|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
3 نتیجه برای درویشزاده
فاطمه صحرانورد آذرتمر، مرتضی قدیم زاده، رضا درویشزاده، دوره 2، شماره 2 - ( 12-1394 )
چکیده
آگاهی از میزان تنوع ژنتیکی و درک روابط موجود بین ژنوتیپ ها گام مؤثری در راستای حفظ ژرم پلاسم و طراحی برنامه های اصلاحی در گیاهان است. در این مطالعه تنوع ژنتیکی 106 لاین مختلف آفتابگردان روغنی با 30 جفت آغازگر ریزماهواره مورد ارزیابی قرار گرفت. در مجموع 71 آلل در لاین های مورد مطالعه شناسایی شدند. تعداد آلل ها در مکان های ریزماهواره بین 2 تا 4 عدد متغیر و میانگین تعداد آلل در هر مکان ریزماهواره 207/2 بود. دامنه تعداد آلل موثر از 06/1 در مکان ژنی ORS718 تا 15/3 در مکان ژنیHA3040 متغیر بود. میانگین تعداد آلل موثر برابر 64/1 برآورد شد. میانگین محتوی اطلاعات چندشکلی (PIC) برابر 344/0 به دست آمد. با توجه به میزان PIC و تعداد آلل، میتوان بیان نمود که آغازگرهای HA3040 و ORS733، مناسب ترین آغازگرها برای بررسی تنوع ژنتیکی و تمایز ژنوتیپ ها میباشند. بر اساس ضریب همبستگی کوفنتیک (46/0r=) مناسب ترین روش برای گروهبندی لاینهای مورد مطالعه، گروهبندی بر اساس ضریب تشابه جاکارد با الگوریتم Complete بود. بر اساس این گروه بندی لاین های مورد بررسی در 4 گروه قرار گرفتند. 96 لاین از 106 ژنوتیپ استفاده شده بر اساس مراکز تحقیقاتی مبدا، گروهبندی شدند. کمترین فاصله ژنتیکی نی برابر 004/0 بین گروه SPII با ENSAT و INRA-MONTPOL مشاهده شد و بیشترین آن 210/0 بین دو گروه NOVARTIS و HUNGARY مشاهده شد. تجزیه ساختار جمعیت نشان داد به احتمال قوی جمعیت مورد مطالعه دارای 5 زیرساختار می باشد. بررسی انتساب لاینها به زیرساختارها الگوی خاصی از جمله توزیع جغرافیایی را نشان نداد. از تنوع ژنتیکی و فاصله ژنتیکی که با استفاده از نشانگرهای SSR به دست آمد، میتوان بطور مطلوب در برنامه های تلاقی و بهنژادی آفتابگردان روغنی استفاده کرد.
رضا درویشزاده، میر جواد وسوی اندزقی، امیر فیاض مقدم، حسین عباسی هولاسو، سید رضا علوی، دوره 3، شماره 2 - ( 12-1395 )
چکیده
به منظور بررسی توارثپذیری و نحوه عمل ژن برای صفات کمی مهم در توتون شرقی، تالقی بین دو ژنوتیپ 10-16 Basma و SPT406 با رقم 31. S Basma در سال زراعی 89-88 انجام گرفت. والدین همراه با نسلهای F1 ،F2 ،BC1 و BC2 حاصل از تالقی در شرایط مزرعه و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار برای صفات ارتفاع بوته، طول برگ، عرض برگ، تعداد برگ قابل برداشت، تعداد میانگره، قطر بوته و عملکرد در هر بوته ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس دادهها نشان داد که میانگین مربعات نسلها برای تمامی صفات بجز قطر بوته معنیدار است. لذا تجزیه میانگین نسلها جهت برآورد آثار ژن با استفاده از آزمون مقیاس وزنی و کای اسکوئر برای صفات معنیدار انجام گرفت. کای اسکوئر مدل ساده سه پارامتری افزایشی- غالبیت برای تالقیها معنیدار بود که حاکی از حضور اثرات متقابل غیرآللی در توارث این صفات است. سپس مدل شش پارامتری برازش یافت و بهترین مدل برای هر تالقی انتخاب گردید. برای صفات ارتفاع، طول برگ، عرض برگ، تعداد برگ و تعداد میانگره علیرغم معنیدار شدن اثرات ژنتیکی افزایشی و غالبیت، مقدار بسیار باالی اثر غالبیت و حضور اثر متقابل غالبیت در غالبیت در مقایسه با اثرات افزایشی حاکی از اهمیت بیشتر اثرات ژنتیکی غیر افزایشی و توارث پیچیده این صفات است. لذا انتخاب در نسلهای اولیه برای این صفات موفقیتآمیز نخواهد بود. با این حال، در رابطه با عملکرد، اثرات ژنتیکی افزایشی نقش پررنگتری را ایفا مینمایند، به این لحاظ به نظر میرسد که انتخاب در نسلهای اولیه برای این صفت امیدوارکننده خواهد بود.
عبدالکریم طهماسبی، رضا درویشزاده، امیر فیاض مقدم، اسماعیل قلی نژاد، حسین عبدی، دوره 8، شماره 2 - ( 12-1400 )
چکیده
انتخاب ژنوتیپ ها بر اساس صفات چندگانه، موضوعی اساسی و بخش مهمی از فرآیند به نژادی گیاهی میباشد. در پژوهش حاضر، کارایی شاخص های گزینش بر اساس صفات فنولوژیکی، مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی برای بهبود عملکرد دانه در کنجد مورد مطالعه قرار گرفت. ارزیابی فنوتیپی 25 توده بومی کنجد در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تکرار تحت شرایط ارومیه در سال 1396 انجام شد. نتایج نشان داد که همبستگی های فنوتیپی و ژنوتیپی بین عملکرد دانه و صفات تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، تعداد شاخه های جانبی، دمای برگ، شاخص سطح برگ و وزن بیولوژیک، مثبت و معنی دار بود. با تجزیه رگرسیون، صفات تعداد کپسول و تعداد شاخه های جانبی به عنوان متغیرهای علّت ردیف اول و صفات وزن بیولوژیک، شاخص برداشت، شاخص سطح برگ، ارتفاع بوته و کلروفیل به عنوان متغیرهای علّت ردیف دوم شناسایی شدند. جهت بهدست آوردن شاخص های گزینشی از دو روش بهینه و پایه و نیز از ده بردار مختلف از ارزش های اقتصادی صفات استفاده شد. بردارها بر اساس اطلاعات تجزیه همبستگی، رگرسیون، علیت و وراثت پذیری صفات بودند. شاخص های سوم و چهارم که در آن ها متغیرهای علّت ردیف اول وارد مدل شده بودند، سودمندی نسبی بالایی نشان دادند و از نظر این دو شاخص توده های شماره 12، 17، 18 و 19 به عنوان مطلوب ترین توده ها شناسایی شدند. در نهایت پیشنهاد می گردد که کارایی این شاخص ها در شرایط مزرعه نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
|
|
|
|
|
|