|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
4 نتیجه برای معنا
ابراهیم فلاح، سجاد شفیعپور، سال 2، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
دوفصلنامهی پژوهشهای قرآنی در ادبیات، دانشگاه لرستان
سال دوم، شمارهی اول، پیاپی سوم، بهار و تابستان 1394 هـ. ش/2015م
صفحات 41-63
کاربردشناسی نشانههای آوایی در نظام معنایی قرآن کریم
« تحلیل موردی سوره مرسلات»
ابراهیم فلاح[1]
سجاد شفیعپور[2]
چکیده
آواهای یک واژه از نگاه نشانهشناسی واحدهای بیمفهوم نیستند بلکه نشانههایی اعتباری از مدلولهای معنایی و قرائن متصل لفظی هستند که در جهت فهم بهتر مقصود گوینده نقش دارند. دانشی که عهدهدار تبیین ارتباط آوایی- معنایی است، معناشناسی آوایی نامیده میشود. قرآن کریم به عنوان قسمی از معماری سخن از نشانههای آوایی در زمینههای مختلف جهت فهم بهتر مقصود خود بهره برده که لازم است انواع و کاربردهای آنها تبیین گردد تا فهمی دقیقتر از مفاهیم قرآنی صورت گیرد. انواع به کارگیری نشانههای آوایی در نظام معنایی از سوی قرآن کریم را میتوان در سه سطح: شناخت لحن در سطح افقی، فهم دقیق مدلول و تصویرسازی ذهنی مفاهیم برای مخاطب متصور دانست.
این پژوهش با عنوان «کاربردشناسی نشانههای آوایی در نظام معنایی قرآن تحلیل موردی سوره مرسلات» قصد دارد تا با روش تحلیلی و به شیوهی کتابخانهای ابتدا به تبیین دانش معناشناسی آوایی در سطح قرآن پرداخته و انواع کاربردهای نشانههای آوایی و ارتباط آنها با معنا را با بررسی مواردی از سوره مرسلات در قرآن تبیین کند. نتایج به دست آمده نشان خواهد داد که نشانههای آوایی در نظام معنایی قرآن در تصویرگری حوادث عظیم قیامت و کیفر مجرمان، همچنین در تصویرسازی حال مؤمنان در سوره مرسلات سهمی سترگ دارند.
واژگان کلیدی: قرآن، آوا، معنا، کاربردشناسی، مرسلات.
[1]- استاد یار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری، (نویسنده مسئول): fallahabrahim@gmail.com
[2]- دانشجوی دکتری دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، دانشکده قم Sajad1414@gmail.com
عبدالباسط عرب یوسف آبادی، صدیقه بزرگ نیا، سال 2، شماره 4 - ( 9-1394 )
چکیده
مطالعه معنا و انتقال آن از طریق زبان که در اشکال متفاوت عاطفی، خبری، پرسشی و امری نمود پیدا میکند در شاخههای گوناگون کاربردشناختی بررسی میشود. از منظر کاربردشناسی یک جمله میتواند در بسترها و بافتهای مختلف نقشهای متفاوتی داشته باشد که آن نقشهای مرسومتر، معنای اولیه هستند و نقشهای دیگر، معانی ثانویه. بر این اساس گزارههای امری نیز میتوانند همچنین نقشهای متفاوتی را ایفا کنند. از آنجا که قرآن کریم برای افزونی قدرت تأثیر و القای معانی به مخاطب، تجلیگاه نقشهای معنایی-کاربردشناختی گزارههای امری است؛ پژوهش حاضر در تلاش است تا با تحلیل کارکردهای زبانی گزارههای امری سوره عنکبوت، به بررسی توانش ارتباطیِ این سوره و میزان تأثیرگذاری آن در مخاطب بپردازد. به این منظور با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، ویژگیهای متنمحور و کاربرمحور آیات در کنار عناصر زنجیرهای و زبرزنجیرهای مؤثر در معانی گزارههای امری این سوره مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که گزارههای امری سوره عنکبوت به ترتیب در نقشهای منظوری ارشاد، هشدار، دوام، تهدید، تعجیز و اهانت به کار رفته، و باتوجه به اینکه بیشتر این گزارهها خطاب به اهل باطل است؛ لذا چنین برداشت میشود که منطق دینی ابتدا بر ارشاد و راهنمایی استوار است و در صورت مخالفت گمراهان، نخست به آنان هشدار داده میشود و اگر بر سرکشی خود افزودند، آنها را ضعیف و ناتوان شمرده و به عذاب خداوند وعده میدهد. این نوع ارتباط قرآن با مخاطب، دلیلی قاطع بر اعجاز زبانی آن است.
واژههای کلیدی: قرآن کریم، سوره عنکبوت، نقشهای معنایی- کاربردی، گزاره امری
دکتر سیعد زهره وند، آقای سیعد امامی، سال 3، شماره 6 - ( 9-1395 )
چکیده
قرآن کریم کتاب آسمانی مسلمانان، است این کتاب دارای شبکهای از واژگان است که در دو محور همنشینی و جانشینی باهم در ارتباط هستند. میتوان این نظام واژگانی را به میدانهای معنی شناختی متشکل از چندین اصطلاح کلیدی تقسیم کرد که هر یک از آن میدانها، دارای یک کانون معنایی باشد. در این مقاله سعی شده است معنای عبارت صراط مستقیم ارائه گردد و رابطه اینهمانی این عبارت بهعنوان یک عبارت کلیدی و کانون معنایی، با دیگر اصطلاحات قرآنی مشخص شود.
صراط مستقیم یعنی راهی که خدا بر آن است، راهی بدون انحراف؛ برای بندگان به معنای مقام خلیفه الهی، ولایت و بندگی حق و عین قرآن و اسلام شدن است. ازاینرو عبارت صراط مستقیم در دو محور همنشینی و جانشینی با اصطلاحاتی همچون متقین، عبد، نفس مطمئنه، مقربون، جنُت، مخلَصین و ... در ارتباطی تنگاتنگ و محکم است. آنچنانکه بین عبارت صراط مستقیم و تمام اصطلاحات کلیدی بررسیشده در این مقاله رابطه اینهمانی وجود دارد.
دکتر عبدالله میراحمدی، آقای موسی ابراهیمی، آقای علی اصغر هادی، سال 4، شماره 8 - ( 6-1398 )
چکیده
اوصاف و نحوه سیر و سلوک حضرت ابراهیم (ع) در قرآن جلوهای خاص داشته و از جایگاه ویژهای برخوردار است. تاکنون پژوهشهای زیادی با رویکرد سنتی در مورد بعضی اوصاف شاخص ایشان صورت گرفته است. جستار پیش رو نیز به نوبۀ خود در تلاش است ضمن تبیین اوصاف کلی حضرت ابراهیم (ع)، با بهکارگیری ابزار علم معناشناسی و زبانشناسی و با روش توصیفی ـ تحلیلی به تبیین اوصاف «حنیف، مسلم، أمه، أسوه و أواه» بپردازد. بررسیها نشان می دهد رویکرد ریشه شناسی در مورد حنیف به دلیل تغییر مدلول آن، بدون ثمر بوده است. در مورد مسلم، ریشۀ آن را از أسلم دانسته و در مورد أمه به تلاقی دو واژه «أم و أمه» و اتصال این دو، بر محور معنای انتزاعی «قاصد و مقصود» گردیده است. پیرامون واژه «أسوه» نیز به دو ریشه سریانی متحدالشکل با دو معنای «زخم را درمان کردن» و «پایه و اساس» رسیده و معنای دوم را هم محتمل دانسته اند. در مورد واژه أواه به ریشه عبری أوه به معنای آه کشیدن و نالیدن میرسد. رویکرد ساختاری معناشناسی، واژگان «حنیف و مسلم»، «مسلم و وسط»، «أمه و أسوه» و «أواه و حلیم» را بر محور جانشینی در یک حوزه معنایی دانسته و به تحلیل مؤلفه های معنایی پرداخته و در نهایت، ترسیم انگاره معنایی، نویسنده را در ارائه یک نمونه تحلیل تفسیری از این اوصاف، یاری نموده است.
|
|
|
|
|
|