1- دانشگاه شهید چمران 2- اسلام ابادغرب ، masoudbavanpouri@yahoo.com 3- کرمانشاه
چکیده: (3756 مشاهده)
در نیمهی دوم قرن بیستم میلادی نظریههای نقدی ادبیِ جدیدی آشکار شد که تناص( بینامتنیت) یکی از آنهاست که در ادبیات معاصر عربی با نامهای دیگری مانند" النصوصیه"، " التداخل النصی" یا " التعالق النصه" و " البینصیّه" نیز شناخته میشود." ژولیا کریستوا"، زبانشناس و پژوهشگر بلغاری، اولین کسی است که در نیمهی دهه شصت میلادی این اصطلاح را به کار برد. در حقیقت تناص پدیدهای جدید است که دارای مفاهیمی قدیمی در ادبیات عربی است. شاعران عرب با الهامگیری از قرآن کریم بر غنای شعر خویش افزوده و آن را به فهم عامه نزدیک ساختهاند. با مطالعهی دیوان عبدالرحیم برعی، شاعر یمنی، دریافتیم که شعر وی سرشار از تناص قرآنی به صورت مستقیم و غیرمستقیم میباشد. این مقاله میکوشد با استفاده از روش توصیفی – تحلیل ضمن القای مفهوم تناص، به بیان نمونههایی از آن در دیوان این شاعر بپردازد. تناص دارای روشهای فراوانی است که نویسندگان این مقاله روش مستقیم( المباشر) و غیرمستقیم( الداخلی) را برگزیدهاند.