|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای معناشناسی
دکتر سیعد زهره وند، آقای سیعد امامی، سال 3، شماره 6 - ( 9-1395 )
چکیده
قرآن کریم کتاب آسمانی مسلمانان، است این کتاب دارای شبکهای از واژگان است که در دو محور همنشینی و جانشینی باهم در ارتباط هستند. میتوان این نظام واژگانی را به میدانهای معنی شناختی متشکل از چندین اصطلاح کلیدی تقسیم کرد که هر یک از آن میدانها، دارای یک کانون معنایی باشد. در این مقاله سعی شده است معنای عبارت صراط مستقیم ارائه گردد و رابطه اینهمانی این عبارت بهعنوان یک عبارت کلیدی و کانون معنایی، با دیگر اصطلاحات قرآنی مشخص شود.
صراط مستقیم یعنی راهی که خدا بر آن است، راهی بدون انحراف؛ برای بندگان به معنای مقام خلیفه الهی، ولایت و بندگی حق و عین قرآن و اسلام شدن است. ازاینرو عبارت صراط مستقیم در دو محور همنشینی و جانشینی با اصطلاحاتی همچون متقین، عبد، نفس مطمئنه، مقربون، جنُت، مخلَصین و ... در ارتباطی تنگاتنگ و محکم است. آنچنانکه بین عبارت صراط مستقیم و تمام اصطلاحات کلیدی بررسیشده در این مقاله رابطه اینهمانی وجود دارد.
دکتر عبدالله میراحمدی، آقای موسی ابراهیمی، آقای علی اصغر هادی، سال 4، شماره 8 - ( 6-1398 )
چکیده
اوصاف و نحوه سیر و سلوک حضرت ابراهیم (ع) در قرآن جلوهای خاص داشته و از جایگاه ویژهای برخوردار است. تاکنون پژوهشهای زیادی با رویکرد سنتی در مورد بعضی اوصاف شاخص ایشان صورت گرفته است. جستار پیش رو نیز به نوبۀ خود در تلاش است ضمن تبیین اوصاف کلی حضرت ابراهیم (ع)، با بهکارگیری ابزار علم معناشناسی و زبانشناسی و با روش توصیفی ـ تحلیلی به تبیین اوصاف «حنیف، مسلم، أمه، أسوه و أواه» بپردازد. بررسیها نشان می دهد رویکرد ریشه شناسی در مورد حنیف به دلیل تغییر مدلول آن، بدون ثمر بوده است. در مورد مسلم، ریشۀ آن را از أسلم دانسته و در مورد أمه به تلاقی دو واژه «أم و أمه» و اتصال این دو، بر محور معنای انتزاعی «قاصد و مقصود» گردیده است. پیرامون واژه «أسوه» نیز به دو ریشه سریانی متحدالشکل با دو معنای «زخم را درمان کردن» و «پایه و اساس» رسیده و معنای دوم را هم محتمل دانسته اند. در مورد واژه أواه به ریشه عبری أوه به معنای آه کشیدن و نالیدن میرسد. رویکرد ساختاری معناشناسی، واژگان «حنیف و مسلم»، «مسلم و وسط»، «أمه و أسوه» و «أواه و حلیم» را بر محور جانشینی در یک حوزه معنایی دانسته و به تحلیل مؤلفه های معنایی پرداخته و در نهایت، ترسیم انگاره معنایی، نویسنده را در ارائه یک نمونه تحلیل تفسیری از این اوصاف، یاری نموده است.
|
|
|
|
|
|