دانشجوی کارشناسی ارشد،دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه خوارزمی کرج، ایران
چکیده: (2816 مشاهده)
یکی از عوامل تأثیرگذار در پاسخ لرزهای پل،کوله و نحوهی مدلسازی آن میباشد. تحلیل رفتار لرزهای و مدلسازی پلها معمولاً با استفاده از فرضیات ساده کننده انجام میشود. این سادهسازی ممکن است باعث ایجاد تغییرات عمده در پیشبینی رفتار لرزهای پلها شود.
در این پژوهش کولهها در سه حالت کلی مدلسازی و تحت اثر رکوردهای زلزله در حوزه نزدیک ( به علت بروز رفتار بحرانی پل تحت اثر رکوردهای حوزه نزدیک در مقایسه با رکوردهای حوزه دور) به روش تحلیل تاریخچه زمانی غیرخطی در نرمافزارSAP2000 تحلیلشده و نتایج در حالات مختلف مدلسازی کوله با یکدیگر مقایسه شدهاند. از نکات قابلتوجه در این پژوهش، مدلسازی کولهها بهصورت پایه دیواری و محاسبهی سختی معادل کوله از طریق اعمال فشار استاتیکی و فشار دینامیکی خاکریز پشت کوله میباشد. نتایج تحلیل نشان میدهد، نحوهی مدلسازی کولههای انتهایی علاوه بر جابجایی پل بر روی سایر پارامترهای لرزهای ازجمله، توزیع نیروی محوری، لنگر خمشی، عکسالعمل تکیهگاهی و برش پایه تأثیرگذار است، بهگونهای که نتایج ، بیانگر حداکثر اختلاف 78%در جابجایی طولی کوله های انتهایی ، اختلاف90%در نیروی محوری پایه میانی و اختلاف82% درلنگر خمشی مربوط به پایه میانی بر اساس مدلسازی کوله بهصورت سادهشده ،در مقایسه باحالت مدلسازی کوله بهصورت غلتکی میباشد. از طرفی نتایج مطالعات در این پژوهش نشان میدهد، در شرایطی که ارتفاع خاکریز پشت کوله در محدودهی ارتفاعی 4 تا 9 متر باشد، با دقت قابل قبولی (اختلاف پاسخها 29 % تا 13% میباشد)، می توان مدلسازی کوله در حالت پایه دیوار را جایگزین مناسبی جهت مدل سازی کوله بر اساس دستورالعمل کالترانس (2013)، معرفی نمود.
مروری:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1396/7/11 | پذیرش: 1396/8/18 | انتشار: 1396/8/26