین و بیشترین تعداد روز تا رسیدگی را نشان دادند. صفت ارتفاع اولین کپسول بیشترین همبستگی فنوتیپی (0.56) و ژنتیکی (0.78) مثبت و معنی­ دار را با عملکرد نشان داد. صفات روز تا انتهای گل­دهی و روز تا رسیدگی فیزیولوژیک همبستگی ژنتیکی منفی را با عملکرد نشان دادند. تجزیه خوشه ­ای، 16 ژنوتیپ کنجد را به چهار گروه مجزا از هم تفکیک کرد. بر اساس تجزیه رگرسیون صفت ارتفاع اولین کپسول به‌عنوان حساس­ترین صفت در پیش­ بینی عملکرد ژنوتیپ ­های کنجد در اقلیم دشتستان شناسایی شد که به نظر می­ رسد در طول برنامه ­های به­نژادی باید مدنظر به‌نژادگران قرار گیرد.

نسرین رزمی، ابراهیم هزارجریبی، عباسعلی اندر خور،
دوره 9، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده

سویا از جمله دانه‌های روغنی امیدبخش در شرایط کمبود حاد پروتئین و روغن می‌باشد. در این بررسی تعداد 16 ژنوتیپ برتر سویا از نظر عملکرد و اجزای عملکرد دانه، با استفاده از روش‌‌های آماری چندمتغیره در طی دو سال زراعی 1397-1396 در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در مزرعه پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل (مغان)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس مرکب بر وجود اختلاف آماری معنی‌دار برای صفات عملکرد دانه، اجزای عملکرد و طول دوره رشد در بین ژنوتیپ‌های سویا تأکید داشت. بر اساس نتایج مقایسه میانگین داده­ها، ژنوتیپ‌های G1، G5 و G11 در هر دو سال آزمایش بیشترین میزان عملکرد دانه را به خود اختصاص دادند. وراثت‌پذیری عمومی صفات ارتفاع بوته، عملکرد دانه و تعداد دانه در مترمربع به‌ترتیب 07/92، 31/75 و 25/79 درصد بود. همچنین نتایج نشان داد که همبستگی مثبت و معنی‌داری بین عملکرد دانه با سطح برگ هر بوته، طول دوره رسیدگی، تعداد دانه در مترمربع و تعداد غلاف در بوته وجود داشت. تجزیه خوشه‌ای به روش Ward، ژنوتیپ‌ها را در چهار گروه مجزا دسته‌بندی نمود. نتایج حاصل از تجزیه به مؤلفه‌های اصلی و رسم بای‌پلات نیز مطابقت بالایی با گروه‌بندی حاصل از تجزیه خوشه‌ای نشان داد. بر اساس نتایج تجزیه خوشه‌‌ای، ژنوتیپ‌های G1، G2، G5 وG11 متعلق به گروه اول با ویژگی عملکرد دانه بیشتر و تعداد دانه در مترمربع بالاتر معرفی شدند و استفاده از آن‌ها در برنامه‌های بهنژادی آینده توصیه می‌گردد.

جاوید رحیمی، فاطمه امینی، حسین رامشینی، ماهیار عابدی، محمود لطفی،
دوره 9، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده

گوجه‌فرنگی مهم‌ترین محصول در بین سبزیجات، بعد از سیب‌زمینی می‌باشد و ایران رتبه ششم جهانی سطح زیرکشت آن را به خود اختصاص داده است. متأسفانه هرساله بیش از 95 درصد بذرهای هیبرید سبزیجات وارد می‌شود. مطالعه­ی حاضر به‌منظور ارزیابی هیبریدهای وارداتی مرسوم (8320، Eden، Matin و Xaman) و نسلهای F2 و F3 حاصل از خودگشنی آنها صورت گرفت. در همین راستا پس از تولید نسل­های F2 و F3 سه نسل (F1، F2 و F3) در کنار هم همراه با شاهد (Early Orbana y) طی سال­های 98-1397 در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در چهار تکرار کشت شدند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس برای صفات عملکرد تک‌بوته، روز تا گلدهی، متوسط وزن تک‌میوه، میوه‌های برداشت شده، اسیدیته (pH)، در سطح احتمال یک درصد و مواد جامد محلول (TSS) در سطح پنج درصد معنی‌دار بودند. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که بیشترین میانگین عملکرد تک‌بوته برای8320 F1  (10/10920 گرم)، بالاترین تعداد روز تا گلدهی در Xaman F2 (01/47 روز)، بالاترین متوسط وزن تکمیوه در Xaman F1 (50/115 گرم)، بیشترین تعداد میوه­های برداشت شده در Xaman F1 (62/106)، کمترین مقدار اسیدیته (pH) در 8320 F1 (10/4) و بیشترین مقدار مواد جامد محلول را در نسل Matin F3 (96/4) مشاهده شد. نتایج حاصل از برآورد پارامترهای ژنتیکی نشان داد اکثر صفات ارزیابی شده از واریانس ژنتیکی و فنوتیپی بالایی برخوردار بودند اما اختلاف جزئی بین ضریب تغییرات فنوتیپی و ژنوتیپی مشاهده شد که بیانگر تأثیر اندک محیط بر کنترل این صفات می‌باشد. بزرگ بودن واریانس غالبیت نسبت به واریانس افزایشی در اکثر صفات باعث شد درجه غالبیت بزرگ­تر از یک به‌دست آید؛ بنابراین احتمال کنترل صفات توسط ژن‌های با اثرات غالبیت یا فوق‌غالبیت بالا می­باشد و جهت بهبود این صفات باید از روش­های مبتنی‌بر تولید لاین، دورگ­گیری و استفاده از هتروزیس استفاده نمود.

جعفر احمدی، امیر عباس تقی زاده، محی الدین پیرخضری،
دوره 9، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده

به‌منظور تعیین ژنوتیپ‌ ایده‌آل گوجه‌سبز با در نظر گرفتن کمیت و کیفیت میوه، 32 ژنوتیپ در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات علوم باغبانی کرج طی دو سال زراعی 1397 و 1398 ارزیابی شدند. جهت ارزیابی ژنوتیپ­ها‌ و تعیین ژنوتیپ مطلوب، از 26 صفت مرتبط با میوه، باردهی و عملکرد استفاده شد. با تجزیه واریانس مرکب داده­ها، منبع تغییر ژنوتیپ برای تمام صفات مورد بررسی در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار شدند. شاخص ASIIG نشان داد که ژنوتیپ‌های CodR، Cod100، گوجه ملایر و گوجه‌سیاه مطلوب‌ترین ژنوتیپ‌های آزمایشی با شاخصی بالاتر از 55 درصد بودند. همچنین ژنوتیپ‌های cod98، cod99، گوجه‌باغی قصردشت، گوجه قمی و گوجه هلندی با شاخص ASIIG بالاتر از 49 درصد در رتبه‌های بعدی قرار گرفتند. با استفاده از نمودارهای روش ASIIG و گروه‌بندی ژنوتیپ‌ها بر این اساس، ژنوتیپ‌های CodR، Cod100، Cod98، Cod99، گوجه ملایر، گوجه‌سیاه و گوجه‌باغی قصردشت در چارک مطلوب واقع شدند. با تجزیه خوشه‌ای ژنوتیپ‌های CodR، Cod100، گوجه‌سیاه و گوجه ملایر به‌همراه ژنوتیپ فرضی کاملاً ایده­آل (+) در فاصله برشی 018/0 در یک خوشه قرار گرفتند. بر اساس نتایج این تحقیق، هفت ژنوتیپ CodR، Cod100، Cod98، Cod99، گوجه ملایر، گوجه‌سیاه و گوجه‌باغی قصردشت به‌عنوان ژنوتیپ‌های مطلوب این پژوهش از نظر کمیت و کیفیت میوه انتخاب شدند. درنهایت به‌دلیل مزایای بالای شاخص ASIIG، پیشنهاد گردید از این شاخص جهت تعیین ژنوتیپ مطلوب در سایر محصولات باغی استفاده شود.

محمد ضابط، فهیمه برازنده، علیرضا صمدزاده،
دوره 10، شماره 1 - ( 6-1402 )
چکیده

به‌منظور بررسی ساختار ژنتیکی صفات مختلف کنجد، 7 ژنوتیپ شامل اردستان، سیرجان، فارس، سبزوار، جیرفت، اولتان و TS-3 در قالب طرح دای‌آلل یک‌طرفه 7 × 7 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند طی سال‌های 97-1394 مورد مطالعه قرار گرفت. صفات ارتفاع بوته، ارتفاع تا اولین کپسول، تعداد شاخه فرعی، تعداد برگ، طول برگ، روز تا 50 درصد گلدهی، روز تا 90 درصد گلدهی، روز تا رسیدن فیزیولوژیک، تعداد کپسول در بوته، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، شاخص برداشت، تعداد دانه در کپسول، وزن کپسول، طول و عرض کپسول، میزان کلروفیل a، b و کل، درصد روغن و پروتئین اندازه‌گیری شد. تجزیه واریانس هیمن نشان داد که اجزای a، b و b3 در تمامی صفات و اجزای b1 و b2 در اکثر صفات معنی‌دار بودند. پارامترهای D، H1 و H2 در اکثر صفات معنی‌دار و پارامترهای F، h2 و E در اکثر صفات معنی‌دار نشدند. متوسط درجه غالبیت (√H1/D) بیانگر غالبیت ناقص و فوق‌غالبیت در صفات مورد مطالعه بود. پارامتر H2/(4H1) در کلیه صفات ‌به‌استثنای روز تا 50 درصد گلدهی کمتر از 0.25 بود‌؛ بنابراین در کلیه صفات به‌استثنای صفت فوق، ژن‌های افزاینده و کاهنده توزیع متقارنی در بین والدین نداشتند. پارامتر (√(4DH1)+F)/√(4DH1)-F نشان از توزیع متقارن و نامتقارن در صفات مورد مطالعه داشت. در اکثر صفات یک بلوک ژنی غالب کنترل‌کننده صفات وجود داشت. وراثت‏پذیری عمومی بین 0.99-0.47 و وراثت‏‌پذیری خصوصی بین 0.98-0.17 متغیر بود. به‌طور کل تمامی صفات توسط ژن‌های با اثرات افزایشی و غالبیت کنترل می‌شدند‌؛ بنابراین امکان گزینش و تولید دورگ در کنجد وجود دارد. با توجه به آن‌که ژنوتیپ‌های فارس، اولتان و TS-3 بیشترین آلل‌های غالب را داشتند، استفاده از این سه ژنوتیپ در مطالعات آتی توصیه می‌گردد.

مصطفی خدادادی، بهزاد سرخی لله لو، سید محمد مهدی مرتضویان، جهانگیر عباسی کوهپالکانی، محمود باقری، میلاد کرباسی،
دوره 10، شماره 1 - ( 6-1402 )
چکیده

بادمجان بهدلیل خواص تغذیه‌ای، یکی از محصولات سبزی صیفی بسیار مهم بهشمار می‌رود. هدف از این مطالعه بررسی تنوع ژنتیکی بین نمونههای ژنتیکی بادمجان موجود در بانک ژن گیاهی ملی ایران بود. به‌منظور انجام این آزمایش در سال اول و در ارزیابی مقدماتی 168 نمونه ژنتیکی و در سال دوم و ارزیابی تکمیلی 40 نمونه ژنتیکی بادمجان موجود در بانک ژن گیاهی ملی ایران مورد بررسی قرار گرفتند. در این ارزیابیها تعداد 23 صفت کمی و کیفی ارزیابی شد. در ارزیابی مقدماتی، ژنوتیپهای مورد مطالعه اختلاف آماری معنیداری در سطح احتمال 1 درصد برای همه صفات نشان دادند و توزیع فراوانی نمونهها از نظر شکل میوه به‌صورت دلمهای (35.89درصد)، قلمی (32.18 درصد)، لامپی (13.67 درصد)، نیم‌قلمی (13.15 درصد) و گرزی (5.11 درصد) بود. در ارزیابی تکمیلی، اثر ژنوتیپ در نمونههای مورد مطالعه برای همه صفات معنی‌دار بود. از لحاظ تنوع ژنتیکی در صفات کیفی، بیشترین تنوع در صفات رنگ گل (1.56) و شکل میوه (1.53) و کمترین تنوع در رنگ میوه (0.5) مشاهده شد. بر اساس نتایج تجزیه خوشه‌ای چهار گروه شناسایی شد. بیشترین فاصله ژنتیکی بین تودههای شماره یک و 20 (22.34) و کمترین فاصله بین تودههای شماره هفت و 21 (0.12) بود. در تجزیه به عامل‌ها سه عامل اصلی اول 68.06 درصد از تنوع موجود در داده‌ها را توجیه نمود. عامل­های اول و دوم، به‌عنوان عامل‌های عملکرد و اجزا عملکرد شناخته شدند. همچنین صفات عملکرد میوه دارای وراثت‌پذیری بالا و همچنین همبستگی ژنتیکی معنیدار با همدیگر بودند؛ بنابراین با توجه به ضریب صفات مهم در تعیین عاملهای اول و دوم، انتخاب نتاج در جمعیتهای در حال تفرق باید همزمان با در نظر گرفتن بهنژادی برای عملکرد و شکل میوه مورد نظر باشد.



صفحه 3 از 4     

پژوهش های ژنتیک گیاهی Plant Genetic Researches
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 47 queries by YEKTAWEB 4657