|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
14 نتیجه برای قرآن کریم
علی فتح الهی، سال 1، شماره 1 - ( 6-1393 )
چکیده
زندگی موضوعی اساسی و هدفمند پنداشتن آن از آموزههای ادیان الهی است. قرآن کریم توجه زیادی به مسألهی زندگیِ مطلوب و معنیدار بودن آن داشته و در آیات بسیاری زندگی انسان را امری غایتمند معرفی کرده است. قرآن زندگی این جهانی انسان را واقعیتی در خور تأمل و در ارتباط تنگاتنگ با آخرت پنداشته است. مکتب اسلام به عکس سایر مکاتب فکری، هدفهای مادّی و معنوی زندگی را توأمان و برای به کمال رساندن انسانها لحاظ کرده است. اساساً هدف تعالیم انسانساز دین مبین اسلام تأمین زندگی مطلوب در حیات گذرای مادّی دنیوی و حیات جاودانهی اخروی برای انسان و تضمین خوشبختی او در هر دو سرای است.
عارفان مسلمان به طور عام و مولانا به شکل خاص و به تبعیت از تعالیم وحیانی، نیل به حیات طیّبه یا زندگی عاشقانه را در گروِ بندگی حق، تهذیب نفس و ریاضت تن تلقی میکنند. حیات طیّبهی عارفان، زیستی فارغ از موت و شهود بیواسطهی اسماء و صفات پروردگار است. آنان نیل به حیات نیکو و مطلوب قرآنی و سرانجام سلوک در جادهی طریقت را تنها در پرتو مرشد کامل تلقی مینمایند.
سید محمد میرحسینی، نرگس انصاری، لیلا قلندری، سال 1، شماره 2 - ( 9-1393 )
چکیده
دوفصلنامهی پژوهشهای قرآنی در ادبیات، دانشگاه لرستان
سال اول، شمارهی دوم، پاییز و زمستان 1393 هـ. ش/2014م
صفحات 103- 131
تحلیل ساختاری قسم در قرآن کریم
(بررسی بیست جزء قرآن کریم)
سیدمحمد میرحسینی[1]
نرگس انصاری[2]
لیلا قلندری[3]
چکیده
قسم از نظر شکلی یکی از ادوات تأکید در کلام به شمار میآید که در ارتباط تنگاتنگ با معنا و مخاطبین قرار دارد. چگونگی به کار رفتن این عنصر زبانی با تمام ارکان آن، پیوند نزدیکی با درجهی تردید یا باور مخاطب دارد و متکلم بلیغ کسی است که با علم به احوال مخاطب، کلامش را در بهترین شکل برای انتقال معنا به کار گیرد. با درک اهمیت این موضوع، تفاوتهای ساختاری قسم در قرآن کریم- عالیترین درجه کلام بلیغ- کاملاً در ارتباط با غرض متکلم در انتقال معنی است. پژوهش حاضر تلاش دارد با کشف ارتباط میان هر یک از ارکان قسم از یک سو و معنی و مخاطب از سوی دیگر، علت تفاوت ساختاری قسم را در ارتباط با عناصر ذکر شده بررسی و تحلیل نماید. محدوده پژوهش در بیست جزء آغازین قرآن بوده و پس از استخراج تمام نمونهها و تفکیک آنها بر اساس ارکان قسم و با روش توصیفی- تحلیلی و با ارائه نمودارهای آماری مورد تحلیل قرار گرفته است. بررسی ساختاری قسم نشان میدهد در بخش مورد پژوهش از میان چهار رکن قسم، حذف فعل قسم رایجتر و ذکر جواب قسم نسبت به دیگر ارکان بیشتر است. البته لازم به ذکر است که حذف ارکان یا ذکر آنها بر اساس متکلّم (مقسِم) آیه و مخاطب قسم متفاوت است. ذکر جواب قسم نسبت به دیگر ارکان، خواننده را در فهم موضوع سوگند در سور مکی و مدنی یاری میکند و بیشتر پیرامون موضوعاتی چون (قطعیت وقوع قیامت، حقانیت رسول حق، سرکشی انسانها و عاقبت آنها...) است.
[2] - استادیار دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین: n.ansari@hum.ikiu.ac.ir
[3] - کارشناس ارشد زبان و ادبیات عربی: malvahab@yahoo.com
تاریخ دریافت: 24/9/1393 تاریخ پذیرش: 4/12/1393
یدالله رفیعی، لیلا جدیدی، سال 1، شماره 2 - ( 9-1393 )
چکیده
تصویرپردازی هنری از جمله مباحثی به شمار میرود که به شیوههای مختلف سالها مورد توجه مفسران و بلاغیون قرار گرفته است. از آنجا که قرآن کریم، عالم هستی را به صورت زنده و پویا ترسیم نموده، قرآنپژوهان کوشیدهاند تا این صحنههای دلنشین را وصف کنند و در اختیار همگان قرار دهند؛ از این رو عناصری را برای آن برگزیدند.
از میان عناصر مطرح شده، این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، عنصر رنگ، حرکت، موسیقی، فواصل آیات (در قالب ویژگی حروف) و استعارههای موجود در سورهی قیامت را بررسی نماید و به وصف حال گنهکاران و منکران در روز قیامت و ویژگیها و احساسات روحی و روانی آنان بپردازد. از این رو شش صحنه را مورد بررسی قرار میدهد تا از این طریق مشخص شود که تصویرهای قرآنی برای بیان روشن و واضح حقیقت استفاده میگردد.
شایان ذکر است یافتههای این مقاله، که حاصل استخراج برخی صحنههای موجود در سورهی قیامت بر اساس نظرات بلاغیون و مفسران قدیم و معاصر است، ضرورت بررسی کل سورههای قرآن را در قالب این نظریه نشان میدهد.
کلید واژگان: قرآن کریم، سورهی قیامت، تصویرپردازی هنری، عناصر تصویرپردازی.
وصال میمندی، فاطمه جمشیدی، سال 1، شماره 2 - ( 9-1393 )
چکیده
دوفصلنامهی پژوهشهای قرآنی در ادبیات، دانشگاه لرستان
سال اول، شمارهی دوم، پاییز و زمستان 1393 هـ.ش/2014م
صفحات 133- 154
بررسی وجوه اشتراک و افتراق نمایشنامهی «أهل الکهف»
اثر «توفیق الحکیم» و داستان قرآنی اصحاب کهف بر اساس تفاسیر
وصال میمندی[1]
فاطمه جمشیدی[2]
چکیده
مفاهیم سعادت بخش قرآنکریم، همواره دغدغهی ذهن روشنفکران و ادیبان مسلمان بوده و بسیاری از آنان سعی کردهاند تا از طریق بازتاب این مفاهیم در آثار خویش، به وظیفهی انسانی خود مبنی بر راهنمایی بشر جهت گام نهادن در راه دین و به تبع آن رسیدن به قلّههای رفیع سعادت سهیم باشند. از این رو اثرپذیری متون ادبی از متون دینی و در رأس آنها قرآن کریم و تفاسیر به عنوان یکی از رویکردهای ادبی در حوزهی نقد، توجّه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است.
در این مقاله که با روش تحلیلی توصیفی و استفاده از منابع کتابخانهای صورت گرفته، سعی شده تا پارهای از وجوه اشتراک و افتراق میان نمایشنامهی «أهل الکهف» نوشتهی «توفیق الحکیم»- نویسندهای که سهم وی در شکلگیری و شکوفایی فنّ نمایشنامهنویسی در زبان عربی بر کسی پوشیده نیست- و داستان قرآنی اصحاب کهف، بررسی شود. از این رو در ابتدا به بررسی گذرای رابطهی دین و ادبیات پرداخته شده و پس از بیان شرح حال مختصری از «توفیق الحکیم» و آثار و جایگاه او در عرصهی نویسندگی، نمونههایی از وجوه ارتباط نمایشنامهی وی با نام «أهل الکهف» و داستان قرآنی اصحاب کهف بررسی شده است تا میزان اهتمام توفیق الحکیم به این کتاب آسمانی برای ترویج افکار خود و نهادینهکردن پارهای اصول اخلاقی، برای خوانندگان آشکار گردد. در نتیجه تحقیق دریافتیم که نمایشنامهی «أهل الکهف» درزمینههای گوناگونی مانند عنصر مکان و تصویرگری برخی از فضاهای فیزیکی داستان مانند عدم تابش نور خورشید به درون غار و توصیف صحنههای داستان و مفاهیمی چون یکتاپرستی و علت مرگ اصحاب کهف متاثر از قرآن کریم و تفاسیر مختلف است.
کلید واژگان: قرآن کریم و ادبیات، نقد ادبی، توفیق الحکیم، أهل الکهف.
[2]- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه یزد، f.jamshidi1364@gmail.com
تاریخ دریافت: 15/5/1393 تاریخ پذیرش: 8/10/1393
علی صیادانی، رسول بازیار، سال 2، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
دوفصلنامهی پژوهشهای قرآنی در ادبیات، دانشگاه لرستان
سال دوم، شمارهی اول، پیاپی سوم، بهار و تابستان 1394 هـ. ش/2015م
صفحات 1- 17
نقدی بر معروفترین روشهای ترجمه قرآن کریم
(بر اساس جدیدترین تئوریهای ترجمه و زبانشناسی)
علی صیادانی[1]
رسول بازیار[2]
چکیده
در دهههای اخیر ترجمههای قرآن و رویکردهای منتقدانه بر آن گسترش وسیعی داشته است ولی آنچه این رویارویی مبارک را به چالش میکشاند مبهم بودن روش ترجمه و یکسان نبودن زبان علمی ناقدان ترجمه و مترجمان است. نگارندگان در این پژوهش پس از معرفی معروفترین انواع روشهای ترجمه (ترجمه پویا، صوری، تفسیری، لفظی) مزایا و معایب هر یک را ذکر کرده، سپس ضمن معرفی نظریهپردازان و زبانشناسان معروفی چون: (یوجین نایدا، پیتر نیومارک، گنتزلر، سنیل هورنبی و زونگ) نظریات آنان را نقد و بررسی کردهاند. ترجمه (لفظی و تفسیری) از قدیمیترین روشهایی است که مترجمان قرآن کریم از آنها بهره بردهاند ولی از آنجایی که این دو روش، ترجمه مطلوب و ایدهآلی به دست ندادهاند نگارندگان برآنند که ضمن پرداختن به ترجمه پویا و ترجمه صوری به رفع چالشهای موجود در ترجمه قرآن کریم مختصر کمکی کرده باشد. این شیوه در صورتی مفید خواهد بود که این شیوهها همدیگر را تکمیل کنند و در پی هم به کار گرفته شوند. چرا که هیچ روش ترجمهای به تنهایی نمیتواند در برگردان قرآن به زبان فارسی موفق باشد و برای ارائه ترجمه موفق باید ضمن آشنایی با روشهای ترجمه، در هر بافت موقعیتی روش متناسبی انتخاب گردد.
واژگان کلیدی: قرآن کریم، ترجمه لفظی، ترجمه تفسیری، ترجمه پویا، ترجمه صوری.
[1]- استادیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، (نویسنده مسئول): a.sayadani@azaruniv.edu
[2]- دانشجوی دکترای زبان و ادبیات عرب، دانشگاه تهران: rasuoolbazyar@gmail.com
مرتضی قائمی، فائزه صاعدانور، سال 2، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
دوفصلنامهی پژوهشهای قرآنی در ادبیات، دانشگاه لرستان
سال دوم، شمارهی اول، پیاپی سوم، بهار و تابستان 1394 هـ. ش/2015م
صفحات 65- 91
ساختهای همپایه در جزء سیام قرآن کریم
مرتضی قائمی[1]
فائزه صاعدانور[2]
چکیده
برای انتقال پیامهای آسمانی، امکانات زبانی به زیباترین شکل ممکن در قرآن کریم به کار رفته است. یکی از ویژگیهای سبکی جزء سیام قرآن کریم، استفاده گسترده از ساختهای همپایه است. همپایگی در ساختهایی رخ میدهد که دو یا چند واژه، گروه و یا جملهواره با حروف ربط همپایهساز به یکدیگر مربوط شوند و در یک وظیفه دستوری قرار گیرند. ساختهای همپایه و ادات همپایهساز انواع مختلفی دارند و این ادات با اهداف مختلفی همچون تضاد، توالی، افزایش، نتیجه و... در جزء سیام قرآن کریم پدیدار شدهاند. این ساختها با اهداف مختلف و اشکال گوناگون، در ساختهای دوسازهای، سهسازهای، چهارسازهای و ساختهای زنجیرهای به کار رفتهاند. حروف ربط همپایهساز در این ساختها، معانی مختلفی دارند که افزایش، بیشترین سهم را در ساختهای همپایه جزء سیام قرآن کریم دارد. در جزء سیام قرآن کریم هر سه نوع سازه؛ یعنی کلمهای، گروهی و جملهوارهای وجود دارد که ساختهای جملهوارهای بیشترین و ساختهای گروهی کمترین سهم را در ساختهای همپایه دارد. از آنجایی که اطلاع از سبک بیان قرآن کریم به درک بهتر آن کمک میکند، نویسندگان بر آنند تا ساختار جملات همپایه و روابط معنایی آنها با یکدیگر را در روشی توصیفی – تحلیلی مطالعه نماید. نتیجه اینکه همپایگی یکی از تمهیدات زبانی استفادهشده در جزء سیام قرآن کریم است که به علت کاربرد فراوان، میتوان آن را یکی از ویژگیهای سبکساز در جزء سیام قرآن کریم به شمار آورد.
واژگان کلیدی: همپایگی، ساخت ، جزء سیام قرآن کریم.
[1]- دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه بوعلی سینا همدان. Mortezaghaemi2@gmail.com
حسین میرزائی نیا، علیرضا مجتهدزاده، سال 2، شماره 4 - ( 9-1394 )
چکیده
دعا در قرآن کریم از اهمیت ویژه ای برخوردار است،به گونه ای که خداوند عزوجل در آیه ی 77سوره ی فرقان( قُل ما یعبأ بکم ربی لولا دعاءکم بگو:اگر دعایتان نباشدپروردگارم برای شما ارزشی قائل نیست) اهمیت دعا را دررابطه ی انسان با پروردگارش،و أثرآن درجلب رضایت و رحمت خداوند آشکار می سازد. دعای قرآنی علاوه بر اهمیت فوق العاده ی آن به عنوان یکی از راههای ارتباط عبد با معبود خویش،حاوی معانی،اسرار،نکته ها و بلاغت شگفتی است که سبب شده علمای بلاغت نهایت تلاش خودرا جهت کشف شاهکارهای نظم و نوآوری های سبک موجود درآن بکار گیرند..و این بلاغت خارق العاده نتیجه ی استحکام نظم قرآن،استواری زیبای آن،بدیع و نو بودن اسلوب،مهارت بیان،قدرت و صداقت معانی، و فصاحت و روانی الفاظ قرآن می باشد. انگیزه ی پرداختن به این بحث،آشکار نمودن گوشه ای ازاعجاز موجود در قرآن و آشنایی با نکته های ظریف و بدیع قرآن کریم و جواهر نهفته در آیات دعاء می باشد.بنابراین به بررسی جلوه های بیانی همچون تشبیه،مجاز و کنایه موجود درآیات دعاء پرداخته شده و سعی شده است لطائف بیانی موجود در دریای سرشار دعاهای قرآنی تا حد امکان آشکارشود.
عبدالباسط عرب یوسف آبادی، صدیقه بزرگ نیا، سال 2، شماره 4 - ( 9-1394 )
چکیده
مطالعه معنا و انتقال آن از طریق زبان که در اشکال متفاوت عاطفی، خبری، پرسشی و امری نمود پیدا میکند در شاخههای گوناگون کاربردشناختی بررسی میشود. از منظر کاربردشناسی یک جمله میتواند در بسترها و بافتهای مختلف نقشهای متفاوتی داشته باشد که آن نقشهای مرسومتر، معنای اولیه هستند و نقشهای دیگر، معانی ثانویه. بر این اساس گزارههای امری نیز میتوانند همچنین نقشهای متفاوتی را ایفا کنند. از آنجا که قرآن کریم برای افزونی قدرت تأثیر و القای معانی به مخاطب، تجلیگاه نقشهای معنایی-کاربردشناختی گزارههای امری است؛ پژوهش حاضر در تلاش است تا با تحلیل کارکردهای زبانی گزارههای امری سوره عنکبوت، به بررسی توانش ارتباطیِ این سوره و میزان تأثیرگذاری آن در مخاطب بپردازد. به این منظور با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، ویژگیهای متنمحور و کاربرمحور آیات در کنار عناصر زنجیرهای و زبرزنجیرهای مؤثر در معانی گزارههای امری این سوره مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که گزارههای امری سوره عنکبوت به ترتیب در نقشهای منظوری ارشاد، هشدار، دوام، تهدید، تعجیز و اهانت به کار رفته، و باتوجه به اینکه بیشتر این گزارهها خطاب به اهل باطل است؛ لذا چنین برداشت میشود که منطق دینی ابتدا بر ارشاد و راهنمایی استوار است و در صورت مخالفت گمراهان، نخست به آنان هشدار داده میشود و اگر بر سرکشی خود افزودند، آنها را ضعیف و ناتوان شمرده و به عذاب خداوند وعده میدهد. این نوع ارتباط قرآن با مخاطب، دلیلی قاطع بر اعجاز زبانی آن است.
واژههای کلیدی: قرآن کریم، سوره عنکبوت، نقشهای معنایی- کاربردی، گزاره امری
دکتر سیدمحمد میرحسینی، خانم زهرا سلیمی، دکتر نرگس انصاری، سال 3، شماره 6 - ( 9-1395 )
چکیده
آشناییزدایی که همان ناآشنا ساختن و بیگانه نمودن آنچه آشناست، از ارکان مکتب فرمالیسم روس است. این اصطلاح یکی از ارکان زیباییشناسی و برجستگی هر اثر ادبی است. ارتباط آشناییزدایی با مبحث (ایراد کلام برخلاف اقتضای ظاهر) برای بیان بهرهمندی قرآن کریم از امکانات زبانی و روشهای زیبایی آفرینی هدفی است که این پژوهش میکوشد با روش توصیفی- تحلیلی و از طریق ذکر نمونههایی از ده جزء میانی قرآن کریم به آن دست یابد. اهمیت بررسی این موضوع در قرآن کریم آن است که برجستگی و زیبایی این کتاب آسمانی را که مورد تأیید همگان است، بیشازپیش روشنتر میسازد. آشناییزدایی برخاسته از هنجارگریزی به کثرت در قرآن کریم قابلمشاهده است. بیشترین هنجارگریزی موجود به مبحث ایراد کلام برخلاف اقتضای ظاهر مربوط است، بهویژه التفات و قلب، هنجارگریزی نحوی. این موضوع در قرآن کریم با هدف دلالت بیشتر بر مقصود الهی و لذت بردن مخاطب انجامگرفته است.
عبدالباسط عرب یوسف آبادی، رقیه محمودی، محسن احمدی، سال 4، شماره 7 - ( 6-1398 )
چکیده
زبانشناسان از اواخر قرن بیستم تاکنون توجه ویژهای به سبکشناسی آماری داشتهاند. در این نوع سبکشناسی، متون بر اساس تحلیلهای آماری بررسی میشود و نتایج حاصل از آن، به عنوان ویژگیها و امتیازات منحصر بهفرد یک متن یا نویسنده یا نوع ادبی به حساب میآید. از جمله نظریهپردازان برجسته این حوزه، جانسون است که با طرح نظریه تنوع واژگان خود، افقی تازه فراروی پژوهشهای سبکی-آماری گشود. در مدل آماری وی، با محاسبه نسبت میان واژگان متنوع موجود در یک متن و مجموع کلی آنها میتوان تنوع واژگان متن را محاسبه نمود و از این رهگذر به سبک خاص آن متن پی برد. از آنجا که سورههای مسبّحات قرآن کریم، از لحاظ مضمونی و غنای واژگانی، بسیار به هم نزدیک میباشند؛ پژوهش حاضر نیز با تکیه بر روش تحلیلی-آماری و با استناد به مدل آماری جانسون در تلاش است تا سبک واژگانی دو سوره حدید و تغابن را مورد تحلیل و سنجش قرار دهد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اختلاف چندانی میان سبک این دو سوره از نظر فراوانی واژگان وجود ندارد، بهجز اختلاف اندکی که میانگین تنوع واژگان سوره تغابن (70%) را از سوره حدید (66%) متمایز میکند. علت اصلی این نزدیکی واژگانی را میتوان در تناسب محتوایی دو سوره دانست. |
علی اصغر حبیبی، امیر بهارلو، مهدی جوان بخت، سال 7، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده
قرآن کریم به عنوان اصلیترین کتاب دینی مسلمانان در طول 14 قرن، تأثیرهای بسزایی بر ابعاد گوناگون زندگی مسلمانان داشته است. این کتاب آسمانی با عمق معانی و غنای واژگانی، ارزشمندترین منبع دینی الهامبخش نزد هنرمندان مسلمان قلمداد میگردد. در این بین یکی از شخصیتهای گمنام با نام «مولانا محمدولی دشتبیاضی» به عنوان شاعری شیعه از خطه خراسان در سده دهم هجری است که عبارات و معانی قرآنی از اصلیترین دستمایههای شعری او محسوب میگردد. این جستار بر آن است تا از رهگذر تحلیل درونمایههای بنیادی شعر دشتبیاضی و با تکیه بر انواع رابطه بینامتنی چگونگی اثرپذیری این شاعر از معانی، مفاهیم، تصاویر و... قرآن کریم را واکاوی نموده و حدود و ثغور آن را در لایههای پنهان و آشکار شعریاش نشان دهد. نتایج این پژوهش حکایت از آن دارد که دشتبیاضی به طور یکنواخت از قرآن تأثیر نپذیرفته و بیشترین تأثر از قرآن در قصاید اوست. از نظر فراوانی، بینامتنی اشارهای و واژگانی بیشترین بسامد و بینامتنی گزارهای و اسلوبی کمترین بسامد را در دیوان شاعر به خود اختصاص دادهاند.
علی خضری، سال 7، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده
قرآن کریم آیینۀ تمام نمای تجلّی قدرت خداوند و بزرگترین و پایدارترین معجزه الهی برای همۀ بشریت است. این کتاب هدایتگر که بالاترین درجههای بلاغت و زیبایی سخن را در بر دارد، همیشه الهامبخش اذهان خلاق شاعران بوده است و آنان از تعبیرات بینظیر و اصطلاحات پرطنین قرآن در آثار خویش بهره جستهاند. الهامگیری از قرآن کریم، در ادبیات دوره انحطاط به دلیل رواج تصوّف و گرایش شاعران به زهد رواج بیشتری دارد. صفیالدین حلی از شاعران برجسته این دوره است که به دلیل شیعه بودن و پرورش یافتن در یکی از شهرهای ادب پرور عراق- حلّه- با قرآن و ادبیات قرآنی آشنایی تمام داشته و جلوههایی از جمال این کتاب مقدّس را در بیشتر درونمایههای شعری خویش نموده است. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی با نگاهی به نظریه بینامتنیت به تأثیر قرآن بر شعر این شاعر پرداختهایم. تجلّی آیات قرآن در شعر شاعر در اغراضی چون مدایح نبوی، نمایانتر و پررنگتر به نظر میرسد. همچنین استفاده تصرّفی وی از آیات قرآنی از بسامد بالاتری برخوردار است.
دکتر طیبه فدوی، آقای مسعود باوان پوری، خانم نرگس لرستانی، سال 7، شماره 1 - ( 6-1401 )
چکیده
قرآن کریم، سرچشمۀ علم، معرفت و برنامۀ زندگی سعادتمندانۀ انسانهاست و هر کس حسب توانمندی خویش از آن بهره میگیرد. شاعران نیز به فراخور ذوق خویش و در جهت مقبول ساختن بیشتر شعر خویش در کلام خود از این منبع لایزال بهره بردهاند. ورود قرآن کریم به زبان فارسی سبب غنای آن و افزایش دامنه مفردات و مضامین شعری شده و اسلوب شعر فارسی را سهل و ساده ساخته است. نسیمی شیروانی- شاعر دوره تیموری- به واسطۀ آشنایی با قرآنکریم- بیشک در سخنان خویش از نصّ آن اثر پذیرفته است. وی در خلال اشعار خویش گاهی عین آیات قرآنی را به کار گرفته و گاهی جزئی از آنها را در شعر خویش گنجانده است. نسیمی در پارۀ دیگری از اشعار خویش به مضامین قرآنی- دینی مانند قیامت، توحید و زوال دنیا اشاره نموده است. اشاره به پیامبران(علیهمالسلام)، که داستان آنها در قرآن کریم بیان شده بخش دیگری از اشعار نسیمی را به خود اختصاص داده است. نویسندگان در این مقاله برآنند با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، الهامپذیری نسیمی را از مفردات و عبارات قرآن کریم و نیز داستانها و شخصیتهای قرآنی و توانایی وی در به کارگیری کلام وحی نمایان سازند.
دکتر شهریار همتی، آقای نورالدین پروین، سال 7، شماره 2 - ( 12-1401 )
چکیده
قرآن کریم در غنای ادب عربی نقش بسزایی داشته است به طوریکه بدون آشنایی با قرآن کریم فهم متون عربی امکان پذیر نیست. و از آنجاییکه امامان معصوم (ع) کاملا با قرآن کریم مأنوس بودهاند؛ لذا این آگاهی نقش اساسی در زیبایی ادبیشان داشته است. امام سجاد (ع) بعد از واقعه کربلاء به مناسبتهای مختلف به سرودن اشعاری پرداخته است، که در این اشعار واقعه کربلاء، مظلومیت خاندان پیامبر (ص)، شکایت و درد دل خویش را در خلال اشعاری با سبک قرآنی بیان نموده است. و پاداشی را که در انتظار ظالمان است در سبکی مستحکم و قرآنی وصف میکند. این جستار برآنست که با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی زیباییهای ادبی در دیوان منسوب به آن حضرت با تکیه بر قرآن کریم بپردازد. از مهمترین نتایج حاصل از این کاربست نشان میدهد که در اشعار خود به دو صورت واژگانی و مضمونی از قرآن متاثر شده است. و در این اشعار ضمن شکایت از مظلوم واقع شدن خاندان عصمت مفاهیم انسانی را گنجانده است.
|
|
|
|
|
|